«پیروز» تنها بازمانده زایمان یوزپلنگ آسیایی یعنی «ایران» که در ماههای اخیر به یکی از نمادهای جمعی مردم ایران تبدیل شده بود، در نهایت زنده نماند و جان باخت.
این تولهیوز اردیبهشت ۱۴۰۱ زاده شد و بیشتر عمر خود را در پارک ملی «پردیسان» و در کنار علیرضا شهرداری، فعال محیط زیست و تیمارگر حیات وحش، گذراند.
این گربهسان در نهایت در آستانه ۱۰ ماهگی بهدلیل «یبوست»، «مشکل گوارشی و کلیه» به بیمارستان منتقل شد و تلاشها برای نجات آن بینتیجه ماند و همسرنوشت دو برادر دیگرش در هنگام تولد شد.
این تولهیوز پس از آنکه توانست به زندگی خود ادامه دهد، به نماد امید و زندگی ایرانیان تبدیل شد، اما طی این مدت، بسیاری از فعالان حقوق حیوانات و محیط زیست در مورد وضعیت عمومی او ابزار نگرانی کرده و درباره توانایی نهادهای مسئول در حفظ و نگهداریاش ابزار تردید کرده بودند.
روزنامه همشهری هم در گزارشی از وضعیت نگهداری «پیروز» نوشت که قرارداد نگهداریاش در شش ماه نخست ۹۰ میلیون تومان بوده است.
این روزنامه هزینه تغذیه روزانه این تولهیوز را ۵۰۰ هزار تومان و ترکیبی از گوشت قرمز و سفید، کمی بلدرچین و خرگوش اعلام کرده است.
با وجود تمام تلاشهای پیدا و پنهان و پرانتقاد از نحوه نگهداری «پیروز»، این تولهیوز در نهایت نتوانست امیدها برای احیای یوز ایرانی را در دل مردم ایران و دوستداران طبیعت زنده نگه دارد.
«پیروز» در شرایطی از دست رفت که در سالهای اخیر، بسیاری از همنوعانش در تصادفهای جادهای و حوادث گوناگون از بین رفتهاند.
مانا، یارقلی، پویان و بینام، نام مشهورترین یوزهایی است که در شش سال گذشته یا بر اثر تصادف جادهای یا مرگ طبیعی، جان باختهاند.
نهم مرداد سال ۱۳۸۹ دو تولهیوز ایرانی در اثر تصادف با خودروهای عبوری در محور تهران - مشهد و در حوالی زیستگاه توران استان سمنان جان باخته بودند.
پیش از این دو تولهیوز هم، از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۹ دستکم هفت یوز دیگر در تصادفهای جادهای جان باخته بودند که در آن زمان بود که ضرورت حفاظت از یوز ایرانی بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفت.
یوزپلنگ ایرانی از گونههای در معرض انقراض جانوری در جهان است که تحت مراقبت قرار دارد و تخمین زده میشود که در حال حاضر، ۲۰ قلاده بیشتر از آنها باقی نمانده است.
شکار بیرویه، کشتار جانوران زنجیره غذایی یوزها و تخریب زیستگاه این گونه نادر از جمله عوامل انسانی و طبیعی است که یوز ایرانی را در معرض انقراض قرار داده است.
مجموعه تلاشهایی که مسئولان محیط زیست میگویند برای حفظ این گونه نادر جانوری انجام دادهاند نیز چندان موثر نبوده و مرگ «پیروز» از تازهترین مصادیق این ناکامی است.
این ناکامی از آنجا بیشتر محسوس است که عربستان سعودی در مرداد ماه امسال موفق شد تا از روش تکثیر و پرورش در اسارت، دو توله «پلنگ عربی» را به جمعیت این گونه در حال انقراض اضافه کند و تعداد یوزهای متولدشده از این طریق را به ۱۸ نفر برساند.
«پلنگ عربی» کوچکترین زیرگونه پلنگ در جهان است که جمعیت آن بهشدت کاهش یافته و بر اساس تخمینها، تنها ۲۰۰ پلنگ عربی در جهان وجود دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
عربستان سعودی هم برای حفاظت از نسل این گونه جانوری، برنامه احیا و حفاظت از زیستگاه و در کنار آن برنامه تکثیر و پرورش در اسارت را در پیش گرفته است که در نتیجه این برنامه، دو توله «پلنگ عربی» دیگر در یک مرکز تحقیقاتی در شهر «طائف»، متولد شدند.
زیستگاه پلنگ عربی که در گذشته تمام مناطق شبهجزیره عربستان را در بر میگرفت و به کشور سوریه میرسید، اکنون تنها به مناطقی از کشور عربستان سعودی، عمان و یمن محدود شده است.
عربستان سعودی قصد دارد در صورت موفقیت این برنامه، پلنگها را به زیستگاه اصلی خود، یعنی ارتفاعات و بیابانهای آلولا بازگردانند.
یکی از راههای آمادهسازی زیستگاه برای پلنگ عربی، تکمیل زنجیره غذایی این گربهسان شکارچی است.
بهدنبال یک برنامه فشرده پرورش در اسارت، بیش از ۱۵۰۰ راس از چهار گونه که زمانی گونههای رایج ساکن در این منطقه بودند یعنی تیزشاخ عربی، غزال عربی، آهوی شنی و بز کوهی نوبهای، در سه ذخیرهگاه طبیعی (از شش ذخیرهگاه طبیعی) رهاسازی شدهاند.
با بالا رفتن تعداد این گونهها راه برای بازگشت نهایی پلنگ عربی به زیستگاه طبیعی باستانی خود هموار خواهد شد.
با گذشت زمان و هنگامی که گلهها به تعداد پایدار در ذخیرهگاهها مستقر شوند، به طعمه شکارچی در راس زنجیره غذایی تبدیل میشوند و هماهنگی طبیعی را که هزاران سال قبل از برهم خوردن نظمش به دست بشر در منطقه وجود داشته است، بازمیگردانند.
بازسازی این منطقه به عهده کمیسیون سلطنتی العلا است که در سال ۲۰۱۷ برای حفظ و توسعه العلا -منطقهای با اهمیت طبیعی، تاریخی و فرهنگی برجسته در شمال غربی عربستان سعودی- بهعنوان یک منطقه پایدار و مطلوب برای زندگی، کار و بازدید راهاندازی شد.
بازدیدکنندگان از العلا امروزه میتوانند مقبرههای حکاکیشده در صخرههایی را ببینند که از این مردمان باستانی که دیدن پلنگها و طعمههای آنها برایشان عادی بود، به جا مانده است.
کمیسیون سلطنتی العلا همزمان روی احیای زیستگاههایی کار میکند که زمانی محل زیست پلنگ عرب و شکارهایش بود، به این امید که روزی دوباره این جانوران به حیات وحش بازگردند.