چهارده سازمان سیاسی فلسطینی، ۳۰ ژوئیه ۲۰۲۳، در شهر العلمین مصر، در یک نشست شرکت کردند و درباره برطرف کردن اختلافهای داخلی و دستیابی به آشتی، اتحاد و یکپارچگی، به گفتوگو پرداختند. هدف اصلی این نشست که به دعوت عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهوری مصر برگزار شد، این بود که محمود عباس، رهبر جنبش فتح و رئیس تشکیلات خودگردان در کرانه باختری و اسماعیل هنیه، رهبر جنبش حماس و مسلط در غزه، با هم گفتوگو کنند و اختلافهای موجود میان دو حکومت موازی در رامالله و غزه را برطرف کنند.
این درحالی است که در اثر حملههای مکرر شهرکنشینان یهودی و ارتش اسرائیل علیه شهروندان فلسطینی در سراسر کرانه باختری و با توجه به فضای آشفته سیاسی و اغتشاشهای بیسابقه ناشی از اصلاحات قضایی بنیامین نتانیاهو در اسرائیل، رهبران فلسطینی در مورد کاهش محبوبیت در میان مردم فلسطین و منزوی شدن در سطح منطقه و جهان نگراناند.
از سوی دیگر، مردم فلسطین از رهبری تشکیلات خودگردان فلسطینی انتقاد میکنند و معتقدند این تشکیلات براساس توافقنامه اوسلو، مسئولیت اداره امور مدنی و امنیتی در کرانه باختری را بر عهده دارد، اما در نتیجه ناتوانی و بیکفایتی رهبری، این تشکیلات هم از ارائه خدمات لازم به مردم ناتوان شده است و هم نتوانسته در مقابل حملههای ارتش اسرائیل و شهرکنشینان یهودی از شهرها، روستاها و اردوگاههای فلسطینیها حمایت کند. مردم فلسطین همچنین از رهبری تشکیلات خودگردان شاکیاند، زیرا نتوانسته است از فضای آشفته سیاسی و اغتشاشهای اخیر در اسرائیل، بهرهبرداری سیاسی کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در واقع آمارهای متعدد نشان میدهد که اکثر مردم فلسطین از عملکرد نهادهای ناکارآمد و غیرفعال سازمان آزادیبخش فلسطین و سایر سازمانهای سیاسی فلسطینی ناراضیاند، زیرا در دفاع از منافع ملی فلسطین ناکام بودهاند. اکثر مردم فلسطین تشکیلات خودگردان را متهم میکنند که در این مرحله دشوار مواجهه با اسرائیل، در دفاع از جانومال فلسطینیها شکست خورده است.
با توجه به شرایط یادشده، امیدها به نشست العلمین برای اینکه به رفع اختلافها منجر شود و در میان احزاب و گروههای فلسطینی آشتی و یکپارچگی ایجاد کند، محدود بود. همچنین با توجه به تاریخ غمانگیز شکست چنین نشستهایی، مردم فلسطین و تحلیلگران همچنان به نتایج مثبت این نشست با شک و تردید نگاه میکنند.
البته از آغاز جنبش ملی فلسطینیها برای تعیین سرنوشت و تشکیل دولت مستقل فلسطینی در دهه ۶۰ قرن گذشته و سپس تقسیم شدن جنبش در گذر زمان به احزاب و سازمانهای مختلف سیاسی و نظامی -با اهداف و راهبردهای گوناگون- اتحاد و یکپارچگی آنها آرزوی همیشگی همه مردم فلسطین و حامیان آنها بوده است. اما بهرغم تلاشهای بیشمار، متاسفانه هیچگاه این آرزوی همیشگی برآورده نشد، اما فلسطینیها چه در سرزمینهای اشغالی و چه در خارج، همچنان به وحدت و یکپارچگی گروههای سیاسی فلسطینی، امیدوار باقی ماندند.
پس از تسلط جنبش حماس بر غزه در ژوئن ۲۰۰۷، اختلافها در میان فلسطینیان شدت گرفت و هر دو جناج فلسطینی از ادعای نمایندگی کامل مردم فلسطین محروم شدند که در نتیجه آن، هم اسرائیل و هم جامعه بینالمللی با یک ساختار چندپاره فلسطینی وارد تعامل شدند. در همین حال، فلسطینیها امیدشان را به وحدت و یکپارچگی گروههای سیاسی فلسطینی از دست دادند و تنها به آشتی کردن آنها امید بستند.
تلاشهای فراوانی برای آشتی دادن دو جناح مهم فلسطینی (سازمان فتح و جنبش حماس) به سرپرستی کشورهایی مانند الجزایر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، ترکیه، روسیه و دیگران صورت گرفته و درنهایت توافقهایی هم به امضا رسیده است، اما هیچیک از آنها برآیند مثبت و پایدار نداشتهاند. برخی از این توافقها عبارتاند از: توافق مکه در ۲۰۰۷، توافق صنعا در ۲۰۰۸، توافق قاهره در ۲۰۱۱، توافق دوحه در ۲۰۱۲، توافق قاهره در ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ و توافق الجزایر در ۲۰۲۲ .
به همین دلیل برخی از کشورهای عربی تلاش برای آشتی دادن جناحهای متخاصم فلسطینی را بیهوده میدانند. همچنین بر اساس همهپرسیها در یک دهه گذشته، ۷۴ درصد از فلسطینیها بر این باورند که تلاشها برای آشتی دادن گروههای فلسطینی ازجمله فتح و حماس، به اندازه کافی و بهگونه جدی صورت نگرفته است. به همین ترتیب ۸۱ درصد از فلسطینیها به پیروزی این تلاشها بدبیناند و تنها ۱۶ درصد آنها ابراز خوشبینی کردهاند.
اما مصالحه میان فلسطینیها محال نیست و اگر به دو گام مهم که در گذشته مورد توجه نبوده است، توجه جدی شود، تلاشها نتیجه مثبت خواهد داد و مصالحه امکانپذیر خواهد شد. این دو گام مهم یکی، مشخص کردن هدف پس از بررسی و تحقیق لازم و دوم، پیگیری جدی طرفهای دخیل و درگیر است.
باید یادآور شد که پیروی نکردن از راهکارها و شیوههای دموکراتیک در سیاست فلسطین نیز در شکست تلاشهای مصالحه تاثیرگذار بوده است، زیرا درنتیجه بیتوجهی به این امر، جنبش فتح در پیشبرد روند حاکمیت بر مبنای رویکرد دموکراسی، به سختی شکست خورد، همانگونه که جنبش حماس و سایر سازمانهای سیاسی ایدئولوژیک نتوانستند در جایگاه جریان مخالف، استبداد و تکرویهای فتح را مهار کنند.
هرچند اظهارنظر درباره نتیجه نشست العلمین هنوز زود است، اما شواهد نشان میدهند که این نشست نیز مانند نشستهای پیشین که از سال ۲۰۰۷ آغاز شد، بدون اینکه نتیجه ملموسی داشته باشد پایان یافته است. متاسفانه بیاعتمادی و اختلاف بر نشست العلمین نیز سایه افکند و تلاش برای ایجاد آشتی ملی میان گروههای سیاسی فلسطینی، بار دیگر با شکست مواجه شد.