پس از چند دوره مذاکره میان ایران و عربستان سعودی، سرانجام دو کشور از توافق برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک و بازگشایی سفارتخانههایشان در دو ماه آتی خبر دادند.
به عقیده حمود ابوطالب، روزنامهنگار سعودی، این دوره دو ماهه آزمونی است تا حسننیت ایران سنجیده و تغییر واقعی در چشمانداز منطقهای مشاهده شود.
با توجه به شرایط منطقهای و تهدیدها، عربستان سعودی و امارات متحده عربی با سیاست خارجی آشتیجویانه، درصدد بودهاند کنترل بیشتری بر ثبات منطقه و تمرکز بیشتری بر اولویتهای اقتصادی داشته باشند.
طارق الحمید، روزنامهنگار سعودی، در این زمینه مینویسد: «طبیعی است روابط دیپلماتیک داشته باشیم حتی اگر در سطحی پایین باشد زیرا رویکرد گسترشطلبانه ایران نقاط تماس و تداخل زیادی با عربستان سعودی ایجاد کرده است... (اما) باید چشممان را باز نگه داریم.»
یکی از کلیدواژههایی که رسانههای منطقه در روند مذاکرات و بازگشت روابط به حوزه دیپلماسی به کار میبرند «ثبات» است. اما این «ثبات» برای منطقه چه معنایی دارد؟
در سالهای اخیر، ایران حامی اصلی گروههای شبهنظامی در عراق و سوریه و حوثیهای یمن بوده، برای حزبالله لبنان سلاح ارسال کرده، و نیروهای نیابتیاش نیروهای آمریکایی در سوریه و عراق را هدف قرار دادهاند. به نوشته اورشلیم پست، ایران به تاسیسات نفتی بقیق عربستان سعودی حمله کرده و حوثیهای یمن را ترغیب کرده است امارات متحده عربی را هدف قرار دهند.
ست فرانتزمن در ادامه مطلب اورشلیم پست مینویسد با تغییر تمرکز آمریکا از خاورمیانه به سمت چین و روسیه، کشورهای منطقه خود وارد عمل شدهاند تا سیاست خارجی و دیپلماسی را در خاورمیانه احیا کنند. پس از سالها درگیری، اکنون به این نتیجه رسیدهاند که گفتوگو موثرتر است، واقعیتی که در آن از حملات پهپادی، هرجومرج و اعزام نیروهای افراطی و نیابتی خبری نیست.
ازسرگیری روابط ایران و عربستان سعودی میتواند از درگیری در لبنان، یمن، عراق و سوریه بکاهد. اما برندگان و بازندگان احتمالی ازسرگیری روابط ایران و عربستان سعودی کیستند؟
بیشتر بحثها در این زمینه بر کاهش نفوذ آمریکا و گسترش نفوذ چین در خاورمیانه متمرکز است. به عقیده فرانتزمن، واقعیت پیچیدهتر است. روابط آمریکا و عربستان سعودی یک قرن قدمت دارد و هر کشوری سیاستهای خودش را دارد. تصمیم اخیر عربستان سعودی به ازسرگیری روابط با ایران شاید هیچ ارتباطی به سیاست این کشور در قبال آمریکا نداشته باشد. در ابتدای امر نیز آمریکا از عربستان سعودی نخواسته بود با ایران قطع رابطه کند. آمریکا با قطر و ترکیه هم، که به ایران نزدیکاند، روابط راهبردی دارد.
نویسنده اورشلیم پست در ادامه میافزاید هرچند چین بهوضوح در تلاش است روابطش را در منطقه گسترش دهد و میانجیگری چین در عادیسازی روابط ایران و عربستان سعودی بهنفعش بوده است، گفتوگوها میان ایران و عربستان سعودی از سال ۲۰۲۱ در بغداد آغاز شده بود. قطار در مسیر بود، فقط به اندکی هل نیاز داشت که چین این کار را کرد.
از سوی دیگر، عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی در ماههای اخیر همواره محل گمانهزنی بوده است. روشن است که عربستان سعودی چین، روسیه، آمریکا و احتمالا اسرائیل را در برنامه سیاست خارجیاش دارد. به عقیده فرانتزمن، بعید است روابط با ایران بر اسرائیل اثر منفی بگذارد. عربستان سعودی در یمن، لبنان، سوریه و عراق منافع دارد. از جنبههای گوناگون، منافع عربستان سعودی با منافع اسرائیل در هم تنیده است و هر دو نمیخواهند نیروهای نیابتی یا شبهنظامی تحت حمایت ایران در این چهار کشور به قدرت برسند.
ثبات و روابط میان کشورها بخشی از عصر جدید خاورمیانه است که در سیاست کشورها و عادیسازی روابط با اسرائیل نقش داشته است. بدین ترتیب، ازسرگیری روابط میان ایران و عربستان سعودی را میتوان در چارچوب دیپلماسی کلیتر دید.
بنابراین، به نوشته نویسنده اورشلیم پست، نمیتوان گفت اسرائیل بازنده این معادله خواهد بود. اکنون عربستان سعودی میتواند نگرانیهایش را از طریق دیپلماسی به ایران منتقل کند و روابط جدید میتواند از تهدیدهای ایران بکاهد.