رنگ موردعلاقهتان چیست؟ من یاسی دوست دارم. رنگ موردعلاقه بیشتر مردم گونههای مختلف رنگ آبی است و ما آنقدر به رنگ اهمیت میدهیم که بهتازگی چهرههای تاثیرگذار در رسانههای اجتماعی (اینفلوئنسرها) برای «تجزیه و تحلیل رنگها» مشاوره میگیرند تا بفهمند آیا رنگهایی که میپوشند، واقعا با چهره و سایه موهایشان همخوانی دارد یا نه.
با این حال، نکته عجیب این است که در حالی که ما در مورد رنگهای موردعلاقه خود ایدههای بسیار ملموسی داریم و هنگام خرید لباس به سمت آنها گرایش پیدا میکنیم، در واقع رنگها را متفاوت از یکدیگر درک میکنیم؛ به این معنی که رنگی که شما توصیف میکنید (مانند پیراهن آبی موردعلاقهتان) دقیقا همان رنگی نیست که مخاطبتان میبیند.
مثال دیگر این است که آیا تا به حال متوجه شدهاید با جنس مخالف سر یک رنگ بحث میکنید؟ ممکن است شما چیزی دیده باشید که بیشتر قرمز به نظر برسد تا نارنجی و آنها استدلال میکنند که نه، قطعا نارنجی است. این امر به این دلیل است که همانطور که افراد رنگها را متفاوت درک میکنند، درک رنگ بین زن و مرد هم بسیار متفاوت است.
چرا رنگها را متفاوت میبینیم؟
به گزارش هافینگتونپست، پشت چشم شما با شبکیه پوشانده شده است و گیرندههای رنگ آنجا قرار دارند. از این رو، همانطور که سیجی کازیلک و کیم کوپر، زیستشناسان دانشگاه ایالتی آریزونا، میگویند، «اگر چشم را به عنوان یک دوربین در نظر بگیرید، شبکیه فیلم آن خواهد بود. شبکیه همچنین حاوی اعصابی است که به مغز میگویند گیرندههای نوری چه چیز را میبینند».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دو نوع گیرنده نوری در بینایی نقش دارند: میلهها و مخروطها. میلهها در سطوح کمنور کار میکنند و برای دید در شب استفاده میشوند؛ زیرا فقط ذرهای نور میتواند یک میله را فعال کند. آنها به دید رنگی کمک نمیکنند، به همین دلیل است که همهچیز در شب در طیف خاکستری است. اما مخروطها به نور نیاز دارند و برای دیدن رنگ استفاده میشوند. ما مخروطهای آبی، سبز و قرمز داریم.
با این حال مانند بسیاری از عناصر در انسانها، مانند تعداد مخروطها در شبکیه چشم انسانها هم ثابت و یکسان نیستند و تعداد آنها در بعضی از افراد بسیار بیشتر از دیگران است. حتی پژوهشهایی وجود دارد که نشان میدهد زنان نسبت به مردان احتمالا میتوانند رنگهای بسیار بیشتری را ببینند.
بنا به گزارشی که از سرویس جهانی بیبیسی منتشر شد، پژوهشگران باور دارند که ما ما در واقع میتوانیم رنگها را متفاوت مشاهده کنیم. جوزف کارول از کالج پزشکی ویسکانسین، پژوهشگر بینایی، گفت: «قرمز یک نفر ممکن است آبی فرد دیگری باشد و برعکس. شما ممکن است واقعا خون را به صورت رنگی ببینید که دیگران آن را آبی مینامند و آسمان را به رنگی که دیگران به آن قرمز میگویند، اما ادراک فردی ما بر حسی که رنگ خون یا آسمان در ما ایجاد میکند، تاثیری نمیگذارد.»
نکته دیگر این است که رنگ میتواند در زبانها و واژگان هم متفاوت باشد. زبانهای گرو (Grue) رنگ آبی را از سبز متمایز نمیکنند، بلکه فقط یک اصطلاح رنگی دارند که تمام سایههای آبی/سبز در طیف رنگی را پوشش میدهد. این زبانها عبارتاند از: ویتنامی، کوکوــیالانجی، تسوانا و زولو.
[در بسیاری از زبانها برای رنگهایی که در فارسی آبی و سبز توصیف میشوند، از یک واژه استفاده میشود. زبانشناسان برای توصیف این شکاف معنایی از کلمه grue ترکیبی از green و blue استفاده میکنند]
توت فرنگی آبی؟
این هفته از مردی ۴۰ ساله که به بیماری بسیار نادری به نام آگنوزیای رنگ مبتلا شده است، خبری منتشر شد. گزارش حاکی از آن بود که «او میتوانست رنگهای بسیار شبیه هم را با ترتیب درست کنار هم قرار دهد اما نمیتوانست نشانهها را به رنگهای متمایز مانند قرمز، سبز، آبی، زرد و نارنجی مرتب کند. او نتوانست رنگ ژتونها را تشخیص دهد. او نمیتوانست رنگ ماشینش را تصور کند و حتی نتوانست بفهمد نقاشی توتفرنگیهای آبی که به او داده شد، عجیب است.»
این کوررنگی نیست. یک مورد کاملا متفاوت است. پژوهشگران میگویند: «در آگنوزیای رنگ خالص، بیماران با وجود اینکه رنگهای حفظشده را به طور نسبی درک میکنند، در نامگذاری یا اشاره به رنگهای نامگذاریشده یعنی حفظ توانایی تطبیق رنگها یا شناسایی اعداد روی صفحات آزمون ایشیهارا [یک آزمون ادراک رنگ برای تشخیص کوررنگی سرخــسبز] مشکل دارند. آنها همچنین در تطبیق رنگها چه به صورت کلامی یا بصری، با اشیای رنگی آشنا مشکل دارند؛ مثلا تشخیص رنگی که معمولا با گیلاس، کاهو یا موز در ارتباط است.