چهره عریان خشونت علیه زنان در ایران؛ گزارش روزنامه شرق از زن‌کشی‌های پیاپی

«بررسی‌ها نشان می‌دهد در دو سال گذشته، از میان ۱۶۵ زن به قتل رسیده، ۴۱ زن در استان تهران کشته شده‌اند؛ بیخ گوش پایتخت»

موضوع خشونت علیه زنان در ایران تازگی ندارد و اخبار رسانه‌ها هر روز ابعاد متفاوتی از خشونت‌های جسمی، جنسی و روانی، خودکشی‌های از سر درماندگی و حتی قتل‌های زنان را منعکس می‌کنند؛ با این حال کنار هم قرار گرفتن نام و تعداد این قربانی‌ها از وضعیتی که زیر پوست جامعه جاری است، تصویری تازه‌تر ارائه می‌دهد.

روزنامه شرق در گزارشی که روز چهارشنبه چهاردهم تیر منتشر کرد، بار دیگر از این واقعیت پرده برداشت که چه تعداد زن در ایران یا مستقیم به قتل می‌رسند یا با انواع شیوه‌ها به سوی خودکشی سوق داده می‌شوند و جان خود را از دست می‌دهند.

در گزارش تحقیقی این روزنامه با عنوان «هر چهار روز یک زن‌کشی» آمده است: «فقط در سه ماه نخست امسال دست‌کم ۲۷ زن بنا بر دلایل مبتنی بر ناموس به دست شوهر یا پدرشان به قتل رسیدند. البته این آماری است که رسانه‌ای شده و به زعم بسیاری از فعالان حقوق زنان، در نقاط مختلف ایران زن‌کشی‌های زیادی رخ می‌دهد که عامدانه خبری از آن به بیرون از منطقه موردنظر مخابره نمی‌شود.»

این مطلب همچنین با بررسی آمار رسمی و تاییدشده در رسانه‌های رسمی اشاره می‌کند: «ظرف دو سال گذشته، یعنی از خرداد ۱۴۰۰ تا پایان خرداد ۱۴۰۲، دست‌کم ۱۶۵ زن‌کشی در ایران رخ داده است؛ یعنی به‌ طور میانگین هر چهار روز یک زن در نقاط مختلف کشور به دست یکی از مردان خانواده‌اش به قتل رسیده است؛ شوهر، پدر، برادر و در مواردی شوهر سابق، عمو، دایی، پدرشوهر و در موارد معدودتر مردان دورتر خانواده. در رسانه‌های رسمی از خرداد ۱۴۰۰ تا خرداد ۱۴۰۱ هم قتل ۸۱ زن ثبت شده و از خرداد ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۲، قتل ۸۴ زن رسانه‌ای شده است.»

درباره علل و شیوه‌های زن‌کشی نیز در این گزارش می‌خوانیم: علت ۸۷ مورد از ۱۶۵ قتل انجام‌شده «اختلافات خانوادگی» عنوان شده، برای ۳۸ مورد علت ناموسی ذکر شده، ۱۰ مورد مسائل مالی و برای ۳۰ زن‌کشی نیز دلیل روشنی ذکر نشده است. اغلب زن‌کشی‌ها را شوهران مرتکب شده‌اند. از ۱۶۵ زنی که در دو سال گذشته به قتل رسیدند، ۱۰۸ نفر به دست شوهرشان کشته شدند، ۱۷ زن را برادرانشان کشته‌اند، ۹ زن به دست پسران خود، ۱۳ زن به دست پدرانشان و ۱۹ زن نیز به دست سایر اعضای خانواده خود مانند پدرشوهر، برادرشوهر، شوهر سابق یا پسرخاله کشته شده‌اند.

زن‌کشی‌ها به شیوه‌های مختلفی انجام شده است. از ۱۶۵ زنی که در دو سال گذشته به قتل رسیدند، ۴۳ زن به ضرب گلوله کشته شدند؛ اغلب با اسلحه شکاری، کلت کمری و حتی کلاشنیکف. ۴۰ زن با ضربات چاقو به قتل رسیدند و ۳۵ زن هم خفه شدند؛ با دست، روسری یا ملحفه. در این میان شش زن هم آتش زده شده‌اند؛ یا با ریختن مستقیم بنزین روی آن‌ها یا آتش‌ زدن ماشین یا خانه‌ای که مقتول در آن بوده و در پی این آتش‌سوزی کشته شده است. چهار زن با ضربات متعدد چکش و دو زن از طریق هل‌ دادن کشته شدند. دلایل قتل پنج زن هم ذکر نشده و ۳۰ زن نیز به دلایل نامعمول دیگری مانند مثله‌ شدن، ضربات سنگ، پرتاب‌ شدن از ارتفاع یا با سنگ فرز کشته شده‌اند. در ۱۱ مورد نیز قاتل پس از جنایت خودکشی کرده است.

نویسنده گزارش در ادامه با تاکید بر اینکه این آمار صرفا مبتنی بر «زن‌کشی» به تعبیر صریح آن در رسانه‌های رسمی است و موارد متعدد خودکشی زنان که برخی از آن‌ها به اجبار خانواده انجام شده و برخی برای فرار و خلاصی از خشونت خانگی، کودک‌همسری و… بوده است، به هیچ عنوان لحاظ نشده‌اند، می‌افزاید: برخلاف این تصور که اغلب زن‌کشی‌ها در شهرها و روستاهای دورافتاده انجام می‌شود، بررسی‌ها نشان می‌دهد که در دو سال گذشته از میان ۱۶۵ زن به‌قتل‌رسیده، ۴۱ زن در استان تهران کشته شده‌اند؛ بیخ گوش پایتخت.

لاپوشانی قتل‌ زنان با عبارت اختلافات خانوادگی

در گزارش تازه روزنامه شرق از اختلافات خانوادگی به عنوان راهی برای «تطهیر قتل ناموسی» نام برده شده و آمده است: «اختلافات خانوادگی عبارت مبهمی است که در توضیح اغلب زن‌کشی‌های رسانه‌ای‌شده ذکر می‌شود؛ در حالی‌ که این عبارت مبهم می‌تواند انواع و اقسام دلایل را شامل شود؛ حتی دلایل ناموسی که معمولا میل چندانی برای بیان آن وجود ندارد.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

 فاطیما باباخانی، تسهیلگر و فعال حقوق زنان در توضیح این موضوع، می‌گوید: «موارد زیادی وجود دارد که متاسفانه می‌تواند موجب تملک زنان از سوی مردان شود؛ مانند ضرورت اخذ رضایت پدر برای ازدواج، تاکید قانون مدنی بر تمکین زن از شوهر و قصاص نکردن پدر در صورت قتل فرزند. تمامی این‌ها به نوعی در انقیاد قرار دادن زنان است. طبیعتا در چنین شرایطی هر موضوعی می‌تواند اختلاف خانوادگی تعبیر شود؛ بدون نیاز به هیچ توضیح بیشتر دیگری».

او معتقد است که عموما قتل‌های مبتنی بر ناموس با عباراتی همچون اختلافات خانوادگی لاپوشانی می‌شوند: «عبارت مبهم اختلافات خانوادگی فریب بزرگی است که تلاش می‌کند قتل‌های ناموسی و جنایات علیه زنان را تقلیل دهد یا بی‌اهمیت جلوه دهد.»

این مدیر و موسس مرکز جامع حمایتی مهرشمس آفرید معتقد است که در مورد موضوع خشونت علیه زنان و زن‌کشی آمار دقیق و حتی حدودی وجود ندارد چرا که برای توجه و توقف آن اراده‌ای وجود ندارد.

به گفته او، در غیاب قوانین و سازوکارهای قانونی کافی اغلب شاهدیم که اشکال مختلف زن‌کشی به خودکشی تعبیر می‌شود. انواع مختلف وادار شدن به خودکشی و خودسوزی و وادار شدن به حلق‌آویزکردن خود و خوردن سم به عنوان خودکشی مطرح می‌شود. در برخی موارد هم با کشتن زنان بر اساس موضوع‌های مبتنی بر ناموس و خودکشی جلوه دادن این قتل‌ها مواجه‌ایم.

این فعال حقوق زنان تاکید می‌کند که به تجربه دریافته است این خودکشی‌ها معمولا به دلایل مشخص و تکرارپذیری انجام می‌شوند؛ اولین دلیل آن ممانعت از تحصیل دختران است، دومین دلیل محرومیت زن از دیدن فرزند و بعد حضور در فضای مجازی و ارتباط با دیگران در این فضا.

 باباخانی در ادامه گفت‌وگوی خود، آماری از قتل‌های انجام‌شده در دو سال گذشته ارائه می‌دهد؛ قتل‌هایی که رسانه‌ای شده‌اند یا او به واسطه کار در برخی شهرستان‌ها از آن‌ها مطلع شده است. آماری که او ارائه می‌دهد، ۲۰۲ مورد است؛ یعنی بیشتر از بررسی‌های روزنامه شرق. در این آمار، برخلاف سایر بررسی‌ها تعدادی خودسوزی‌ها و اسیدپاشی‌ها نیز شمارش شده است. همچنین علت قتل برخی از زنان به دو شیوه (مثلا ضربات چاقو و خفگی یا مثله‌شدن) بوده است و هر دو این شیوه‌ها به نحوی جداگانه و درواقع دو بار شمارش شده‌اند.

او می‌گوید در این مدت ۲۵ زن سوزانده شدند، ۳۵ زن خودسوزی کردند، ۱۸ زن حلق‌آویز شدند، بر شش زن اسید پاشیده شد، ۲۸ زن مثله شدند، ۳۲ زن به ضرب گلوله به قتل رسیدند، پنج زن از بلندی پرتاب شدند، سه زن عامدانه با خودرو زیر گرفته شدند، ۱۱ زن خفه شدند و ۳۹ زن نیز با دلایل نامعلوم به قتل رسیدند.

تهدیدهای گسترده درباره زن‌کشی

موضوع مهم دیگری که در گزارش روزنامه شرق به آن اشاره شده، این است که فراتر از ارتکاب عملی به نام زن‌کشی، زنان زیر سایه ترس از این خشونت سهمگین هم زندگی تیره‌ای دارند.

پونه پیل‌رام، فعال حقوق زنان که بیشتر در استان خوزستان فعالیت می‌کند، در این زمینه می‌گوید: «هنوز فرهنگ مردم در برخی مناطق از جمله روستاهای برخی استان‌ها به گونه‌ای است که تمام موارد زن‌کشی به بیرون از روستا درز پیدا نمی‌کند. بعد از قتل مونا، من موردی از زن‌کشی در خوزستان نشنیدم. البته یکی از دلایل آن این است که حوزه زنان در این بخش ضعیف است. هیچ سازمان مردم‌نهادی برای حمایت از زنان خشونت‌دیده وجود ندارد و همین موضوع موجب می‌شود که موضوع در هاله‌ای از ابهام قرار بگیرد».

او می‌گوید گرچه در یک سال گذشته از زن‌‎کشی خبر مشخصی به او نرسیده، تهدید به قتل زنان آرامش را از برخی از آن‌ها گرفته است.   

انتشار این گزارش در شرایطی است که مسئولان جمهوری اسلامی تاکید دارند زنان در ایران از شرایط زندگی مناسبی برخوردارند. به عنوان یکی از تازه‌ترین نمونه‌ها، روز جمعه سوم تیر، انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری، در اظهارنظری گفت که به‌ نظر می‌‌رسد ایران یکی از امن‌ترین کشورهای جهان برای زنان است.