روایتی از شکنجه یک زن در زندان طالبان؛ «هر لحظه فکر می‌کردم به من تجاوز می‌کنند»

یک فعال حقوق زنان روایت شکنجه‌ شدنش به دست اعضای طالبان را با ارائه مدارک تصویری، برای ایندیپندنت فارسی بازگو کرد

زنانی که تجربه زندان طالبان را دارند به دلیل ترس از انتقام‌جویی حاضر به صحبت جلوی دوربین نیستند - AHMAD SAHEL ARMAN/AFP

یک فعال حقوق زنان به‌تازگی در گفت‌وگو با ایندیپندنت فارسی، از جزئیات شکنجه شدنش در بازداشتگاه غیرقانونی طالبان در یکی از استان‌های افغانستان پرده برداشت. او که خواست نامش فاش نشود، با ارسال تصاویری که آثار شکنجه شدید بر بدنش را نشان می‌داد، گفت که طالبان چندی پیش او را بازداشت و به‌طرز وحشیانه‌ای شکنجه کرده‌اند.

این فعال مدنی توضیح داد که به دستور یکی از مقام‌های محلی طالبان، از خیابانی در نزدیکی محل کارش ربوده شده و به دفتر فرماندار منتقل شده است. او گفت که در آنجا در اتاقی که بازداشتگاه رسمی نبود، بدون حضور نیروی پلیس طالبان یا نهادهای قضایی‌، بازجویی و شکنجه شده است.

روایت این زن از جریان بازجویی‌اش به دست اعضای طالبان، بیشتر شبیه یک انتقام‌گیری است. او گفت که دو تن از اعضای طالبان به‌طرز بی‌رحمانه‌ای به او حمله کردند و با استفاده از لوله پلاستیکی و کابل به قسمت‌های حساس بدنش ضربه می‌زدند و از او می‌پرسیدند که چرا زنان دیگر را علیه طالبان بسیج می‌کند.

این زن حتی مدعی شد که افراد طالبان پستان‌هایش را با دست می‌کشیدند و به آن ضربه می‌زدند. او گفت: «حتی بدنم را نیشگون می‌گرفتند و تلاش می‌کردند لباس‌هایم را در بیاورند. هر لحظه فکر می‌کردم که قصد دارند به من تجاوز کنند.»

آنچه این زن معترض از رفتارهای اعضای طالبان روایت کرد بیشتر شبیه یک شکنجه با هدف انتقام‌گیری و عقده‌گشایی جنسی بود تا بازجویی یک فرد زندانی. او گفت که یک نفر از شکنجه‌گران به دیگری به زبان پشتو گفت: «برو پلاس را بیاور که گوشت‌های بدنش را جدا کنیم.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این زن معترض سرانجام با میانجیگری خانواده و بزرگان منطقه از حبس آزاد شد، اما گفت که طالبان از او تعهد گرفته‌اند که هیچ‌گونه فعالیت اجتماعی و رسانه‌ای نداشته باشد و از فعالیت در گروه‌های مدافع حقوق زنان دست بردارد.

شکنجه زنان در بازداشتگاه‌های طالبان در دو سال گذشته به شیوه‌های وحشتناک انجام شده‌ است. پیش‌ازاین نیز شمار دیگری از زنان که تجربه بازداشت و ماندن در بازداشتگاه طالبان برای چندین روز و حتی چندین ماه را داشتند، روایت‌های مشابهی را بازگو کردند.

رقیه ساعی، یکی دیگر از فعالان زن در افغانستان که در ماه مارس سال جاری در جریان یک تظاهرات در کابل بازداشت و زندانی شده بود، نیز پس از آزادی از زندان طالبان و خارج شدن از افغانستان، در صحبت با ایندیپندنت فارسی داستان مشابهی را بازگو کرد.

او گفت که اعضای طالبان در بازداشتگاه اداره استخبارات (اطلاعات) در کابل، او را با لوله پلاستیکی کتک می‌زدند. ساعی گفت که در آن روزها در دوره قاعدگی بود و به هیچ‌گونه امکانات بهداشتی دسترسی نداشت.

شمار دیگری از فعالان زن نیز در روایت‌هایشان از زندان‌ها و بازداشتگاه‌های طالبان، از ضرب‌و‌شتم با کابل، لوله پلاستیکی، دنده‌های الکتریکی و میله‌های چوبی سخن گفتند. آنان همچنین اظهار داشتند که افراد طالبان حین شکنجه و بازجویی، آنان را به سنگسار و مرگ تهدید می‌کردند و با گفتن این‌که به‌زودی سنگسار خواهند شد، آنان را می‌ترساندند.

طالبان در دو سال گذشته، ده‌ها زن را به‌دلیل شرکت در تظاهرات، شرکت در فعالیت‌های رسانه‌ای، حقوق بشری و آموزشی، بازداشت و شکنجه کرده‌اند. در مواردی نیز افراد بازداشت‌شده ناگهان ناپدید شده‌اند و پس از مدتی اجسادشان در خیابان‌ها پیدا شده است.

بااین‌حال، مقام‌های رسمی طالبان تاکنون بازداشت و شکنجه فعالان زن را تایید نکرده‌اند. این گروه مدعی‌اند که هیچ زندانی سیاسی در افغانستان وجود ندارد و هر کسی که در زندان به سر می‌برد یا کشته می‌شود، مرتکب جرائم کیفری یا امنیتی شده است.

در همین حال رینا امیری، فرستاده ویژه آمریکا در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان، اخیرا پس از دیدار با وزیر خارجه طالبان مدعی شد که فعالان زن افغانستان از او خواسته‌اند که وارد تعامل با طالبان شود، اما فعالان زن در داخل و خارج از افغانستان با انتشار ویدیوهای اعتراضی، این ادعای امیری را تکذیب کردند و گفتند که تعامل با طالبان خواست فعالان زن افغانستان نیست.

شکریه بارکزی، سفیر پیشین افغانستان در نروژ و یکی از فعالان حقوق زنان، در مصاحبه با ایندیپندنت فارسی گفت که مقام‌های آمریکا تفسیر نادرستی از خواست زنان افغانستان داشته‌اند. او افزود: «آنچه زنان افغانستان می‌خواهند، تحت فشار قرار دادن و پاسخگو کردن طالبان در برابر جنایاتشان در افغانستان است، نه تعامل با آنان.»