در زبان فارسی یک ضربالمثل است که میگوید «چاقو هیچوقت دسته خودش را نمیبرد»؛ اما طالبان نشان دادند که این ضربالمثل خیلی هم مصداق ندارد. اگر دولت پاکستان در مورد از کنترل خارج شدن طالبان کوچکترین تردیدی داشت، حالا دیگر به آن یقین دارد. حمله انتحاری پیشاور خونینترین حادثه تروریستی است که پس از لغو آتشبس میان تحریک طالبان پاکستانی (تیتیپی) با دولت این کشور رخ داد. رسانههای پاکستانی روز سهشنبه گزارش دادند که شمار کشتههای این حمله انتحاری به ۸۸ تن رسیده است. این افزایش تلفات انسانی پس از آن اعلام شد که نیروهای امداد در پیشاور اجساد زیادی را از زیر آوار مسجدی که هدف حمله قرار گرفته بود، بیرون آوردند.
جالب است با وجود اینکه یکی از فرماندهان ارشد تیتیپی مسئولیت انفجار پیشاور را بر عهده گرفت، پس از اینکه وزارت خارجه امارت اسلامی طالبان در کابل حمله پیشاور را محکوم کرد، تیتی پی نیز بهسرعت اعلام کرد که تحریک طالبان پاکستانی پشت سر این حمله نیستند. این مسئله هماهنگی طالبان دو کشور را بهخوبی آشکار میدهد.
برای پاکستان دیگر اکنون باید کاملا مسلم شده باشد که امارات اسلامی طالبان با شدتوحدت پشت سر همتایان پاکستانی خود ایستادهاند. اصلا به نظر میرسد این طالبان افغانستاناند که برای افزایش حملات به دولت پاکستان به تیتیپی چراغ سبز نشان دادهاند. اگر به اظهارات تازه ملا هبتالله، رهبر امارات طالبان، در مورد پاکستان اگر توجه کنیم، نور این چراغ سبز کاملا واضح دیده میشود.
تیتیپی در آغاز هفته، فایل صوتی سخنرانی ملا هبتالله، رهبر طالبان افغانستان، را منتشر کرد که در آن نظام پاکستان را غیراسلامی میخواند. او گفته بود که در پاکستان قوانین انگلستان اجرا میشود و قانونی که در این کشور تصویب شده است را قضاتی تدوین کردهاند که اکثرا غیراسلامی و غیر شرعی بودند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این پیام ملا هبتالله چراغ سبزی آشکار به تیتیپی برای ترتیب دادن عملیات ضد دولت پاکستان بود و ملا هبتالله تلویحا جواز شرعی حمله به دولت پاکستان را صادر کرد؛ زیرا به باور طالبان، در پاکستان نظام اسلامی حاکم نیست و در یک کشور مسلمان باید حکومت به دست روحانیون باشد؛ آن هم روحانیونی که رسما با امیرالمومنین انتخابشده خود بیعت کردهاند.
تیتیپی از ماه نوامبر که آتشبس با دولت پاکستان را به صورت یکجانبه شکست، حملات سنگین خود را آغاز کرد. به گزارش رسانههای پاکستانی، تقریبا هر روز یک حمله از سوی تیتیپی به مواضع دولت پاکستان صورت میگیرد. این حملات تقریبا ارتش و پلیس پاکستان را زمینگیر کردهاند.
پاکستان چه خواهد کرد؟
به نظر میرسد پاکستان از اینکه بتواند دوباره به آتشبس طولانیمدت با تحریک طالبان پاکستانی برسد، ناامید شده است. پیش از این میانجیگری امارت طالبان افغانستان و ضمانتهای آنان زمینهساز آتشبس در پاکستان بود اما حالا چنین مینماید که امارت اسلامی طالبان در کابل هم بیمیل نیست در پاکستان یک امارت دیگر یا دنباله همین امارت شکل بگیرد. جنگ با تیتیپی هم نمیتواند این گروه را به صورت کامل از بین ببرد؛ زیرا این گروه در خاک افغانستان ریشه دوانده و در این کشور پایگاههای آموزشی ایجاد کرده است.
این شیوه دقیقا همان استراتژی پاکستان برای به زانو در آوردن افغانستان بود. جنگ ۲۰ ساله ناتو و دولت افغانستان با طالبان با وجود تلفات فراوان طالبان هرگز به پایان نرسید؛ زیرا عقبه این گروه که در پاکستان حضور داشتند، به صورت مستمر جبهههای جنگ را تغذیه میکردند و زمانی که طالبان افغانستان کمبود نیرو داشتند، مدارس دینی در پاکستان به بسیج نیرو برای این گروه اقدام میکردند. در نتیجه هزاران نیروی تازهنفس به جبهههای جنگ در افغانستان اعزام میشدند. حالا نوبت طالبان افغانستان است که دین خود را به طالبان پاکستانی ادا کند.
به این ترتیب پاکستان ناگزیر است به ائتلاف جهانی برای مبارزه با تروریسم در منطقه وارد شود. تیتیپی دیگر به کمتر از قبضه قدرت در پاکستان رضایت نمیدهد و وقتی میبیند طالبان در افغانستان با وجود حضور ۴۲ کشور قدرتمند جهان و هزاران نیروی آموزشیافته افغان پیروز شدند و به قدرت رسیدند، امیدش برای پیروزی در پاکستان بیشتر هم میشود.
مزیت دیگر برای تیتیپی این است که میتواند از تسلیحات پیشرفتهای که آمریکا در افغانستان باقی گذاشت، مستفیض شود. بر اساس گزارشها، تسلیحات آمریکایی همین حالا هم به دست گروههای جهادی در کشمیر رسیدهاند و آنان با این تسلیحات به جنگ دولت هند میروند.
از لحاظ سیاسیــاقتصادی نیز طالبان مانند گذشته به پاکستان وابسته نیستند. این گروه در یک سال و نیم گذشته خود را به چین و روسیه نزدیک کرد. این نزدیکی به طالبان استقلال اقتصادی و سیاسی اعطا کرد و آنان توانستند خود را تا حدی زیادی از زیر یوغ پاکستان بیرون بکشند.
تنها راهحل برای پاکستان همکاری با طالبان میانهرو است که میخواهند چهره افراطی این گروه را کنار بگذارند. هرچند بسیاری بر این باورند که تفکیک طالبان به طالبان میانهرو و افراطی غیرمنطقی است و طالبان همه یک جور فکر میکنند، واقعیت این است که برخی از اعضای رهبری طالبان این حجم افراطیگری را نمیپسندند. بهخصوص اعضای دفتر سیاسی قطر که در هفتهشت سال گذشته دائما با سیاستمداران مطرح جهان در گفتوگو و مذاکره بودند، بهخوبی میدانند که این شیوه قهقرایی حکومتداری طالبان نمیتواند دوام یابد.
بخشی از رهبری طالبان خواهان تعامل با جهان و رعایت برخی ارزشهای انسانی در افغانستاناند. آنان برای تداوم حیات سیاسی خود هم که شده، دوست ندارند افغانستان به سکوی پرتابی برای گروههای تروریستی دیگر که با کشورهای همسایه مشکل دارند، تبدیل شود.
مسلما در هفتههای آینده موج ناامنی بیشتر پاکستان را درمینوردد و پاکستان بهتنهایی توان ایستادگی مقابل این موج قدرتمند را ندارد. مگر اینکه آمریکا، بریتانیا و در کل ناتو پشت سر دولت پاکستان قرار گیرند.