دونالد ترامپ و امانوئل ماکرون، روسای جمهور آمریکا و فرانسه، شباهتهای غریبی دارند. هر دو علیه نظم سیاسی کشورشان شوریدهاند گر چه از دو سوی مختلف. ترامپ به همسویی با راستگرایان افراطی معروف است و ماکرون به چیزی که شاید بتوان میانهگرایی افراطی نامیدش. او همانقدر به جناح چپ کشورش میتازد که به جناح راست آن. در چند سال گذشته این دو گاه موفق شده بودند رابطهای ویژه برقرار کنند و در مسائلی که بین اروپاییها و آمریکاییها اختلاف شدید وجود دارد (مثل برجام) همکاری کنند. اما انگار زمان جدایی جدی فرا رسیده. دیدار مشترک ترامپ و ماکرون در لندن باعث جدلی جدی بین این دو شد. هر دوی این دو رهبر برای رویدادی که قرار بود نسبتا بیحاشیه باشد به لندن رفته بودند اما جدالشان باعث ایجاد حاشیه شد. اما چرا این رویداد، یعنی هفتادمین جشن تولد ناتو، قرار بود بیسر و صدا برگزار شود؟
هفتاد سال پیش بود که هری ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا، پای سندی تاریخی را امضا کرد: پیمان آتلانتیک شمالی که منجر به تشکیل سازمانی از کشورهای غربی در دو سوی شمال اقیانوس اطلس شد. پس از دو جنگ جهانی خانمانسوز حالا کشورهای غربی در اروپا و آمریکا گرد هم میآمدند تا سنگ بنای جهانی نوین را بسازند و مقابل اتحاد شوروی بایستند. پنجاهمین سالگرد این رویداد بزرگ ۲۰ سال پیش با کبکبه و دبدبه در همان شهری برگزار شد که ترومن در آن پیمان را امضا کرده بود: واشنگتن. هفتادمین جشن تولد اما نه میتوانست در آن شهر باشد و نه به آن مفصلی چرا که ساکن امروز کاخ سفید بر خلاف پیشینیان خود رویکردی مذبذب نسبت به ناتو و شرکای اروپایی آمریکا دارد. این است که ابتدا سالگرد تولد در سطح دیداری از وزرای خارجه ۲۸ کشور ناتو در ماه آوریل در واشنگتن برگزار شد. سپس بریتانیا که اصرار دارد ثابت کند پس از خروج از اتحادیه اروپا همچنان بازیگری جهانی و مهم خواهد بود پیشنهاد داد دیداری از رهبران کشورهای ناتو که در سطح «نشست» رسمی نیست و فقط دیدار است در لندن برگزار شود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اما در آستانه این دیدار، آقای ماکرون حرفهایی در انتقاد از ناتو زده بود که اینبار نه فقط داد بقیه اروپاییها (از جمله آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان) که داد ترامپی که خودش قبلا منتقد ناتو بوده هم در آورد. ماکرون از «مرگ مغزی» این ائتلاف صحبت کرده بود. همین بود که ترامپ امروز صبح هنگام نشست خبری با ینس استولنبرگ، دبیر کل ناتو، به همتای فرانسویاش حمله کرد و حرفهای او را «بسیار توهینآمیز» و «بسیار خطرناک» خواند. ترامپ با سبک آشنای خود به ماکرون حمله کرده بود و گفته بود: «به نظرم هیچ کس بیش از فرانسه نیازمند ناتو نیست».
ناراحتی ترامپ جای تعجبی ندارد. انتقاد خود او از ناتو خیلی ساده بوده. تنها حرف او این است که چرا بودجه نظامی سایر کشورها به اندازه آمریکا نیست و آمریکا خرج امنیت آنها را میدهد. به نظر ماکرون اما این حرفها حاشیهای است و مشکلی اصلی فقدان استراتژی مشترک آمریکا و اروپا برای مقابله با تهدیدات جهان نوین است. از آن نوع حرفهایی که نیاز به نوعی جدیت و تفکر دارد که هرگز از آقای ترامپ مشاهده نکردهایم. ترامپ در نشست قبلی ناتو که ژوئيه پارسال در بروکسل برگزار شد خیلی راحت از احتمال خروج آمریکا از این پیمان صحبت کرد و جلسه را در میان صحبتهای خانم مرکل ترک کرد.
سهشنبه بعدازظهر که ماکرون و ترامپ با همدیگر دیدار کردند معلوم بود رئیسجمهور فرانسه اینبار ابایی از برخورد با همتای آمریکاییاش ندارد. او در واکنش به حرفهای چند ساعت قبل ترامپ گفت: «حرفهایی که من زدم باعث بعضی واکنشها شد. من سر حرفم ایستادهام.»
از جمله انتقادهای ماکرون از ترامپ و ناتو رابطه واشنگتن با دومین ارتش بزرگ این ائتلاف، ترکیه، است. چراغ سبز آمریکا به ترکیه برای اشغال شمال شرقی سوریه همزمان با خالی کردن پشت «نیروهای دموکراتیک سوریه» بود — گروهی با محوریت کردهای چپگرای سوریه که همرزم اصلی آمریکا و فرانسه علیه داعش بودند. این باعث خشم ماکرون و خیلیهای دیگر (از جمله اکثریت کنگره آمریکا) شد.
ترکیه به رهبری رئیسجمهور رجب طیب اردوغان چند ساز مخالف دیگر با ناتو هم زده. از جمله نزدیکی با بزرگترین رقیب ناتو، روسیه به رهبری رئیسجمهور ولادیمیر پوتین و خرید سامانههای پدافند موشکی از این کشور. حالا ترکیه تهدید کرده که یا ناتو هم به همان گروههای کُرد که او میخواهد برچسب «تروریست» میزند و یا او جلوی برنامه ناتو برای افزایش توان پافندی خود در کشورهای نزدیک به روسیه همچون لهستان و کشورهای بالتیک را میگیرد.
ماکرون در صحبتهای امروز خود پرسید: «امروز دشمن کیست؟ بگذارید شفاف باشیم و در این زمینه همکاری کنیم.» ساکن کاخ الیزه تاکید کرد که او و ترامپ «تعریف مشترکی از تروریسم» ندارند. او گفت: «من به ترکیه که نگاه میکنم میبینم آنها علیه کسانی میجنگند که کنار ما جنگیدهاند» که اشاره مشخصی به «نیروهای دموکراتیک سوریه» بود.
ترامپ در گفتگو با ماکرون چند بار سعی کرد از در شوخی هم وارد شود. مثلا در مورد مساله انتقال نیروهای گروه تروریستی داعش رو به همتای فرانسویاش کرد و گفت: «چند تا جنگنده خیلی خوب داعشی میخواهید؟» ماکرون اما با صورتی یخی و جدی گفت: «بیایید جدی باشیم.»
دیدارهای امروز ترامپ در لندن در حالی صورت میگیرند که او با مشکلات داخلی بسیاری دست و پنجه نرم میکند. همین فردا کمیته دادگستری مجلس نمایندگان سوالی مهم از کارشناسان حقوقی خواهد پرسید: آیا شواهد لازم برای استیضاح ترامپ موجود است یا نه؟ اتهام مطروحه علیه رئیسجمهور این است که بر اوکرائین فشار گذاشته کاری کند که به انتخاب مجدد او در سال آینده کمک کند.
ترامپ در صحبت ۵۲ دقیقهای خود با خبرنگاران بارها به مسائل داخلی بازگشت. او گفت رقبایش در حزب دموکرات «میهنپرست» نیستند و مجددا از رفتارش در گفتگوی تلفنی ماه ژوئيه با همتای اوکرائینیاش، ولودیمیر زلنسکی، دفاع کرد (همین گفتگوی تلفنی است که روند استیضاح را کلید زد.) ترامپ گفت «من هیچ کار اشتباهی نکردم» و حتی با این ایده که کنگره او را رسما محکوم کند اما استیضاح نکند هم مخالفت کرد و گفت: «کسی را که کار اشتباهی نکرده محکوم نمیکنند.»
رئیسجمهور آمریکا در لندن چندین دیدار دیگر هم دارد اما یک دیدار هست که از آن خبری نخواهد بود و آن دیدار تک به تک با بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا، است. در حالی که کمتر از دو هفته به انتخابات بریتانیا مانده، جانسون نمیخواهد متهم به دریافت کمک از سوی ترامپ شود. رئیس کاخ سفید در این باره گفت: «من وارد انتخابات نمیشوم. به نظرم بوریس خیلی توانا است و خوب عمل خواهد کرد.» ترامپ البته دیدار کوتاهی در حضور دیگران با جانسون داشت که آن در مراسم پذیرایی عمومی بود که امشب در مقر نخستوزیری برگزار شد و تمام رهبران مدعو ناتو در آن حاضر بودند.
پس از این نشست، ترامپ و همسرش عازم مراسمی رسمی در کاخ باکینگهام شدند تا بار دیگر با ملکه الیزابت دیدار کنند. پیش از آن او البته با شاهزاده چارلز و همسرش، کامیلیا، در کلارنس هاوس، مقر رسمی ولیعهد بریتانیا در لندن، دیدار کرده بود. ملکه نزدیک به صد سال دارد و همسر ۹۸ سالهاش، شاهزاده فیلیپ، نیز به طور رسمی از تمام مقامات تشریفاتی خود کنار رفته و همین باعث افزایش حضور علنی ولیعهد ۷۱ ساله شده است. او و ترامپ هر دو به آینده سیاسی خود فکر میکنند: یکی پس از مرگ مادرش، پادشاه خواهد شد و دیگری یک سال دیگر خواهد دانست که مردم کشورش همچنان میخواهند او رئیسجمهورشان باشد یا نه.