روانشناسان و پژوهشگران رفتاری، این روزها به مسئلهای میپردازند که ذهن بسیاری افراد را به خود مشغول کرده است: آیا هوش مصنوعی که اخیرا با قابلیتهای تولید متن و تصویر، بسیاری را مدهوش خود کرده است، میتواند بر خلاقیت، نحوه قضاوت و تصمیمگیری انسانها تاثیر بگذارد؟
انقلاب انفورماتیک و الکترونیک و رشد بهشدت سریع فناوری در دهههای اخیر، باعث شده است که مطالعه تاثیر این روند بر انسانها و عادات انسانی ساده نباشد و گاه سالها طول بکشد. هوش مصنوعی اینک آخرین بازیگر این عرصه است. نرمافزار «چت جیپیتی» و سایر نرمافزارهای مشابه دارای قابلیت تولید متن، از یک سو به دلیل احتمال حذف شغلها باعث نگرانیاند و از سوی دیگر، حامل این امیدواری که در بهبود بازدهی نقش داشته باشند. اما گذشته از تاثیر هوش مصنوعی بر اقتصاد و بازار کار، تاثیر آن بر عادات بنیادینتر انسانی چه خواهد بود؟
الیسون اسنایدر، از مدیران وبسایت «آکسیوس» که معمولا در مورد موضوعات علمی مینویسد، شنبه، ۲۵ مارس (۵ فروردین)، در گزارشی به این موضوع پرداخت. اسنایدر مینویسد: «امکان استفاده از هوش مصنوعی پیشرفتهتر در محل کار، مجموعه پرسشهایی در مورد تاثیر آن بر نحوه قضاوت و تصمیمگیری انسانی مطرح میکند.» او سپس به شماری از این پرسشها اشاره میکند.
هوش مصنوعی معمولا با گونهای اعتمادبهنفس به پرسشها پاسخ میدهد؛ گرچه بسیاری از پاسخهایش اشتباه است. اما برخی کارشناسان میگویند در عرصههایی که لزوما دارای یک «پاسخ صحیح» مشخص و واحد نیستند و به خلاقیت نیاز است، نرمافزارهای هوش مصنوعی، بهویژه آنهایی که تصویر تولید میکنند، میتوانند کابردهای بهینه داشته باشند.
اینا فراید، نویسنده دیگر «آکسیوس»، پیش از این نوشته بود هوش مصنوعی میتواند «سکوی پرتاب خلاقیت» باشد. تارا برند، متخصص روانشناسی صنعتی-سازمانی در دانشگاه پردو در ایالت ایندیانای آمریکا، میگوید هوش مصنوعی میتواند مفهوم بازدهی را در محل کار متحول کند. او میگوید: «اگر هر کسی بتواند با «چت جیپیتی» [متنی با] ۳۰۰ کلمه درست کند، شاید مفهوم بازدهی، به ایجاد مفهوم اصیل تغییر یابد؛ چون «چت جیپیتی» کلیشه درست میکند و کلیشهها در واقع بیارزشاند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اما اسنایدر مینویسد «مفهوم اصیل» یا «خلاق بودن» ذهنی است، نه عینی، و در نتیجه، تعریف خلاقیت میتواند تغییر کند.
از دیگر پرسشهای موجود، چگونگی مقوله تاثیرگذاری هوش مصنوعی بر افراد است. گاراو سوری، دانشمند مغز و اعصاب و روانشناس تجربی در دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو، به «آکسیوس» میگوید یک پرسش بزرگ، محتوا و چگونگی «تاثیرهای اجتماعیای است که احتمالا در نتیجه کار با چت جیپیتی رخ میدهند». او میگوید: «بیشتر افراد در حال حاضر از این نرمافزار برای این کار استفاده نمیکنند، اما فکر میکنم این مسئله در آینده مطرح خواهد شد.»
دکتر سوری به یک آزمایش کلاسیک اشاره میکند. مظفر شریف، روانشناس اجتماعی، آزمایشهایی در دهه ۱۹۳۰ درباره هنجارهای اجتماعی و تبعیت مردم از آنها انجام داد. این آزمایشها نشان داد که اگر فردی را در اتاقی تاریک قرار دهیم و نوری به او نشان داده شود، حتی اگر این نور ساکن باشد، در حال جهش به نظر میرسد. دکتر شریف افراد را به صورت فردی و گروهی بررسی کرد تا ببیند نور در نظرشان چقدر جهش میکند. نتیجه این بود که افراد در گروه، باور خود را با تخمینهای دیگران تطبیق میدهند؛ یعنی از هنجارها تبعیت میکنند.
سوری با اشاره به این تجربه کلاسیک، میپرسد: «این روند چگونه تعامل ما را با عاملی مصنوعی تغییر میدهد؟ آیا میتواند مشابه تاثیری باشد که از صحبت با سایر انسانها میگیریم؟»
مقوله دیگری که اسنایدر به آن میپردازد، اعتماد است. وقتی این پرسش با افراد مطرح میشود که ترجیح میدهند تصمیم را یک «فرد» بگیرد یا یک «الگوریتم»، بیشتر افراد میگویند «فرد». کیارا لونگونی، دانشمند رفتاری در دانشگاه بوستون، میگوید تاکنون به نظر میرسد بیشتر افراد عموما به ابزارها و الگوریتمها بیاعتمادند. اما پیشرفت هوش مصنوعی میتواند این را نیز تغییر دهد.
دکتر لونگونی میپرسد: «تعامل با این الگوهای بسیار پیشرفته، چگونه درک ما را از هوش مصنوعی تغییر خواهد داد؟»
هوش مصنوعی در حال تغییر جهان است و شناسایی نتیجه این تغییرات، زمان خواهد برد.