«با داعیه مذهبی نمی‌توان با طالبان جنگید، راه آینده را فدرالیسم تعیین می‌کند»

لطیف پدرام می‌گوید اتحاد سیاسی علیه طالبان به‌آسانی شکل نمی‌گیرد

شکل نگرفتن تشکل سیاسی واحد علیه طالبان به این گروه فرصت داد خود را چهره‌ای قدرتمند و بی‌رقیب معرفی کند‌ــ‌LILLIAN SUWANRUMPHA / AFP

دومین نوروز تحت سلطه طالبان در افغانستان هم از راه می‌رسد اما نیروهای مخالف طالبان که با فروپاشی دولت جمهوری در کشورهای مختلف جهان پراکنده شدند، در تمام این مدت نتوانستند پایگاه مشخصی برای مقابله با طالبان ایجاد کنند.

در کنار جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی افغانستان که پیوسته با طالبان در حال مبارزه‌اند، بیش از ۱۰ حزب سیاسی نیز در تبعید شکل گرفتند و تقریبا هر یک از رهبران سیاسی دولت پیشین افغانستان با همراهان خود یک حزب سیاسی ایجاد کردند اما هیچ یک از این احزاب تاکنون نتوانسته‌اند حتی یک نشست حضوری با شرکت هوادارانشان برگزار کنند. همه این احزاب برنامه‌های خود را در نشست‌های مجازی اعلام می‌کنند و می‌گویند برای آینده افغانستان در حال فعالیت‌اند.

به جز دو جبهه نظامی که نیروهایشان در داخل افغانستان حضور دارند، بقیه احزاب سیاسی در تبعیدند و‌ به جز برگزاری نشست‌های آنلاین اقدام دیگری از آنان دیده نشده است.

شکل نگرفتن تشکل سیاسی واحد علیه طالبان به این گروه فرصت داد خود را چهره‌ای قدرتمند و بی‌رقیب در افغانستان معرفی کند. طالبان در سال ۱۴۰۱ با ادعای اینکه بر تمامی جغرافیای افغانستان مسلط‌ند و هیچ رقیبی ندارند، برخی کشورهای منطقه را قانع کردند که نمایندگی‌های سیاسی افغانستان را به این گروه تحویل دهند. 

در سوی دیگر، جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی در نزدیک به دو سال گذشته به دلیل کمبود امکانات و نیروی نظامی، نتوانسته‌اند جغرافیای مشخصی را در افغانستان تصرف کنند.

رهبران احزاب سیاسی افغانستان اعتراف می‌کنند که مخالفان طالبان در ایجاد چالش جدی برای حکومت این گروه ناکام مانده‌اند. لطیف پدرام، رهبر حزب کنگره ملی افغانستان، در مصاحبه با ایندیپندنت فارسی گفت: «رهبران و احزاب سیاسی مخالف طالبان در افغانستان فاقد یک راهبرد مشخص و موردتایید نسل جوان افغانستان برای مقابله با طالبان‌اند و به همین دلیل نتوانستند در برابر این  گروه چالش جدی ایجاد کنند.»

از سوی دیگر، لطیف پدرام معتقد است که رهبران سیاسی افغان که به مخالفان طالبان مشهورند، بیشتر منتظر اقدام قدرت‌های خارجی‌اند تا علیه طالبان کاری صورت بگیرد. به باور پدرام، اوضاع افغانستان و جهان با آنچه در سال ۲۰۰۱ رخ داد و آمریکا برای برانداختن رژیم طالبان وارد افغانستان شد، تفاوت کرده است و اکنون هیچ قدرتی در جهان حاضر نیست با طالبان درگیر شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پدرام همچنین می‌گوید که رهبران سیاسی افغانستان قلمرو اساسی را که مردم افغانستان‌اند، از دست داده‌اند، چون در ۲۰ سال حاکمیت دولت جمهوری همین رهبران ارکان اساسی قدرت را در دست داشتند و اکنون در میان مردم محبوبیتی ندارند.

پدرام در مورد امکان شکل‌گیری جبهه متحد میان مخالفان طالبان گفت: «جنبشی که متحد و یکدست علیه طالبان عمل کند، به‌سادگی شکل نخواهد گرفت چون رهبران سیاسی فاقد یک راهبرد جدیدند و عرصه عمومی در افغانستان نیز متحول شده است.»

به باور پدرام، «عصر رهبران پیامبر‌گونه سپری شده است» و اکنون برای مقابله با طالبان، باید راهبرد جدیدی که با خواست نسل جوان افغانستان و توقع جهان سازگار باشد، مطرح شود.

او در این زمینه می‌گوید: «جهان از یک طرح اخوانی‌گری حمایت نمی‌کند. در میان جریان‌های سیاسی، یک‌سو اخوانی‌ها جمع شده‌اند و در سوی دیگر افرادی‌اند که خود از عوامل فروپاشی محسوب می‌شوند.»

پدرام می‌افزاید که با داعیه مذهبی نمی‌توان با طالبان جنگید و تنها راه مقابله برای تغییر در افغانستان فدرالیسم است. او که از حامیان سرسخت ایجاد نظام فدرالی در افغانستان است، تصریح می‌کند: «بیشتر رهبران افغانستان سواد سیاسی و درکی درست از فدرالیسم ندارند و به همین دلیل تاکنون اقدام موثری در این زمینه صورت نگرفته است.»

لطیف پدرام در مورد فعالیت نظامی جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی افغانستان می‌گوید که جریان‌های سیاسی باید به جریان‌های نظامی پیشنهاد و راهکار بدهند، اما به دلیل نبود تشکلات سیاسی منسجم، نتوانسته‌اند رژیم طالبان را به لحاظ سیاسی و نظامی به چالش بکشند.

جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود از زمان سلطه طالبان بر افغانستان در پنج استان شمالی علیه این گروه می‌جنگد. هرچند در ماه‌های اخیر درگیری نظامی میان طالبان و جبهه مقاومت ملی به دلیل سردی هوا و مساعد نبودن فضا برای فعالیت نظامی کاهش یافت، رهبران این جبهه همچنان بر تداوم مبارزه با طالبان تاکید می‌کنند.

ناکامی مخالفان طالبان در شکل دادن به یک جبهه سیاسی واحد برای گذار از وضعیت کنونی، ناامیدی به تغییر اوضاع افغانستان در کوتاه‌مدت را افزایش داده است. بیشتر دولت‌های جهان از جمله آمریکا نیز بر تعامل با طالبان تاکید می‌کنند. دولت‌های منطقه و همسایگان افغانستان از جمله چین، دولت‌های آسیای مرکزی، ایران، روسیه و پاکستان هم با طالبان‌ در تعامل نزدیک‌اند. این کشورها سفارتخانه‌های افغانستان را به طالبان تحویل داده‌اند و اکنون دیپلمات‌‎های این گروه در این کشورها فعالیت می‌کنند.

هرچند طالبان در مدت سلطه بر افغانستان، با صدور ده‌ها فرمان، زنان را از تحصیل، اشتغال، مشارکت سیاسی و فعالیت‌های اجتماعی حذف کرده‌اند و هر روز آثار فرهنگی و هنری را نابود می‌کنند، با واکنش جدی از سوی مردم افغانستان مواجه نشده‌اند.

لطیف پدرام در این مورد می‌گوید: «ظلم و استبداد باعث انقلاب نمی‌شود، درک این‌ها است که به انقلاب منجر می‌شود. بنابراین ما به آگاهی سیاسی نیاز داریم که متاسفانه بیشتر رهبران سیاسی فاقد این آگاهی‌اند.»

 پدرام می‌افزاید با وجودی که اکنون بیشتر رهبران سیاسی مخالف طالبان معتقدند فدرالیسم گزینه مناسب برای آینده افغانستان و مقابله با طالبان است، همین افراد در زمانی که در قدرت بودند، برای فدرالی شدن افغانستان قدمی برنداشتند.