وبسایت گاردین روز سهشنبه، ۲۰ دسامبر (۲۹ آذر)، گفتوگویی با انوشه آشوری، شهروند ایرانی – بریتانیایی که پس از تحمل پنج سال حبس در زندان جمهوری اسلامی ایران، در مارس ۲۰۲۲ آزاد شد و نزد خانوادهاش برگشت، منتشر کرد.
به گزارش این رسانه بریتانیایی، این مرد ۶۸ ساله اینک با خانوادهاش وقت میگذراند و در ماراتن لندن هم دویده است، اما از خاطرات تلخی که به ذهنش تداعی میشود، همچنان آزار میبیند.
انوشه آشوری میگوید: «متوجه شدهام که میتوان از زندان اوین خارج شد، اما زندان اوین کاملا رهایت نمیکند.» او که مردی ملایم و در عین حال مصمم به نظر میرسد، اصرار دارد که به دلیل اتهام مضحک جاسوسی برای اسرائیل و تحمل پنج سال حبس در زندان ایران خشمگین نیست، زیرا عقیده دارد که «عصبانیت مشکلاتم را حل نمیکند. باید به آینده نگاه کنم. باید اتفاق خوبی از این مصیبت بیرون بیاید؛ وگرنه بازنده خواهم بود و آنها من را شکست خواهند داد.»
انوشه آشوری با بازگشت نزد خانوادهاش در جنوب لندن، شادی آزادی را کشف کرده است. با این حال، او به حملههای هراس و اضطرابی اعتراف میکند که بر اثر مرور خاطرات زندان بر او چیره میشوند. او تاکید میکند: «وقتی میخواهم دوش بگیرم، ممکن است ناگهان خودم را در کابین دوش زندان اوین ببینم. مدام باید افکارم را کنترل کنم و مراقب هجوم خاطرات تلخ باشم.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حملههای عصبی او پس از پایان تمرکزش بر دویدن در ماراتن لندن افزایش یافت. زمانی که او در زندان ایران بود، به زندانیان دیگر گفت که پس از آزادی، به نمایندگی از آنها در ماراتن شرکت خواهد کرد.
آشوری میگوید: «قرار نبود تا ۷۴ سالگی آزاد شوم. سپس به اتهام پخش تبلیغات دروغین، حکم سه سال حبس دیگر به من دادند. به همبندیهایم گفتم حتی اگر ۸۰ ساله باشم، در ماراتن خواهم دوید.» این آرزوی او در گزارشی از گاردین پس از آزادیاش منتشر شد و سازماندهندگان ماراتن با او تماس گرفتند تا از او دعوت کنند. انوشه آشوری به یاد میآورد: «آن روز لباس زندان اوین را پوشیده بودم و پوستر «زن، زندگی، آزادی» به دست داشتم. مردم اسم من را فریاد میزدند و من به قولی که به دوستانم در زندان اوین داده بودم، فکر میکردم.»
این زندانی سابق جمهوری اسلامی ایران، ماراتن را در پنج ساعت و نیم به پایان رساند و ۲۰ هزار پوند برای سازمان عفو بینالملل و شش هزار پوند برای سازمان حقوق بشری دیگری به نام «هاستیج اینترنشنال» (Hostage International) جمعآوری کرد.
پس از برآورده شدن آرزوی دویدن در ماراتن لندن، آشوری برنامههای دیگری نیز برای آینده دارد. او میخواهد کتابی بنویسد و نمایشگاهی درباره اوین، جایی که «دره جهنم» نامیده میشود، برگزار کند. او قصد دارد اتاقی را که در آن از زندانیان بازجویی میشد، به تصویر بکشد. او میگوید که اگر این برنامهها غمانگیز به نظر میرسد، به این دلیل است که اوین جای غمانگیزی است؛ ولی نباید بر آن چشم بست.
این زندانی تاکید میکند که نمیتواند به ایران فکر نکند، آن هم وقتی اعتراضات گستردهای سراسر این کشور را فرا گرفته است. شنیدن خبر آتشسوزی در زندان اوین، از لحظات سخت زندگی انوشه آشوری پس از آزادی بود. او میگوید: «با تمام وجودم اضطراب زندانیها و خانوادههایشان را در آن شب احساس کردم. من از رنج کسانی که بازجویی میشوند، باخبرم. ترکش نامرئیای را نیز که به اعضای خانوادهها اصابت میکند، میشناسم. همسران و فرزندان خانوادههای زندانیان در جهنماند، زیرا مسئولان زندان میکوشند خانوادهها را از هم بپاشند.»