آندرهآ بونافده روز دوشنبه ۱۶ ژانویه، در حالی که یک کت پوست به تن داشت، کلاهی زمستانی گذاشته و عینک آفتابی زده بود، برای دادن آزمایش خون مربوط به درمان سرطانش به یک کلینیک پزشکی در پالرمو ایتالیا وارد شد اما پلیس میدانست که پشت این ظاهر ساده چیزهای بیشتری پنهان است؛ از جمله هویت واقعی او، ماتئو مسینا دنارو؛ تحت تعقیبترین فراری در ایتالیا.
به گزارش نیویورک پست، پلیس مدتزمانی طولانی روی مسیری که آنها را در نهایت به این رئیس مافیای ۶۰ سالهــ که از سال ۱۹۹۳ تحت تعقیب بودــ رساند، کار کرده بود. آنها متوجه شدند که ماتئو مسینا دنارو بیمار است؛ بنابراین فهرستی از بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ در ایتالیا تهیه کردند و وقتی نام شخصی را که قرار بود به کلینیک پالرمو مراجعه کند دیدند، حدس زدند که ممکن است دنارو باشد.
به این ترتیب پلیس مرکز پزشکی را محاصره کرد. آنها در ساعت ۸:۳۰ صبح ۱۶ ژانویه، مردی را دیدند که چهرهاش با عکس بهروزرسانیشده دیجیتالی آنها مطابقت داشت. پس برای بازداشت او هجوم آوردند. بنا به گزارشها، دنارو با مشاهده ماموران قصد داشت فرار کند اما مردی که زمانی به خود میبالید «آنقدر آدم کشتهام که یک قبرستان را پر کند»، وقتی متوجه شد از همه طرف محاصره شده، تصمیم گرفت کار را سختتر نکند و هنگامی که نامش را پرسیدند، راستش را گفت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پلیس دنارو را به مکانی مخفی منتقل کرد تا از آنجا به زندانی با حداکثر امنیت در خارج از سیسیل فرستاده شود.
تعقیب و گریز از کجا آغاز شد؟
تلاشها برای دستگیری دنارو در سه دهه گذشته آنقدر شدید بود که حتی روزنامهنگاران ایتالیایی هم هر کاری میتوانستند انجام دادند. یکی از خبرنگاران عکسی از دنارو با تغییر چهره زنانه را منتشر کرد؛ حرکتی تحریکآمیز که ممکن بود دنارو را از مخفیگاهش بیرون بکشد. ایتالیاییها چند سال پیش حتی نیویورک را نیز به دنبال او گشتند اما به جایی نرسیدند.
دنارو پسر یک رئیس مافیا در استان تراپانی در سیسیل است و گفته میشود که اولین قتل خود را در ۱۴ سالگی به دستور مافیا مرتکب شده است. کمی بعد، پدر دنارو او را به پدرخوانده پدرخواندهها یعنی سالواتوره «توتو» رینا سپرد. رینا جنگی را در داخل کازا نوستراــ مافیای سیسیلــ آغاز کرد. او که خشنترین پدرخوانده مافیا بود، طی چند سال، سه هزار نفر را کشت.
رینا به دنارو جوان اطمینان داشت چرا که باهوش بود، به کازا نوسترا ایمان داشت و هر که را رینا دستور میداد، بیچونوچرا میکشت. بنا به گفته پلیس، دنارو در زمینه اخاذی و مواد مخدر از جمله واردات و توزیع هرویین و کوکایین تخصص داشت. او همچنین متهم است با سرمایهگذاری در مزارع بادی و مدیریت یک سوپرمارکت زنجیرهای ثروت زیادی به دست آورده است.
دنارو در قتل دو قاضی ضدمافیا و خفه کردن یک زن باردار دست داشته است. حکومت وحشت رینا در سال ۱۹۹۳، پس از ردیابی و دستگیری او، که ۲۳ سال را در فرار گذرانده بود، تقویت شد. گفته میشود دنارو تمام تلاش خود را برای جلوگیری از بازداشت رینا به کار برد. او احتمالا میدانست سرنوشت رینا در انتظار او است، پس در سال ۱۹۹۳ فرار کرد اما در این بین، در زمانی قبل از سال ۲۰۰۷، زمانی که برناردو پروونزانو، جانشین رینا دستگیر شود، کنترل خانواده جنایتکار کازا نوسترا را به دست آورد.
گفته میشود که او در این سالها در مزارع کوچک زندگی میکرد و قبل از اینکه به مزرعه بعدی برود، با گذاشتن پیامهای مکتوب روی تکههای کاغذ با همکارانش ارتباط برقرار میکرد.
با گذشت سالها او به شکل فزایندهای بیمار و تنها شد و قدرتی را که زمانی به نظر میرسید به او زندگی میبخشد، به مرور از دست داد.