چند روز قبل تصویری از گروهی از سیکها و هندو باورهای افغان دیدم که در فرودگاه اوتاوا پایتخت کانادا مورد استقبال رسمی حکومت کانادا قرار گرفتند. آنان به صورت گروهی از افغانستان رفتند و هنوز هم در حال رفتن هستند. زیرا کشور کانادا حاضر شده است به باقی مانده سیکها و هندوهای افغانستان که تعدادشان به زحمت به هزار خانواده میرسد، پناهندگی بدهد. این به مفهوم آن است که سیکها و هندوهای افغانستان که صدها سال در کنار دیگر گروههای قومی در افغانستان در آرامش زندگی میکردند، دیگر این جغرافیا را زیستگاه بومی خود ندانند و (قبلهی خویش سوی دگر کنند). اما روزگاری افغانستان چنین نامهربان با سیکها و هندوباورها نبود. ما از کودکی با هندوها و سیکها رابطه داشتیم. پدرم در دهه شصت شمسی دریک روزنامه نظامی به نام (حقیقت سرباز) کار میکرد. آنجا سربازی سیک بود به نام دیدار سینگ. دیدار سینگ به دلیل حمایتهای پدرم از او، برای پدرم احترام فوقالعاده ای داشت. شاید هم دلیل دیگرش آن بود که پدرم او را تافته جدا بافته نمیدانست. در خانواده ما هیچ وقت دیدار سینگ را بد نمیدیدند و نانش را بر خلاف تصور خیلیها نجس نمیدانستند. ما غذاهای دیدار سینگ را همیشه خوش مزهتر از غذاهای خودمان حس میکردیم و همیشه آرزو داشتیم او برای ما از غذاهای خاص هندوها بیاورد. دیدارسینگ در کنار سربازی در بازار پارچه فروشی نیز کار میکرد و ما همیشه از موهبت رابطه خوب با دیدار سینگ میتوانستیم پارچههای اصلی ولی با قیمت کمتر را به دست بیاوریم.
با ورود مجاهدین به افغانستان و بههم ریختن اوضاع سیاسی در این کشور، روزهای خوش سیکها و هندوها هم به سر رسید. جنگها این گروه زحمتکش که بخشی از اقتصاد بازار در دستشان بود را به کشورهای دیگر متواری کرد. بیشتر اماکن، املاک و حتی زمینهای سیکها و هندوها در سراسر افغانستان توسط جنگ سالارها و (زورمندها) غصب شد یا به تاراج رفت. تا امروز آن عده از سیکها و هندوهای افغانستانی که از کشورهای خارج برای بهدست آوردن املاکشان دوباره به افغانستان برمیگردند، با تهدید و ارعاب روبرو شده و دوباره فرار را بر قرار ترجیع میدهند. شاید که توانستهاند املاک خود را دوباره به دست بیاورند انگشت شمار باشند.
با سلطه طالبان، عرصه برای سیکها و هندو باورهای افغانستان بیشتر از همیشه تنگ شد. طالبان آنان را مجبور کردند برای تفکیکشان از مسلمانها عمامههای زرد رنگ به سر کنند و روی دروازههای خانهشان نیز علامتهای زرد نصب کنند تا با مسلمانان متفاوت باشند. این تحقیر دیگر برای سیکها و هندو باورهای افغانستان قابل تحمل نبود و آخرین بازماندههای این قوم که خود را به شدت وابسته این آب و خاک میدیدند، از افغانستان رفتند. گروه زیادی از این سیکها و هندوها به سوی هندوستان رفتند. اما در آنجا هم بیشترشان امکان دریافت شهروندی هندوستان را به دست نیاوردند و در همان کشور به عنوان مهاجر شناخته میشدند. در سال ۲۰۰۹ ما خانوادگی به هند رفتیم و از اتفاق روزگار در منطقه (لچپت نگر) دهلی که آن را افغانستان کوچک میخوانند، با دیدار سینگ روبرو شدیم. او در همان هندوستان هم با افغانها کار میکرد. هرچند وقتی جویای احوالش شدیم گفت زندگی خوبی دارد، ولی چشمانش حکایت دیگری داشت. او شهروندی هند را به دست نیاورده بود و فقط اقامت موقت داشت که هر سال باید تمدید میشد. با سقوط طالبان و ایجاد حکومتی با پایههای دموکراتیک، گروهی از سیکها و هندو باورهای افغانستان دوباره به افغانستان برگشتند. به این امید که دوباره به زندگی مسالمتآمیز در کنار دیگر افغانها ادامه دهند. اما دریغ که دیگر نه افغانستان همان افغانستان سابق بود و نه همسایهها همان همسایه مهربان گذشته. سیکها و هندوهای بازگشته به کشوری که تابعیتش را داشتند، احساس بیگانگی میکردند. بیشتر آنان نتوانستند که املاک سابق خود را به دست بیاورند. دولت هم که بیشترین کرسیهایش زیر سلطهی همانهایی بود که خانههای سیکها و هندوها را غصب کرده بودند، کمک چندانی به هندوها نکرد. حتی پارلمان افغانستان از دادن یک کرسی از مجموع ۲۴۹ کرسی به هندوباورهای افغانستان خودداری کرد، تا آنان بیشتر از همیشه خود را در کشور اجدادیشان بیگانه احساس کنند. هرچند اشرف غنی رئیس جمهور فعلی افغانستان با فرمان قانونی، حضور یک سیک یا هندو باور افغانستان را در مجلس نمایندگان الزامی کرد ولی این مساله هم نتوانست آن بار حقارت تاریخ معاصر را که روی شانههای این گروه از مردم سنگینی میکرد کم کند.
به تاریخ دهم تیر سال ۱۳۹۷ یک حملهکننده انتحاری در شهر جلال آباد در شرق افغانستان به گروهی از سیکها و هندوهایی که به دیدار اشرف غنی رییس جمهور کشور میرفتند، حمله کرد و دهها تن از آنان را کشت و زخمی کرد. اوتار سینگ تنها نامزد انتخابات پارلمانی افغانستان در میان سیکها و هندوها، یکی از کشتهشدگان این حمله بود. پس از آن حمله تروریستی دولت کانادا اعلام کرد که به تمامی سیکها و هندوهای افغانستان که هنوز در این کشور میکنند و امنیتشان در خطر است پناهندگی میدهد. بر اساس آمار تخمینی که بنیاد (منمیت بولار) که در کانادا فعالیت میکند ارائه کرده است، حدود دو هزار سیک و هندو هنوز هم در افغانستان زندگی میکنند. این گروه تا اواخر دهه هشتاد میلادی نزدیک به ۳۰ هزار تن بودند. حالا در حالی که هندوها و سیکهای افغانستان به سوی کانادا در حرکت هستند، نریندر سینگ تنها نماینده هندوهای افغانستان همین هفته قبل، در مجلس نمایندگان افغانستان، قسم وفاداری یاد کرد. اما این احتمال نیز وجود دارد که نریندر سینگ نماینده مجلس نمایندگان افغانستان تا پایان دوره کاری خود همانند (زبولون سیمینتوف) تنها یهودی ساکن افغانستان، تنها هندوی باقی مانده در این کشور باشد.