حکومت طالبان بدون شناسه بینالمللی دو ساله شد و در این مدت، بیشتر بودجه و تمرکز طالبان روی تحکیم پایههای قدرت نظامی و اطلاعاتیشان در افغانستان بوده است. طالبان در این مدت کوشیدهاند که پایگاههایشان در بخشهای مختلف افغانستان را با نیروهای آموزشدیده پر کنند و آموزش نیروها در این پایگاهها تسریع شده است. با مرور حسابهای توییتری وزارتهای دفاع و داخله (کشور) طالبان، میتوان دید که روند آموزش جریان دارد. طالبان افزون بر دروس نظامی، آموزشهای اعتقادی بر اساس روایتشان از «اسلام» را در دستور کار قرار دادهاند.
قاری فصیحالدین، رئیس ستاد ارتش طالبان، در فروردین سال جاری، در مصاحبه با یک رسانه بینالمللی، گفته بود که بیشترین سهم بودجه به فعالیتهای نظامی اختصاص داده شده است. او درآمدهای مالیاتی و گمرکی را دو منبع تامین بودجه نظامی عنوان کرده و حتی گفته بود که در تلاشاند موشکهای ضدهوایی برای کنترل حریم هوایی افغانستان خریداری کنند. طالبان از کنترل حریم هوایی ناتواناند و هرازگاهی پهپاد و هواپیماهای نظامی بر فراز آسمان افغانستان مشاهده میشوند. فصیحالدین گفت: «وزارت دفاع رتبه اول در بودجه را دارد. این وزارت از سایر وزارتخانهها به میزان قابلتوجهی بودجه بیشتر دریافت کرده است، زیرا در اولویت بودجه بوده است.»
شمار دقیق نیروهای پلیس، ارتش، استخبارات (اطلاعات) و نیروهای شخصی طالبان مشخص نیست، اما رئیس ستاد ارتش طالبان در فروردینماه ادعا کرده بود که هدفشان رسیدن به ۱۵۰ هزار نیروی ارتش در وزارت دفاع است و این رقم تا ۵۰ هزار نفر دیگر نیز افزایش خواهد یافت.
حکومت طالبان با پیشینه دو دهه جنگ و شورش مقابل حکومت پیشین افغانستان، در نظر بسیاری از شهروندان افغان «بدنام» است. طالبان در مدت جنگ با حکومت پیشین حملات «مخوف» و «خطرناک» به اهداف نظامی و غیرنظامی داشتند و عامل مرگ شمار زیادی از شهروندان افغانستان شدند و این پیشینه سربازگیری از شهروندان را دشوار کرده است. بسیاری از شهروندان بیکاری و فقر را به کار کردن در صفوف طالبان ترجیح میدهند و نمیخواهند در بخشهای نظامی و اطلاعاتی طالبان همکاری کنند.
حکومت طالبان نیروهای انتحاری را همچنان در اختیار دارند و در دو سالی که از سلطهشان بر افغانستان میگذرد، چندین بار این نیروها و کاروان بمبهای کنارجادهای، موتربمب (خودروهای بمبگذاریشده) و جلیقههای انتحاری را به نمایش گذاشتهاند. گفته میشود که بخشی از نیروهای انتحاری طالبان در تشکیلات وزارتخانههای دفاع، داخله (کشور) و استخبارات (اطلاعات) این گروه جذب شدهاند. شماری از نیروهای انتحاری طالبان هم در خانه به سر میبرند و منتظرند طالبان از آنها برای اهداف انفجاری و انتحاری استفاده کنند.
طالبان در نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ نیز بر افغانستان حکومت میکردند و آن زمان، تنها مهارتشان جنگ چریکی و رودررو و شمار نیروهایشان اندک بود. وقتی ملاعمر، بنیانگذار و نخستین رهبر طالبان، تصمیم گرفت اسامه بن لادن، رهبر شبکه القاعده را که به خاک آمریکا و برجهای تجارت جهانی در نیویورک حمله کرده بود، به آمریکا تحویل ندهد، آمریکا رهبری ائتلاف کشورهای غربی برای حمله به خاک افغانستان را بر عهده گرفت و رژیم طالبان سرنگون شد. رهبران و نیروهای طالبان از ترس حملات آمریکا و بازداشت، به پاکستان پناه بردند، تا گروهشان را برای جنگ دوباره بسیج کنند. رفتهرفته جنگ و شورش در افغانستان گستردهتر شد و طالبان برای مقابله با نیروهای غربی و حکومت افغانستان، به بمبگذاری، انتحار و انفجار روی آوردند و توانستند با استفاده از این روش، تلفاتی به طرف مقابل وارد کنند.
حکومت پیشین افغانستان تحت حمایت مالی و تسلیحاتی آمریکا و ناتو قرار داشت و در دو دهه برقراری حکومت جمهوری در افغانستان، ناتو نیروهای افغان را آموزش داد و برایشان پایگاه، قرارگاه، پاسگاه و مراکز مجهز آموزشی ساخت؛ اما وقتی حکومت سرنگون شد، طالبان به تمامی این امکانات دست پیدا کرد. طالبان به انبارهای دستنخورده تسلیحات آمریکایی در پایگاههای ارتش دسترسی پیدا کرد. یک ژنرال سابق وزارت دفاع حکومت پیشین به ایندیپندنت فارسی گفت که امکانات ساختاری، انسانی و تسلیحاتی حکومت پیشین باعث شده است که طالبان بهآسانی بتوانند نیرو آموزش دهند.
وزارت دفاع طالبان بهتازگی به تمام نیروهای ارتش این گروه دستور داده است که از لباس فرم نظامی استفاده کنند، لباسهای فرم ارتش منحلشده حکومت پیشین که طالبان فقط علامتشان را روی آن درج کردهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نیروهای حکومت پیشین افغانستان حمایت آمریکا و ناتو را در اختیار داشتند و بخش زیادی از تسلیحات ارتش ساخت آمریکا بود، اما وقتی حکومت سرنگون شد، این تسلیحات به دست طالبان افتاد. بر اساس گزارش وزارت دفاع آمریکا، بیش از ۷ میلیارد دلار تسلیحات آمریکایی در اختیار طالبان است. هنگام سرنگونی حکومت افغانستان، بخشی از تسلیحات ناپدید و به خارج از کشور قاچاق شد و اینک، در دسترس برخی گروههای تروریستی از جمله تحریک طالبان پاکستانی (تیتیپی) قرار دارد.
آمریکا در دوره ماموریت نظامیاش در افغانستان، میلیاردها دلار برای آموزش خلبانان و خریداری هلیکوپتر و هواپیما هزینه کرد و پس از پایان ماموریت، نیروهای آمریکایی بخشی از هلیکوپترها و هواپیماها را پیش از اینکه به دست طالبان بیفتند، غیرعملیاتی کردند. واشنگتن نخواست خطر کند و این تجهیزات را در اختیار طالبان بگذارد تا نیروی هوایی قوی داشته باشند.
طالبان چند هلیکوپتر ساخت روسیه در اختیار دارند که از آنها برای جابهجایی مقامهای ارشد و برخی امور دیگر استفاده میکنند. خلبانان نیروی هوایی افغانستان که آموزشدیده آمریکا و ناتو بودند پس از خروج نیروهای آمریکا از افغانستان، یا کشور را ترک کردهاند یا پنهانی زندگی میکنند. با سقوط کابل، ۵۶ فروند هلیکوپتر حکومت پیشین به ازبکستان و تاجیکستان منتقل شدند و این کشورها بهرغم درخواست مکرر طالبان، از تحویل این هلیکوپترها به طالبان سر باز زدند و به همین دلیل، طالبان هلیکوپترهای اندکی در اختیار دارند.
استفاده از هلیکوپترهای آمریکایی برای چند خلبان طالبان که فقط کار با سیستم هلیکوپترها و هواپیماهای روس را بلدند، دشوار است. طالبان در بخش تعمیر و عملیاتی کردن هلیکوپترها و هواپیماها با مشکل فنی جدی مواجهاند. در دوره حکومت پیشین افغانستان، هلیکوپترها و هواپیماها به پایگاههای نظامی آمریکا و آلمان در افغانستان منتقل میشد و بخشی از آنها در این پایگاهها تعمیر و بخشی دیگر به خارج از افغانستان فرستاده میشدند. اما حکومت طالبان با بحران مشروعیت بینالمللی مواجه است.
نیروی هوایی طالبان بیشتر هلیکوپترهای ساخت روسیه را برای انتقال مقامهای این گروه و در برخی مواقع، برای حمایت تسلیحاتی از نیروهای زمینی به کار میگیرند. اما در ماههای گذشته، بیشتر سفرهای مقامهای طالبان با هواپیماهای غیرنظامی انجام شده است.
کشورهای غربی و آمریکا طالبان را بهدلیل تسلط بر افغانستان از طریق گزینه نظامی، به نقض حقوق بشر و تشکیل ندادن حکومت فراگیر با حضور همه اقوام و اقلیتها متهم کرده است و در چنین شرایطی، هیچ کشوری خطر همکاری نظامی با طالبان را نمیپذیرد.
قطر که یکی از نزدیکترین کشورها به حکومت طالبان است، درخواست ملا یعقوب، وزیر دفاع این گروه، برای تامین لباس فرم، برگزاری برنامههای آموزشی و پرداخت حقوق ماهانه را نپذیرفت. این احتمال وجود دارد که کشورهای منطقه بهصورت پنهانی از طالبان حمایت نظامی کنند، همانطور که زمان جنگ طالبان با حکومت پیشین افغانستان هم اتفاق افتاده بود.
نیروهای کارآزموده ارتش، پلیس و امنیت ملی حکومت پیشین افغانستان بهدلیل سالها جنگ و تقابل با طالبان، از پیوستن به این گروه امتناع کردند و بخشی از آنها در روزهای پرهرجومرج سقوط کابل، به بریتانیا و آمریکا رفتند و شماری دیگر که هنوز در افغانستان به سر میبرند، پنهانی زندگی میکنند و نمیخواهند زیر پرچم طالبان کار کنند. نیروهای حکومت پیشین افغانستان بهدلیل دو دهه جنگ مرگبار با طالبان، به توانمندیهای تهاجمی و دفاعی دست یافته بودند.
مسندهای وزارتخانههای دفاع، داخله (کشور) و استخبارات (اطلاعات) طالبان در اختیار کسانی قرار دارد که آموزشهای نظامی ندیدهاند وهیچکدام از آنها تحصیلات دانشگاهی ندارند. ملا یعقوب، وزیر دفاع طالبان، فرزند ملا عمر، بنیانگذار گروه طالبان، و سراجالدین حقانی فرزند جلالالدین حقانی، بنیانگذار شبکه حقانی، است. در ردههای دیگر مقامهای طالبان افرادی قرار دارند که یا آموزش دینی دیدهاند یا حتی سواد ندارند، و استفاده از تسلیحات بهجامانده از حکومت پیشین با این نیروها دشوار و زمانبر است. حکومت طالبان را بیشتر طالبان «پشتونتبار» رهبری میکنند و بیشتر فرماندهان غیرپشتون منزوی و خانهنشین شدهاند، و این بیاعتمادی فرماندهان و نیروهای غیرپشتون به حکومت را افزایش میدهد.
طالبان با روایت «جهاد» و «مبارزه» و ادعای «ختم اشغال» توانستند از شهروندان افغان سربازگیری کنند. حکومت طالبان با به قدرت رسیدن، بخش عمده کارکنان وزارتخانههای دفاع، داخله (کشور) و ریاست امنیت ملی را برکنار و نیروهایشان را جابهجا کردند.
طالبان با پایان ماموریت نظامی ایالات متحده آمریکا و غرب در افغانستان، شعار «ختم اشغال» در افغانستان سر میدهند و ادعا میکنند که آمریکا را شکست دادهاند و با این ترفند میخواهند جنگجویان و حامیانشان را راضی نگه دارند. اما مقامهای ارشد طالبان از آمریکا میخواهند که تحریمها علیه این گروه را لغو کند و حکومتشان را به رسمیت بشناسد. گروهی که مدعی پیروزی است، هیچگاه از موضع تضرع و زاری وارد عمل نمیشود.