ساشا ولپول که کمی پیش‌تر، در پی افشای این موضوع که شاهزاده هری اولین رابطه جنسی‌اش را با او تجربه کرده، نامش سر زبان‌ها افتاد، بار دیگر در رسانه‌های بریتانیایی مطرح شده است.

به گزارش دیلی‌میل، ساشا ولپول اعلام کرده است قصد دارد عروسکی به نام «میس پیگی» را که شاهزاده هری در آن شب سرنوشت‌ساز، به عنوان هدیه تولد به او داده بود، به حراج بگذارد.

این راننده ماشین‌های سنگین امیدوار است عروسک قدیمی‌اش به مبلغ بالایی به فروش برود تا بتواند آن پول را به قربانیان زلزله ترکیه و سوریه اهدا کند.

هویت اولین همخوابه شاهزاده هری پس از آن فاش شد که او در کتاب خاطراتش به داشتن رابطه جنسی با یک «زن مسن‌تر» اشاره کرد. پس از هفته‌ها گمانه‌زنی رسانه‌ها، ساشا که اکنون مادر دو فرزند است، خبر داد که او معشوقه مرموز شاهزاده هری است.

او درباره تصمیمش برای به حراج گذاشتن یادگاری شاهزاده هری گفت: «زلزله ترکیه و سوریه یک روز پس از انتشار داستان من در رسانه‌ها اتفاق افتاد. با خودم فکر کردم توجه به چنین موضوعی چقدر مهم‌تر از این است که چه کسی با یک شاهزاده خوابیده یا نخوابیده است. تصمیم گرفتم میس پیگی را که ۲۰ سال است در اتاق زیرشیروانی مانده، به حراج بگذارم تا هم کسی بتواند به او روح تازه‌ای بدهد و هم با فروش این یادگاری از یکی از اعضای کاخ سلطنتی، پول زیادی برای یک هدف خوب جمع‌ کنم.»

هری که اکنون ۳۸ سال دارد، در زمان دیدار با ساشا یک دانش‌آموز ۱۶ ساله بود. او ژوییه ۲۰۰۱ در یک میخانه در نورتون ویلتشایر، مهمان جشن تولد ۱۹ سالگی ساشا ولپول بود. آن‌ها پس از مستی، با یکدیگر رابطه جنسی برقرار کردند.

ساشا ولپول در گفت‌وگو با خبرگزاری‌ها، ماجرای آن شب را این‌طور تعریف کرد: «او شروع کرد به بوسیدن من. نمی‌دانستم که دفعه اولش است. او سریع، وحشیانه و با هیجان رفتار می‌کرد.»

این زن پس از آن شب، وفادارانه راز هری را به مدت ۲۰ سال حفظ کرد و تنها پس از انتشار کتاب خاطرات شاهزاده هری بود که این موضوع را فاش کرد.

ساشا ولپول می‌گوید که در روز تولدش علاوه بر این عروسک، کارتی هم دریافت کرده که روی آن عبارت «با عشق فراوان» نوشته و نام مستعار شاهزاده هری بر آن درج شده؛ البته او این کارت را به حراج نگذاشته است.

ساشا ولپل گفته بود وقتی ۱۹ ساله بود، در محل سکونت شاه چارلز، در بخش پرورش اسب‌ها کار می‌کرد و در جریان بازی‌های چوگان، با هری ۱۶ ساله آشنا شد. به گفته او، پس از ماجرای آن شب، دیگر با شاهزاده مکالمه‌ای نداشت اما ترجیح می‌داد قبل از انتشار این ماجرا در کتاب خاطرات شاهزاده هری، با او تماس گرفته می‌شد.