رسیدن به اولین جایزه بزرگ برای هر سینماگری لحظهای دوستداشتنی تلقی میشود این لحظه اما به نوبه خود چالشی بزرگ نیز به شمار میرود: قدم بعدی باید چه باشد؟ سال ۲۰۲۲ که زر امیرابراهیمی جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن را برای «عنکبوت مقدس» دریافت کرد، شاید به این سوال فکر میکرد. پس از آن موفقیت چشمگیر (که داستانش هنوز هم ادامه دارد و شاید به شب جوایز اسکار هم کشیده شود) قدم بعدی چه بود؟
حدود هشت ماه پس از آن جایزه، امیر ابراهیمی با «پاییز شیدا»، اولین ساخته بلند نورا نیاسری، به جشنواره ساندنس آمریکا آمد (نام فیلم در انگلیسی «شیدا» و به فارسی «پاییز شیدا» است). این بزرگترین جشنواره فیلمهای مستقل آمریکا را میتوان اولین رویداد مهم در تقویم سینمایی سال ۲۰۲۳ دانست. اولین واکنشها به «پاییز شیدا» نشان میدهند که امیرابراهیمی یک قدم موفق دیگر برداشته؛ زیرا فیلم با برخورد عموما مثبت منتقدان مواجه و بازی او به طور گسترده تحسین شده است.
«پاییز شیدا» که در بخش مسابقه جهانی ساندنس به نمایش درآمد، بر اساس خاطرات کارگردانش ساخته شده؛ سینماگر جوانی که متولد تهران و بزرگشده استرالیا است. نیاسری پنج ساله بود که هشت ماه همراه مادرش در خانهای امن که برای زنان قربانی خشونت خانگی بر پا شده بود، گذراند. «شیدا» حالا داستانی مشابه را بازگو میکند: شخصیت اصلی فیلم با دختر شش سالهاش مونا در یکی از این خانههای امن زندگی میکند و شیدا و مونا حالا باید با سختیهای ریز و درشت این مقطع از زندگیشان دستوپنجه نرم کنند. همسر شیدا دانشجویی ایرانی و مذهبی است که پس از بارها خشونت همچنان بهگونهای رفتار میکند که انگار بهراحتی میتوان «آشتی» کرد و به خانه بازگشت. مادر شیدا نیز از او همین را میخواهد: بسوز و بساز.
در جریان داستان درمییابیم که همسر شیدا او را به رعایت حجاب مجبور میکرد و از استفاده از قوانین زنستیز ایران برای کنترل زندگی همسر و فرزندش ابایی نداشته است. وقتی دادگاه استرالیا به این مرد اجازه هفتهای یک بار دیدار با دخترش را میدهد، از آن برای برای تاثیر گذاشتن بر دخترش استفاده میکند و در عین حال از شیدا جاسوسی میکند.
اما شیدا در دنیایی که خانه امن زنان ممکن کرده، در حال کشف عالمی نو است و بهتدریج تولدی دوباره را تجربه میکند. همخانههای رنگارنگش هر یک جلوهای به فیلم میبخشند. مثلا زن جوان ویتنامی که همخانهایها را قانع میکند شبی برای رقصیدن به کلاب بروند؛ زنی انگلیسی که پسر خردسالش را پس از چند سال دوری پیدا میکند یا زن مدیر که برای امنیت بیشتر همراه شیدا و مونا به مراسم چهارشنبهسوری محل میرود. او در بیرون دنیای خانه امن نیز دوستانی دارد که به کمکش میآیند. مثلا الی (با بازی قوی رینا موسوی) که علیرغم مخالفت برخی افراد در جامعه نسبتا کوچک ایرانیهای استرالیا در سالهای میانی دهه ۱۹۹۰ (زمانی که فیلم در آن میگذرد) به کمک شیدا و مونا میآید و نمیگذارد آنها دچار انزوای اجتماعی شوند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
امیرابراهیمی اگر در نقش خبرنگار «عنکبوت مقدس» پرسوجوگر و حاضرجواب بود، در «پاییز شیدا» نوع دیگری از شخصیت قوی را به تصویر میکشد؛ زنی که در حال کنار آمدن با پسلرزههای زندگی با مردی آزارگر است و در جریان زندگی روزمره خود مقاومت میکند؛ گاه از طریق یاد گرفتن رقص با مونا با فیلمهای محمد خردادیان، گاه با جرئت دوباره فکر کردن به عشق و عاشقی و گاه با سکوتی که رنگ مقاومت میدهد.
چند نفر از منتقدان رسانههای مهم سینمایی به کیفیت بازی امیرابراهیمی اشاره کرده و آن را نقطه قوت فیلم دانستهاند. شری لیندن در نقدی که برای هالیوود ریپورتر نوشت، از «بازی آتشین و آرام» امیرابراهیمی گفت. این منتقد با اشاره به تفاوتهای «پاییز شیدا» و «عنکبوت مقدس» افزود که این بازیگر «در هر دو فیلم به شکلی آرام، جذاب و تجسم خودداری از عقبنشینی به نقشهای تجویزشده است».
تامریس لفلی در ورایتی فیلم را «فیلم اولی قدرتمند که به روحیه مقاوم زنان ایران نور میتاباند» نامید و بازی امیرابراهیمی را «آرام ولی مقتدر» توصیف کرد. او میگوید با اینکه موضوع فیلم به جنبش «زن، زندگی، آزادی» ربطی مستقیم ندارد، سخت میتوان فیلم را در پرتو رویدادهای ایران تماشا نکرد. لفلی مینویسد: «در قهرمان فیلم قدرت و روحیه قهرمانانهای مشابه زنان در جنبش اخیر در ایران را میبینیم؛ زن جوان ایرانی که میخواهد بر مبنای شرایط خود زندگی آزادی داشته باشد؛ به دور از همسر آزارگر و هنجارهای مردسالارانه و شیوههای رفتاری که موجودیت او را خفه کرده است.»
نیاسری هم در گفتوگوها بارها به جنبش ایران اشاره کرده است. او در مصاحبه با هالیوود ریپورتر در مورد شخصیت مقاوم شیدا میگوید: «در تاریخ جامعه ایران سختیها و جنگهای بسیاری بوده است. بخشی از فرهنگ ما بازگشت همیشگی به نور است؛ به رقص، موسیقی، شادی، شعر، ارتباط فرهنگی و آنچه مادرانمان به ما آموختند.»
جنبش اخیر در ایران زمانی پا گرفت که «شیدا» در مرحله پس از تولید بود. کارگردان میگوید: «شبهای بیخواب بسیاری داشتیم. اخبار مدام در جریان بود و ما هم میخواستیم با خانوادههایمان تماس بگیریم. در هفتههای اول تدوین، خیلی سخت بود که روی فیلممان تمرکز کنیم، چون انگار ویران شده بودیم و احساس ناتوانی میکردیم.» اما او تعریف میکند که عوامل فیلم بهزودی به این نتیجه رسیدند که ساخت این فیلم خودش به نوعی بلند کردن صدای جنبش «زن، زندگی، آزادی» است. نیاسری میگوید: «آنچه مادران و دختران در ایران انجام میدهند، قابل توجه است. من به اینکه در زمان حال زنی ایرانیام و به اینکه قادرم در حد توان خود از این جنبش پشتیبانی کنم، خیلی افتخار میکنم.»
ایرانیان فیلم و سینما
از رویدادهای امسال ساندنس راهاندازی گروهی به نام «ایرانیان فیلم و سینما» بود که بیتا میلانیان، از چهرههای نیکوکار جامعه ایرانیــآمریکایی آن را به همراه برخی سینماگران ایرانی در آمریکا بنیان نهاد. این گروه امسال از فیلمهای ایرانی حاضر در ساندنس از جمله «شیدا» حمایت کرد. میلانیان به ایندیپندنت فارسی گفت که حرفهاش فناوری و مخابرات است اما «همیشه عشقم و دلم با جامعه ایرانی و بهخصوص هنرمندانی بود که حمایت آنچنانی ندارند.»
او در مورد این گروه جدید میگوید: «هدف اصلی این است که برای تمام استودیوها، کارگردانها، آژانسهای روابط عمومی و غیره کارگاه بگذاریم و در مورد فرهنگ ایران و ایرانی به آنها آموزش دهیم.» این گروه در واقع میخواهد به مرجعی برای بازنمایی ایران در سینمای آمریکا بدل شود. گروههای مشابهی برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و جامعه مسلمانان وجود دارند و این گروه میخواهد مشخصتر بر جامعه ایرانی تمرکز کند. از جمله مهمترین اقدامهای گروه در ساندنس برگزاری مهمانی برای عوامل ایرانی حاضر در فیلمهای امسال و تلاش برای افزایش ارتباطات بین آنها بود.
ساندنس ۲۰۲۳ بار دیگر نشان داد در حالی که بسیاری از سینماگران ایرانی در ماههای اخیر طعم زندان و ممنوعیت را چشیدهاند، هموطنان آنها در خارج از مرزها همچنان به بلند کردن صدای ایران و مبارزات مردم این کشور ادامه میدهند.