ملکه الیزابت دوم، دختر جورج ششم، پادشاه فقید بریتانیا و نتیجه پسری ملکه ویکتوریا، نزدیک به 94 سال سن دارد و یکی از طولانی ترین زمانهای سلطنت را در تاریخ بریتانیا به خود اختصاص داده است. برای سالهای متعددی نام ملکه الیزابت دوم در میان فهرست زنان قدرتمند و زنان ثروتمند جهان به چشم میخورد. او علاوه بر بریتانیای کبیر - که خود شامل چندین کشور است، ملکه کشورهای مشترک المنافع هم هست.
با تمام این اوصاف، تصور اینکه ملکه الیزابت دوم هم با مشکلات دنیای مرد سالاری روبهرو بوده، آسان نیست.
در سالهای اخیر، سریالی به نام " تاج " ( کراون) زندگی سلطنتی او را بر روی شبکه نتفلیکس به تصویر کشیده است. فصل سوم این سریال تازگی به نمایش در آمد و ساخت این فصل نزدیک به دو سال با فصل قبلی آن فاصله داشت.
فصل اول سریال تاج، با مراسم ازدواج ملکه الیزابت و شاهزاده فیلیپ شروع میشود و همزمان جورج ششم، پادشاه بریتانیا، از بیماری ریوی رنج میبرد. این در حالی است که شاهدخت الیزابت در آن سالها بسیار جوان است و زندگی او با همسرش، شاهزاده فیلیپ، و دو فرزند خردسالشان غرق در شادی و خوشحالی به نظر میرسد. در این بخش از سریال کارگردان به زیبایی تصویر یک زن سلطنتی شاداب و مهربان را به بیننده نشان میدهد که در عین حال نقش همسر و مادری مهربان را به خوبی ایفا میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در همین زمان، پادشاه متوجه بیماری سرطان ریه خود میشود و بنا به مشورت پزشک درمییابد که زمان زیادی زنده نخواهد بود. به همین جهت از دامادش، شاهزاده فیلیپ، میخواهد که با او در مراسم شکار همراه شود تا از این فرصت استفاده کرده و او را متوجه اوضاع نابسامان جسمی خود کند. او در عین حال از فیلیپ میخواهد که به وظیفه خود به خوبی عمل کند. در این صحنه، فیلیپ با تعجب از پادشاه میپرسد منظور از انجام وظیفه چیست؟ و جورج ششم بی درنگ میگوید: همراهی با ملکه الیزابت جوان، شغل و وظیفه اصلی او برای سالهای آتی خواهد بود.
این صحبت میان پادشاه و دامادش شکل دیگری از رابطه را برای شاهزاده فیلیپ آشکار میکند. شکلی از رابطه زناشویی که همراهی با ملکه و پشتیبانی از او، صرفا موضوعی اختیاری نیست؛ بلکه شکلی از وظایف او در مقابل خاندان سلطنتی به شمار میرود.
چندی پس از آن، زمانی که ملکه الیزابت به همراه همسرش در سفری در آفریقا به سر میبرد، خبر درگذشت پادشاه را به او میدهند و آنها بلافاصله به سمت لندن پرواز میکنند. پس از نشستن هواپیمای حامل آنها، خدمه سلطنتی برای ملکه جوان لباس مشکی داخل هواپیما میبرد و نامهای را از طرف ملکه مری، مادر شاه فقید (مادر بزرگ ملکه الیزابت) به او میدهد.
در این قسمت - که یکی از زیباترین صحنههای این سریال به شمار میرود، ملکه مری به نوه جوانش که در آستانه ملکه بریتانیا شدن قرار دارد، یادآور میشود که از این پس او دیگر الیزابت مانتبتن ( نام خانوادگی شاهزاده فیلیپ ) نیست و او باید در نقش ملکه الیزابت دوم ظاهر شود و همچنین به عنوان ملکه این کشور، میبایست به به یاد داشته باشد که " سلطنت " همیشه باید برنده و پیروز باشد.
در صحنه بعدی پس از وداع ملکه الیزابت با پیکر بی جان پدر بر روی تخت، ملکه مادر و ملکه مادربزرگ از راه میرسند و هر دو در مقابل همگان به الیزابت دوم، به عنوان ملکه جدید ادای احترام میکنند. در این قسمت صورت مهربان و شاداب ملکه جوان - که هنوز به این رفتار عادت ندارد، پوشیده از غم و تعجب میشود. اما آنچه از این قسمت به بعد زندگی ملکه الیزابت با آن روبهرو میشویم، جدال یک زن جوان در مقام ملکه یک کشور قدرتمند، با روند مردسالاری است که از همسرش تا مردان سیاسی کشور سعی دارند نظر خود را به او تحمیل کنند.
اگر چه بریتانیا شاهد دوران تقریبا طولانی سلطنت ملکه الیزابت اول و ملکه ویکتوریا هم بوده است و همچنین تجدد قرن بیستم مانع از این میشود که به راحتی باور کنیم با تمام این شرایط، ملکه الیزابت دوم نیز مانند بسیاری از زنان عادی دیگر در سرتاسر جهان در حال مبارزه برای تساوی حقوق زن و مرد بوده است.
در همان ماههای ابتدایی دوران سلطنتش ، دو موضوع مهم بین او و همسرش، فیلیپ، چالش جدی ایجاد میکند. شاهزاده فیلیپ که به شدت درحال و هوای زندگی زناشویی با همسر و فرزندانش قبل از فوت پادشاه به سر میبرد، به ملکه الیزابت فشار میآورد که باید نام خانوادگی شوهرش، " مانتبتن" را حفظ کند و حتی بچهها، شاهزاده چارلز و شاهدخت آن هم باید با نام خانوادگی پدرشان شناخته شوند.
دومین چالش، مربوط به مکان زندگی آنهاست. تا قبل از فوت پادشاه آنها در خانهای جدا از کاخ باکینگهام زندگی میکردند و همگی از فضای خصوصی و به دور از شلوغی لذت میبردند. اما شاهزاده فیلیپ بیم آن را دارد که با تغییر شرایط مجبور به نقل مکان به جای دیگری شوند. در ابتدای امر، ملکه جوان با هر دو خواسته همسرش موافق است و در تمام این مدت سعی دارد همچنان نقش همسر همدل و همراه را حفظ کند. اما این دو خواسته فیلیپ به شدت با مخالفت خانواده سلطنتی و شخص وینستون چرچیل نخست وزیر وقت، روبهرو میشود.
در موضوع نام خانوادگی، ملکه مری معتقد است که نام خانوادگی ویندزور، به عنوان نام خانوادگی سلطنتی باید حفظ شود و دلیلی بر این که ملکه الیزابت زن است و باید از نام خانوادگی شوهرش تابعیت کند، وجود ندارد. در مورد دوم ، چرچیل که تنها نقش نخست وزیر را ندارد و برای ملکه در حکم یک استاد با تجربه و حامی است، اصرار دارد که آنها باید برای حفظ قدرت و برقراری نظم نظام سلطنت، کاخ باکینگهام را خانه رسمی خود قرار دهند. در هر دو مورد، ملکه الیزابت در برابر خواست شوهرش ایستادگی میکند و در مقابل شاهزاده فیلیپ، این حرکت ملکه را به تلخی برداشت میکند و در سکانسی از سریال رو به همسرش میگوید: «این چگونه زندگی زناشویی است که من اختیار تعیین محل زندگی و حفظ نام خانودگی خود را بر فرزندانم را ندارم؟!»
از همین سالها هم به روشنی بین ملکه الیزابت و شاهزاده فیلیپ رابطه زناشویی سرد و پیچیده میشود. در قسمتهای بعدی سریال تاج، شاهزاده فیلیپ با زنان دیگر ارتباط نزدیک دارد و ملکه الیزابت هم مانند بسیاری از زنان همدوره خود، ترجیح میدهد با سکوت و مدارا پرده از این موضوع برندارد تا مجبور به طلاق و جدایی نشود.
چالش زندگی زناشویی یکی از قدرتمند ترین زنان جهان - که ملکه رسمی چندین کشور است، بر سر تساوی حقوق بین زن و مرد، قطعا یکی از موضوعات در خور توجه است. شاید برای بسیاری از زنان که از نابرابری حقوق بین زن و شوهر رنج بردهاند، دانستن این که حتی اگر ملکه کاخ باکینگهام هم باشی، باز ممکن است شبهای بسیاری سر غمگین از خیانت شوهر بر بالش بگذاری، مرهمی باشد تا همه بدانیم مبارزه زنان برای کسب حقوق مساوی با مردان، یک جنبش جهانی در طول زمان بوده است. و اگر چه نوع آن بسته به فرهنگ آن سرزمین متفاوت است، در نهایت ماهیت این جنبش یکسان است.