«مرکز اورشلیم برای سیاست عمومی» با انتشار تحلیلی تاکید کرد که در جریان دعوت رسمی اسرائیل از شاهزاده رضا پهلوی و سفر او به این کشور که به میزبانی گیلا گاملیل، وزیر اطلاعات اسرائیل انجام شد، او فقط بهعنوان ولیعهد نظام مشروطه پادشاهی ایران دعوت نشده بود، بلکه از او بهعنوان «نماینده اپوزیسیون» و چهره مورد قبول کشورهای منطقه دعوت بهعمل آمد. بر اساس این تحلیل، یکی از هدفهای این دعوت ارسال این پیام قاطع به سران جمهوری اسلامی ایران بود که اسرائیل برای حمایت از مردم ایران دوش به دوش آنها ایستاده است.
عهدیه احمد، روزنامهنگار و رئیس سابق انجمن روزنامه نگاران بحرین و نویسنده تحلیل «مرکز اورشلیم برای سیاست عمومی»، درباره سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل نوشت همزمان با خیزش مردم ایران علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از مردم جهان سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل را با تعجب و تحسین نظاره کردند.
دعوت اسرائیل از شاهزاده پهلوی شجاعانه بود و نشان داد که اسرائیل امکان صحبت مستقیم با مردم ایران را دارد. سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل هنگامی انجام شد که مردم ایران احساس میکردند دنیا آنها را رها کرده است و صرف اقدام چند سازمان حقوق بشری در محکوم کردن وحشیگری جمهوری اسلامی سودی برای مردم ایران ندارد.
جامعه جهانی در چند ماه گذشته و هنگامی که جوانان و زنان ایرانی هر روز به دست اراذل و اوباش حکومتی شکنجه و کشته میشدند، از مردم ایران حمایت کرده است، اما اسرائیل تنها کشوری است که با دعوت از شاهزاده رضا پهلوی نشان داد که قدرتی بزرگ شانه به شانه مردم ایران ایستاده است و همزمان پیامی روشن به رژیم آیتاللهها ارسال کرد.
در خلیج فارس به ولیعهد ایران هرگز به چشم دشمن نگریسته نشده است. او در هیچ دسیسهای که ثبات کشورهای منطقه خلیج فارس را هدف قرار دهد شرکت نداشته است. بنابراین، کشورهای حوزه خلیج فارس به او همچون آیتاللهها و سپاه پاسداران اخم نمیکنند. هر سابقهای که شاه پیشین در منطقه داشته، همچنان باقی مانده است. صرفنظر از اینکه اختلافهایی بین محمدرضا شاه پهلوی و کشورهای حاشیه خلیج فارس وجود داشته یا نداشته، شاهزاده رضا پهلوی هرگز دشمن محسوب نمیشود.
از همین رو است که حتی در سال ۲۰۱۱، پس از کشف کودتای جمهوری اسلامی ایران در بحرین، یک روزنامه بحرینی مصاحبهای تمام صفحه با شاهزاده رضا پهلوی منتشر کرد.
در چهار دهه گذشته، جمهوری اسلامی ایران همواره دشمن کشورهای خلیج فارس بوده است و در نتیجه، رهبران این کشورها از عراق در جنگ علیه رژیم آیتاللهها حمایت کردند.
اسرائیل، بهعنوان کشوری مستقل، این حق را دارد که به دلخواه خود از شخصیتهای سیاسی دعوت کند، اما این بار به شاهزاده رضا پهلوی نهفقط به چشم فرزند محمدرضا شاه، بلکه بهعنوان نماینده اپوزیسیون ایران نگاه کرده است. این واقعیتی است که آغوش هر کشوری به روی شخصیتی سیاسی گشوده است که میتواند رهبر آینده کشوری باشد که امروزه موجودیت همسایگانش را تهدید میکند. حمایت از پهلوی در هر شکلی حق اسرائیل است.
دعوت اسرائیل از شاهزاده رضا پهلوی توجه بسیاری را در سراسر جهان نیز جلب کرد و خود شاهزاده رضا پهلوی نیز آشکارا این سفر و بهویژه دیدارهایش از اماکن مذهبی اسرائیل را اعلام کرد. بسیار مهم است که مشخص شود رهبران اسرائیل بهعنوان دوست شاهزاده تا چه حد از رژیم آیتاللهها فاصله دارند، رژیمی که زنان را به علت نداشتن پوشش مو [نداشتن حجاب اجباری] میکشد.
سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل از نگاه همه کسانی که مخالف سپاه پاسداران و به دنبال چهره مخالف شناختهشده و قدرتمندی هستند، سفری مثبت بود. مردم کشورهای منطقه خلیج فارس آسیبهای بسیاری از گروههای نیابتی جمهوری اسلامی ایران دیدهاند، اما حالا میبینند که اسرائیل از شخصیتی ایرانی دعوت کرده است که شانس جایگزینی آیتاللههای جنایتکار را دارد. جنگها و خرابکاریهای ۴۳ ساله جمهوری اسلامی ایران علیه همسایگانش هرگز از بین نخواهد رفت.
اسرائیل با تبلیغ تنها چهره قابلقبول اپوزیسیون ایران، از شاهزاده رضا پهلوی حمایت کرد و در این اقدام اپوزیسیون رژیم ایران را نهفقط مردم ایران، بلکه کل مردم منطقه در نظر گرفته است، که فرزندان بسیاری از آنها در جنگ با شبهنظامیان حوثی مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران کشته شدهاند.
مردم بحرین نیز تحت تاثیر هستههای تروریستی مورد حمایت حزبالله و جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد هرجومرج قرار داشتهاند، همچنان که بسیاری نیز از حمله موشکی حماس میترسند. بنابراین، در این مورد، مقاومت در برابر رژیم جمهوری اسلامی ایران بسیار فراتر از خود مردم ایران است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ولیعهد رضا پهلوی سفر خود به اسرائیل را با انتشار بیانیهای پایان داد که بیانگر روابط دوستانه و منحصربهفرد ایران و اسرائیل در سالهای پیش از ۱۳۵۷ بود. در سال ۱۳۵۷ برخی معتقد بودند که در ایران انقلابی رخ داده است، اما بیشتر ایرانیان میدانستند که در عمل، افراطگرایان اسلامی کشوری چون ایران را با هزاران سال تمدن غنی به گروگان گرفتهاند.
امروزه، ایرانیان همچنان به هویت ملی خود افتخار میکنند، اما اقدام غرب در حمایت از ربوده شدن کشور و مردم ایران به دست رژیم آیتاللهها، در حکم یکی از بزرگترین شکستهای سیاسی غرب ثبت شده است. بیرون راندن متحد غرب و جایگزین کردن او با متعصبان مذهبی و تندروهای سیاسی هرگز کارساز نبوده است، چه در مورد ایران و چه در مصر و افغانستان. آمریکا، در نقش متحد استراتژیک محمدرضا شاه پهلوی، در این وضعیت مقصر بوده است.
برخی معتقدند خمینی غرب را فریب داد، اما آیا ممکن است که دولتهای غربی با سالها تجربه سیاسی و اطلاعاتی تا این حد سادهلوح بوده باشند؟ مثل هر موضوع دیگری در شرق، غرب به روال معمول، مستقیم یا غیرمستقیم، مقصر رخدادهای ناگوار شناخته می شود و حقیقت هم همین است که میشد خمینی را متوقف کرد، اما چنین کاری نشد.
از یک ایران سکولار که چشمانداز آیندهاش این بود که محمدرضا شاه در سالهای بعدی کشوری مدرنتر را شکل میدهد، یکشبه حکومت ایران به رژیمی تبدیل شد که به دست بنیادگرایان اسلامی اداره میشد و وعده صدور آن را نیز میداد.
محمدرضا شاه پهلوی با آنکه متهم به نقض حقوق بشر شده بود، اما در حالی که میتوانست چون بسیاری از رهبران دیگر کشورها برای باقی ماندن در قدرت صدها نفر را در خیابانها بکشد، این کار را نکرد. رفت و حاضر نشد برای حفظ تاج خود خونریزی کند.
آنهایی که در سال ۱۳۵۷ به خیابانها رفتند و فریاد «مرگ بر شاه» سر دادند، ۴۳ سال بعد نوههایشان در خیابانها و زندانهای ایران مورد اصابت گلوله نیروهای جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند، کشته شدهاند، و مورد تجاوز قرار میگیرند. خمینی هم بعد از به قدرت رسیدن آشکارا قصد خود را برای صدور بهاصطلاح «انقلاب اسلامی» خود اعلام کرد و رژیم تحت امر او سازمانهای تروریستی را در منطقه به وجود آورد.
شاهزاده رضا پهلوی در جوانی از ایران رفت و تمایلی برای بازگشت به قدرت نداشت. او بارها بر بازگشت به ایران بهعنوان شهروند تاکید کرده است، اما سفر او به اسرائیل بیانیه محکمی بود مبنی بر مصمم بودن شاهزاده رضا پهلوی بر نمایندگی مردم بهعنوان رهبر مخالفان.
بسیاری از ایرانیانی که پیامدهای فقدان رهبر قانونی اپوزیسیون سیاسی را دیدهاند، استقبال خوبی از سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل کردند، آن هم در حالی که مجاهدین خلق، پس از حمایتشان از صدام حسین در جریان جنگ ایران و عراق، برای اکثر ایرانیان به گروهی نامقبول تبدیل شدهاند.
حالا دیگر مردم ایران نیز متوجه شدهاند که به رهبری سیاسی با سیستم و سابقه پاک نیاز دارند. شاهزاده پهلوی که نماینده سلطنت است ممکن است در مقام پادشاه آینده پذیرفته نشود، زیرا بسیاری ممکن است بازگشت سلطنت را نپذیرند، اما او به مثابه نامزدی غیرنظامی و رهبری قابلقبول برای آینده مطرح است.
سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل بیانگر حمایت یکی از قدرتهای منطقه و جهان از او بود. در حالی که برخی سفر او را کماهمیت جلوه دادند، بسیاری آن را اقدامی جسورانه و پیامی قوی برای آیتاللهها ارزیابی کردند.
او در مورد «ایران سکولار دموکراتیک» صحبت کرد و بر ساختن خاورمیانهای، پس از سرنگونی این رژیم افراطی، تاکید کرد، رژیمی که مردمش از گرسنگی رنج میبرند. اما این رژیم بیش از چهار دهه است با پرداخت میلیاردها دلار از حزبالله لبنان و حوثیها و حماس حمایت کرده است.
از دید بسیاری که در این منطقه از جهان زندگی کردهاند و دیدهاند که رژیم جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه از طریق گروههای تروریستی نیابتی با همسایگان خود چه کرده است، سفر شاهزاده پهلوی به اسرائیل پیامی بلند و واضح داشت: اینکه «قصد بازگشت به ایران محکم است و حمایت اسرائیل نیز محکم است».
علاوه بر این، دیدار شاهزاده رضا پهلوی از اسرائیل هنگامی صورت گرفت که ایرانیان عموما از آتش زدن پرچمهای اسرائیل و آمریکا دست کشیدهاند و دریافتهاند که تنها دشمن آنها آیتاللههای حاکم هستند.
ایرانیها امروز میدانند که به کمک نیاز دارند و حواسشان هست که کشورشان نباید تکهتکه شود. آنها همچنین میدانند که حمایت از ولیعهد پهلوی ممکن است تنها راه نجاتی باشد که میتوان به آن چنگ زد.
سوابق تاریخی درسهای بسیاری دارد. مردم ایران دهها سال است که نادیده گرفته شدهاند. در مقابل، آیتاللهها قدرتمندتر شدهاند. اما تاریخ شاهد سقوط دیکتاتورهای بسیاری بوده است.
بدون وجود حمایت قوی از یک رهبر قوی و آیندهنگر، رژیم جمهوری اسلامی ایران ادامه خواهد یافت، اما سفر شاهزاده رضا پهلوی برای مردم ایران یادآور شکوه و متحدانی بود که روزگاری داشتند. این سفر همچنین به آنها یادآوری کرد که اسرائیل هرگز دشمنشان نبوده است و البته اسرائیل نیز با دعوت از شاهزاده رضا پهلوی، پیامی برای مردم ایران فرستاد که «آنها تنها نیستند.»
شاهزاده پهلوی نیاز به حمایت دارد و این حق مردم ایران است که بتوانند بهترین را برای خود انتخاب کنند. سفر به اسرائیل اقدام جسورانه شاهزاده رضا پهلوی بود. ایرانیها باید پشت سر رهبری که در منطقه پذیرفته شده است متحد شوند. باید امیدوار بود که در پیامد این سفر نیز اقدامهای قاطعانهای صورت گیرد.
سفر شاهزاده پهلوی به اسرائیل همچنین پیام مهمی مبنی بر نیاز او به حمایت سیاسی و رسانهای داشت. با این حال، فراتر از مراسمها و کمپینهای شبکههای اجتماعی، در نگاهی واقعبینانه، باید پذیرفت که او «تنها امید برای ایجاد جبههای متحد در جهت سرنگونی رژیم آیتاللهها» است.