مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی، از تاثیر شدید تورم فزاینده اجاره مسکن بر کاهش میزان کالری مصرفی اجارهنشینها در ایران خبر داد.
بر اساس این گزارش، اگرچه میانگین کالری دریافتی سرانه خانوارها در بازه زمانی ابتدا تا انتهای دهه ۱۳۹۰ از افزایش شدید هزینههای زندگی، متاثر شد و ۱۰ درصد کاهش یافت، این روند کاهشی در مصرف خوراکیهای موردنیاز برای اجارهنشینها حادتر گزارش شده؛ به طوری که کالری دریافتی آنها به ۱۹۹۰ کیلوکالری در روز رسیده است. این میزان پایینتر از حداقل کالری موردنیاز روزانه یعنی ۲۱۰۰ کالری است.
به گزارش اقتصادنیوز، آمارهای رسمی حکایت از آن دارد که میانگین رشد اجارهبها در ایران در بازه زمانی سه ساله یعنی از سال ۱۳۹۸ تا پایان ۱۴۰۱، نزدیک به ۴۱ درصد بوده؛ این رقم دو برابر میانگین تورم اجاره مسکن در سه دهه گذشته، یعنی ۲۰ درصد است و تورمی فزاینده در این زمینه را نشان میدهد. پیشتر مرکز پژوهشهای مجلس از شکاف عمیق میان تورم احساسشده و نرخ تورم اعلامشده خبر داده بود.
بر اساس آمارهای رسمی، شاخص اجاره مسکن یا به تعبیری هزینه اجارهنشینی در اردیبهشت ۱۴۰۲ نسبت به دوره مشابه در سال قبل از آن، حدود ۳۸ درصد افزایش یافته؛ این در حالی است که مصوبات دولت از سال ۱۳۹۹ به این سو، سقف مجاز برای افزایش اجارهبها را ۲۵ درصد برای تهران و ۲۰ درصد برای سایر شهرها تعیین کرده است.
میانگین رشد هزینه اجارهنشینی در این سالها حدود دو برابر سقف مجاز (دستوری) مصوبه هیئت دولت برای افزایش اجاره گزارش شده است؛ آنچه از ناکامی دولت در سقفگذاری دستوری با هدف مهار تورم افسارگسیخته در حوزههای مختلف از جمله مسکن حکایت دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال همانطور که مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش «وضعیت فقر و ویژگیهای فقرا در دهه گذشته (دهه ۹۰)» ذکر کرده، تبعات تورم در بازار فروش و اجاره مسکن و شکست سیاستهای دستوری در کوچکتر شدن سفره اجارهنشینها تبلور یافته و به فقر غذایی بیشتر آنها شده است.
بر اساس یافتههای این گزارش که اوایل خردادماه جاری منتشر شد، خانوارهای اجارهنشین در نیمه دوم دهه ۹۰ برای تامین هزینه اجارهنشینی جز کاستن از سایر هزینههای زندگی چارهای نداشتند و تنها محل جبران افزایش اجارهبها، کوچکتر کردن سفرههای غذایی بوده که در این گزارش از آن با عنوان کاهش سهم کالری در سبد خانوارها یاد شده است.
سهم مسکن از کل هزینه خانوار در دهه ۹۰ نزدیک به ۱۳ درصد افزایش یافته و از ۲۳ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۲۷ در سال ۱۴۰۰ رسیده است. تورم فزاینده در اجارهبها علاوه بر سبد غذایی، سایر حوزههای زندگی خانوارهای اجارهنشین را نیز بهشدت تحت تاثیر قرار داده است. از همین رو بیسبب نیست که سهم آموزش از کل هزینههای خانوار هم در بازه زمانی ۱۰ ساله موردنظر حدود ۶۰ درصد کاهش یافته؛ موضوعی که به فقر فرهنگی و آموزشی و در نتیجه فقر بیننسلی دامن زده است.