در سیودومین نشست سران کشورهای عربی که در شهر جده عربستان سعودی برگزار شد، ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین، و بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، نیز شرکت کردند. از سوی دیگر، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، نیز در نامهای به این نشست پیام فرستاد که «روسیه ارزش فراوانی برای تقویت روابط دوستانه با کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا قائل است».
شاهزاده محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، که فرایند بازگشت سوریه را به اتحادیه عرب مستقیما سرپرستی میکرد، کوشید که دمشق به آغوش جهان عرب بازگردد، تنشها به پایینترین حد ممکن کاهش یابد و برای حلوفصل اختلافها، از طریق گفتوگوهای مستقیم و راهبردهای فعال و دور از شعارهای موافقان و مخالفان رژیم سوریه، تلاش پیگیری صورت گیرد.
عربستان سعودی کوشید تا نشست سران عرب در جده، سرآغازی برای سیاست درهای باز و فراگیرنده همه طرفها باشد که بر مشترکاتی هرچند کوچک، استوار شود و برای برطرف کردن موارد اختلاف، سازوکارهای ابتکاری و غیرسنتی ایجاد کند. زیرا عربستان سعودی بر این باور است که برای هر مشکلی، از دیپلماسی گرفته تا اقتصاد، امنیت، سیاست و فرهنگ، راهحلهای متعدد و گوناگونی وجود دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نکهای که در رفتار سیاسی عربستان سعودی در چارچوب نشست سران عرب جلبتوجه میکرد، عملگرایی و اجتناب از لفاظی و حرافی بود که در سخنرانی شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد، به روشنی دیده میشد. او در سخنرانی خود تاکید کرد: «ما در راه صلح، نیکویی، همکاری و سازندگی گام برمیداریم تا منافع ملتهای ما متحقق شود و حقوقشان محفوظ بماند. دیگر اجازه نخواهیم داد که منطقه ما به میدان جنگها و کشمکشها تبدیل شود. ما سالهای دردناک گذشته را به یاد داریم و از درد و رنجی که ملتهای ما به علت وقوع جنگها و کشمکشها در منطقه متحمل شدهاند، و از کند شدن روند توسعه در کشورهای خود، به خوبی آگاهیم.»
این سخنان میتواند کلید درک دیپلماسی کنونی عربستان سعودی باشد که برای صلح، سازندگی، همکاری و همبستگی تلاش میکند. اما روشن است که با تداوم نزاعها و کشمکشها، تحقق این اهداف امکانپذیر نیست. نزاعهای مسلحانه ناشی از «بهار عربی»، افزون بر اینکه صدها هزار کشته و زخمی و میلیونها آواره به جا گذاشت، صدها میلیارد دلار از بودجه کشورهای عربی خاورمیانه را به هدر داد.
عبدالرحمن الراشد در مقالهای با عنوان «نشست جده؛ آیا آشتی منطقهای امکانپذیر است؟» که ۹ مه در روزنامه الشرقالاوسط منتشر شد، مینویسد: «تنش و خشونت مداوم، تواناییهای کشورها و نسلهای آینده را از بین میبرد و باعث میشود که فرزندان ما از آموزش و فرصتهای کاری دور بمانند و زندگی حال و آینده آنها به نابودی کشیده شود؛ به ویژه که دامنه درگیریها پیوسته در حال گسترش است و بر میزان تهدیدها میافزاید؛ درست همانگونه که این اواخر سودان را نیز در عمق بحران فرو برد.»
یکی از اولویتهای سیاست خارجی عربستان سعودی، پایان دادن به تنشها و خشونتها در منطقه است. از همین رو، ریاض دشمنانش را به گفتوگو و راهحل سیاسی فرا خوانده است و اینک با جدیت میکوشد تا جنگها و نزاعهایی را که در پیرامونش جریان دارد، متوقف کند، تا بتواند ثروت و دارایی خود و امکانات کشورهای دوست را به جانب توسعه هدایت کند و به جای هزینه کردن میلیاردها پول خود در جنگها، آن را به پیشبرد طرح «چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی» تخصیص دهد، فرصتهای کاری بیشتری بیافریند، منابع درآمدش را متنوع کند و در نتیجه، سطح زندگی شهروندانش را بهبود بخشد و آرزوهای آنها برآورده سازد.
عبدالرحمن الراشد در مقاله یادشده به این نکته محوری در سیاست عربستان توجه میکند و مینویسد: «البته ریاض خود با ایران، حوثیها در صنعا، و پیش از آن با قطر و ترکیه درگیریهای عمیقی داشت که در برخی موارد به خشونت میانجامید. اما طی سه سال گذشته، این شکافها پر شدند و روابطی که به تیرگی گراییده بود، ترمیم شد. در پیوند با ایران که تنش با آن از همه طولانیتر، پیچیدهتر و دشوارتر بود، اینک میبینیم که در چارچوب فعالسازی «توافق پکن»، گامهای بلندی برای آشتی و همگرایی بین ریاض و تهران برداشته میشود.»
پس میتوان نتیجه گرفت که عربستان سعودی اینک نصیحتهای اخلاقی و تئوریپردازیهای نظری نمیکند، بلکه خود پیشگام شده است تا نهتنها روابطش را با کشورهای پیرامونش احیا کند یا بهبود بخشد، بلکه سعی دارد در جنگهای یمن، سودان و اوکراین نیز میانجیگری کند؛ چنانچه پیشتر در اثر میانجیگری ریاض، گروهی از اسیران جنگ، شامل اعراب و بیگانگان، آزاد شدند.
البته پرداختن به این گونه دیپلماسی کار آسانی نیست، بلکه مستلزم آن است که شبکه گسترده و شایان اعتمادی خلق شود که در آن، قدرتهای مختلف منطقهای و بینالمللی به رغم تفاوت اولویتهای خود، مشارکت ورزند و همه با هم کار کنند تا کشمکشها و تنشها را در خاورمیانه و شمال آفریقا به پایینترین حد ممکن برسانند. آیا تحقق این هدف امکانپذیر است؟ گذشت زمان همه چیز را روشن خواهد کرد.