توافق جده بین ارتش سودان به رهبری عبدالفتاح البرهان و نیروهای واکنش سریع به رهبری محمد حمدان دقلو «حمیدتی»، زیر نظر عربستان سعودی و آمریکا، آغازی متواضعانه برای سوقدادن دو طرف متخاصم به صلح و آشتی بود، اما انعقاد این توافق میتواند طرفهای درگیر را که تمایل به پذیرش آتشبسهای جدید و احتمالا طولانیتر نشان میدهند، برای حرکت بهسمت کاهش تدریجی تنش و درگیری تحت فشار قرار دهد.
علاوهبر آن، تعهد علنی دو طرف در حضور مقامهای عربستان سعودی و آمریکا به اجرای اقدامهای لازم برای محافظت از غیرنظامیان، تمایز بین آنها و جنگجویان، مشخصکردن تاسیسات یا اهداف نظامی از غیرنظامی، حفاظت از آزادی غیرنظامیان هنگام تردد و جابهجایی از یک منطقه به منطقه دیگر، بهویژه درجریان خروج از مناطق درگیری، تحولی خوشبینانه برای انتقال تدریجی به مرحلهای دیگری از مذاکره است. با وجود این، دو طرف تاکنون به پذیرش پیامدهای سیاسی این توافق تمایلی نشان ندادهاند.
البته سعودیها نیز بهنوبه خود تاکید دارند که این توافق «گام اول» در راستای صلح و آشتی است و ممکن است مراحل دیگری را نیز بهدنبال داشته باشد. اما با توجه به پیچیدگیهای درگیری در سودان، محدودیت نفوذ منطقهای برای دستیابی به راهحل سیاسی و دشواری تحمیل یک آتشبس پایدار بهمنظور آغاز روند سیاسی که به درگیریهای خونین پایان دهد، سقف خوشبینی مقامهای عربستان سعودی محدود و چشمانداز آنها از پیامدهای توافق کنونی متواضعانه است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در بحبوحه درهمتنیدگی منافع خارجی، منطقهای و بینالمللی در درگیریهای جاری در سودان که هرگونه تلاش جدی برای پایاندادن به خصومت بین دو طرف را خنثی میکند، واقعگرایی میانجی سعودی او را به اتخاذ موضعی بسیار محافظهکارانه واداشته است. از اینرو، توافق جده ازسوی سعودیها تلاشی حسابشده و دقیق برای کاهش تدریجی تنش در سودان است؛ بهویژه اینکه دو طرف درگیر در سودان بهشدت اسیر منطق تشدید تنش و تلاش برای کسب امتیاز در میدان نبرد شدهاند یا شاید هنوز بر این باورند که میتوانند طرف مقابل را به زانو درآورند.
با این حال، توافق جده گام خوبی برای کاهش تنش در سودان به شمار میرود؛ زیرا این توافق میتواند منطقه و جامعه جهانی را (از طریق ایالات متحده) در فرایند مشترکی قرار دهد که راه را برای برداشتن گامهای منتهی به گفتوگو و مذاکره سیاسی هموار میکند.
البته با توجه به شرایط دشوار فعلی که مداخلات بینالمللی و منطقهای مانند نقش فزاینده مزدوران گروه «واگنر» روسی در درگیریهای سودان، در حال ظهور است و منافع متضاد بین قدرتهای منطقهای در صحنه تحولات این کشور متبلور میشود، احتمال دستیابی به راهحل سریع بحران بسیار اندک است. بر هیچکس پوشیده نیست که هم عبدالفتاح البرهان و هم محمد حمدان دقلو حمیدتی از حمایت داخلی و خارجی برخوردارند. سودان کشوری پهناور، غنی و محوری در شرق آفریقا است و با توجه به ویژگیهای یادشده، این کشور همواره کانون جاهطلبیهای قدرتهای بزرگ جهانی، مانند ایالات متحده، روسیه و چین، به شمار میرود. این بهتنهایی کافی است برای آنکه مداخلهها و حمایت از دو طرف متخاصم که براساس گزارشها شروع به سرازیرشدن کرده است، عامل موثری برای تشدید تنش در سودان شود.
البته نیازی به گفتن نیست که دو طرف متخاصم در بازی داخلی سودان رفتاری دارند که یادآور عملکرد گروههای مافیایی لبنان در زمان جنگ داخلی بین سالهای ۱۹۷۵ و ۱۹۹۰ است. هر دو طرف شبکههایی از منافع اقتصادی و مالی دارند که با جاهطلبیهای اقتدارگرایانه آنها وابسته است.
بنابراین، در سایه کشمکش کنونی، هرگونه روند سیاسی مانند «توافق چارچوب» بهسمت فروپاشی میرود و کشور در انتظار پایانیافتن مناقشه ازطریق پیروزی یک طرف بر طرف دیگر، حلوفصل سیاسی با تضمینهای منطقهای و بینالمللی و خطرناکتر از همه، فروپاشی تدریجی دولت خواهد بود. البته فروپاشی دولت سودان عواقب ناگوار بسیاری در پی دارد، زیرا تشدید جنگ و ظهور درگیریهای هویتی با ماهیت قومی، قبیلهای و مذهبی، با بهفنا دادن همه دستاوردهای پیشین، کشور سودان را بهسمت تجزیه و فروپاشی سوق میدهد.
در مجموع، توافق بین دو طرف درگیر در سودان گامی است که در مسیر درست گذاشته شده است. اما هنوز زود است برای اینکه بتوان آینده این توافق را پیشبینی کرد و گفت که آیا این سرآغاز به حلوفصل بحران منتهی میشود یا از شدت تنش میکاهد تا جهان شاهد درگیری خونین دیگری مانند آنچه سودان و قاره آفریقا در گذشته تجربه کردهاند، نباشد؟
برگرفته از روزنامه النهارالعربی