تهاجم متفقین به آلمان ( بین ۲۲ مارس تا ۸ ماه مه ۱۹۴۵) خاتمه یافت. هیتلر در روز ۳۰ آوریل به همراه اِوا براون، که به مدت چهل سال همسر وهمراه او بود در یک پناهگاه زیرزمینی اقدام به خودکشی کرد. با پایان جنگ جهانی دوم پرونده نازیسم هم عملا بسته شد. متفقین (ایالات متحده آمریکا، بریتانیای کبیر و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی) بهعنوان برندگان جنگ در تاریخ جهان ثبت شدند و روزهای خوش بهاری آغاز شد. اکنون قریب به ۸۰ سال از آن تاریخ و جنگ جهانی دوم میگذرد. بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۲، اتحاد شوروی به تدریج از حکومت اقتدارگرای استالین به حاکمیتی کمتوان استحاله پیدا کرد و سرانجام با فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۲ روسیه کنونی پدیدار شد، روسیهای که رهبر امروز آن، ولادیمیر پوتین، میکوشد سلطهاش را بر بخشی از سرزمینهای از دسترفته که با نام اوکراین شناخته میشوند، اعاده کند.
ابتدا در سال ۲۰۱۴، ولادیمیر پوتین به شبهجزیره کریمه حمله و آن را به صورت یکجانبهای به روسیه الحاق کرد. گرچه تا به امروز، این الحاق بهرسمیت شناخته نشده ولی در میان مردم و حاکمیت اوکراین این خوف را ایجاد کرده است که توسعهطلبی روسیه محدود به کریمه نخواهد بود. این نگرانی بیمورد نبوده و نیست. نزدیک به یک سال پیش، ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، ولادیمیر پوتین پس از هفتهها مقدمهچینی و با امید اشغال سریع اوکراین، حدود ۲۰۰ هزار نظامی را به این کشور گسیل داشت.
روسیه برای دلیل حمله و انضمام شبهجزیره کریمه دعاوی متعددی را مطرح کرد از جمله اینکه ساکنین شبهجزیره، روس تبارند و میخواهند جزئی از خاک روسیه باشند یا اینکه نوعی ضرورت سیاسی-استراتژیک برای این کار وجود دارد. شاید مهمترین ادعای روسیه ادعای نسلکشی حکومت اوکراین در مناطق شرقی (لوهانسک و دونتسک) باشد و اینکه حاکمیت اوکراین تحت نفوذ نازیها قرار دارد. همه میدانند که علت طرح این دعاوی در آغاز، احتمال پیوستن اوکراین به پیمان دفاعی ناتو بود و اینکه بهزعم روسیه، اوکراین بهدلیل هممرز بودن با روسیه نمیتواند عضو یک پیمان دفاعی باشد که به صورت بالقوه تهدیدی برای روسیه به حساب میآید. در حالیکه قبل از حمله ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ روسیه، اوکراین توافق موقتی با روسیه را پذیرفته بود که از اتحاد دفاعی غرب فاصله بگیرد و نگرانی مسکو از نزدیک شدن ناتو به مرزهایش کاهش پیدا کند. اما به هر حال، روسیه برای آغاز تهاجم نظامی به اوکراین، این توافق موقت را نپذیرفت، نازیزدایی و غیرنظامی کردن اوکراین را دلیل اصلی حمله به این کشور عنوان کرد و بهدنبال آن، حمله آغاز شد.
اکنون قریب به یک سال از جنگ روسیه برای ضمیمه کردن خاک اوکراین به این کشور میگذرد. غرب بهطور یکپارچه در برابر روسیه ایستادگی کرده و با تجهیز اوکراین به تسلیحات دفاعی و تهاجمی، پیشروی روسیه در خاک اوکراین تا حد قابل ملاحظهای متوقف شده است. اما اتهام نازی بودن اوکراینیها یا شخص ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین، همچنان بر زبان پوتین جاری است. این در حالی است که زلنسکی خود یهودی است و برخی از نزدیکان او در خلال دوران اقتدار نازیها و فاجعه هالوکاست درگذشتند.
زلنسکی در انتخابات ۲۰۱۹ با کسب ۷۳٪ آرای انتخاباتی قدرت را در دست گرفت. البته اوکراین مانند برخی دیگر از کشورهای اروپایی دارای احزاب و رهبران دست راستی افراطی (مانند خانم لوپن در فرانسه) است، اما ولودیمیر زلنسکی بیشترین حمایت و اعتبار خود را پس از یورش نظامی یک سال پیش روسیه به دست آورده و اصولا بهعنوان یک فرد دست راستی افراطی شناخته نمیشود.
به باور نگارنده، دستاوردهای یک سال جنگ روسیه در اوکراین در برابر هزینههایی که به مسکو تحمیل شده است، قابل ملاحظه نیست. اشغال موقت برخی مناطق در برابر عقبنشینیهای پرهزینه از سایر مناطق، منافع ملی روسیه را به هدر داده و نیروهای نظامی را بهشدت خسته کرده است. روسیه تحت تحریم غرب و تحت فشار هزینههای بالای تولید جنگافزارهای لازم برای جنگ در اوکراین، به جمهوری اسلامی روی آورده است. چرخش روسیه به چین بیشتر برای خودِ چین تاثیرات اقتصادی مثبت داشته ولی در عین حال و در شرایط تحریم، توانسته است جریان فروش نفت روسیه را -به قیمتی زیر بازار آزاد - برای روسیه فراهم کند. به غیر از این موارد، رابطه چین و روسیه تاثیر نظامی یا حمایت استراتژیک مشخصی برای روسیه به همراه نداشته است. دستکم تا به امروز، معلوم نیست توان محدود جمهوری اسلامی، روسیه را در رسیدن به اهداف نظامی اش یاری کرده باشد، تنها شاید بار مختصری از هزینههای تولید را کاسته باشد که آمار مشخصی در مورد آن در دست نیست.
در عین حال، مجموعه حوادث ۳۴۶ روز اخیر جنگ اوکراین، موجب نگرانی اروپا و آمریکا در مورد به درازا کشیدن جنگ و تهدیدهای امنیتی اروپا شده است. حاصل این نگرانیها را میتوان در چند محور زیر خلاصه کرد:
نگرانی جامعه بینالمللی از تحرکات نظامی جمهوری اسلامی در منطقه که اوج آن در توقیف یک کشتی در آبهای یمن دیده شد. گفته میشود این کشتی که به دست نیروهای ویژه فرانسوی توقیف شد، بالغ بر سه هزار تفنگ، بیش از نیم میلیون فشنگ و ۲۳ موشک هدایتشونده ضدتانک را حمل میکرده است.
تقاضای پیوستن به ناتو از جانب کشورهایی مانند فنلاند و سوئد که بهدلیل مجاورت با روسیه احساس امنیت نمیکنند و با پیوستن به ناتو، روسیه نیز احساس امنیت نخواهد کرد.
سرازیر شدن کمکهای مالی و تسلیحات پیشرفتهتر به سمت اوکراین به قصد تقویت توان دفاعی در برابر تهاجمهای روسیه و افزایش توان تهاجمی. آخرین مورد از این کمکها انتقال حدود ۱۲۰ تانک آلمانی لئوپارد به اوکراین است که قرار است تا سه ماه آینده تحقق پیدا کند.
نگرانی از تحویل محمولههای تانک لئوپارد آلمانی (از طرف چندین کشور اروپایی)؛ تانکهای چلنجر (از طرف بریتانیا)، و آبرامز (از طرف آمریکا) به اوکراین، روسیه را بیشازپیش نگران سرنوشت این ماجراجویی کرده و دستکم در حال حاضر، ولادیمیر پوتین را به سمت افراطیگری سوق داده است. روسیه که ماهها است پیشروی محسوسی در جبهههای جنگ اوکراین نداشته و حتی عقبنشینی هم کرده است، اکنون به شعارهای قبلی خود بازگشته و رهبران اوکراین را «نازی» نامیده است. به موازات این شعارها، از تنها کارت باقیمانده در جنگی که خود برافروخته استفاده میکند و با تهدید ضمنی اتمی کردن جنگ، قصد دارد اوکراین را مجبور به تسلیم در برابر وضع موجود کند. بنابراین، اوکراین یا باید مناطق اشغالشده را بهعنوان بخشی از خاک روسیه و بهعنوان مناطق مستقل و خودمختار به رسمیت بشناسد، یا اینکه منتظر تهاجم اتمی روسیه باشد.
هرچند روسیه بخشی از سرزمینهای تصرفشده در سال ۲۰۱۴ و سرزمینهایی را که طی یکسال اخیر اشغال کرده، تحت تسلط خود یا نیروهای بومی وفادار به خود دارد، ولی جنگ روسیه در اوکراین در حال پیشروی نیست. طبیعی است که بین تهدید اتمی و توسل به کاربرد سلاحهای ممنوع اتمی راه درازی است، ولی بازیگری که احساس میکند در حال شکست است، ممکن است این فاصله را در زمان بسیار کوتاهی تغییر دهد. به همین دلیل، جامعه بینالمللی باید تهدید روز پنجشنبه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، را جدی بگیرد، هرچند که او برای اهداف داخلی چنان حرفهایی را زده باشد.
او در حالی که به آلمان بهدلیل ارائه تانکهای جنگی به کییف حمله کلامی میکرد، تهدید هستهای جدیدی را در رابطه با جنگ اوکراین مطرح کرد. به گزارش خبرگزاریها، ولادیمیر پوتین در سخنرانی خود در ولگوگراد تهاجم بیدلیل روسیه به اوکراین را با جنگ اتحاد جماهیر شوروی علیه نازیها مقایسه کرد و گفت: «متاسفانه مشاهده میکنیم که ایدئولوژی نازیسم در شکل و تجلی مدرن خود دوباره مستقیما امنیت کشور ما را تهدید میکند». ولگوگراد که قبلا با نام استالینگراد شناخته میشد، محل نبرد جنگ جهانی دوم بود که آلمان نازی را در مسیر شکست قرار داد . تخمین زده میشود که طی این نبرد، ۷۵۰ هزار نفر از مردم شوروی سابق جان خود را از دست دادند.
از نگاه پوتین مجموعه غرب هم جزیی از نازیها است که به شکل حمایت از اوکراین متبلور شده است. او میگوید: «بارها و بارها باید تهاجم دستهجمعی غرب را دفع کنیم. این باورنکردنی است، اما یک واقعیت است: ما دوباره با تانک های لئوپارد آلمانی با صلیبهای روی آنها تهدید میشویم».
پوتین که از آغاز جنگ به دفعات تهدید اتمی کرده است، اینبار نیز در اشاره آشکار به زرادخانه هستهای روسیه گفت: «ما تانکهای خود را به مرزهای آنها نمیفرستیم، اما ابزاری برای پاسخ داریم و این به استفاده از خودروهای زرهی ختم نمیشود، همه باید این را درک کنند». با این اشارات که ممکن است برای برخی تلویحی و برای برخی دیگر علنی باشد، نباید امکان به کار بردن تسلیحات اتمی از روی استیصال از طرف روسیه را دستکم گرفت.