مشت در کونی چیست؟
گوسفند را که میکشند، برای اینکه پوستش را درسته بکَنند، از کشاله رانش سوراخی، منفذی باز میکنند و در آن فوت میکنند و گوسفند را باد میکنند. لاشه از درون که خوب پف کرده باشد کار پوست کنی راحت است. مقداری که پوستش را کندند، برای اینکه باد در همه جایش جا بیفتد، یک مشت محکم هم میکوبند به تهیگاه گوسفند سربریدهای که کله و پاچه و دل و قلوه و ران و سردست و دندههایش را خواهند خورد و پوست و پشمش را هم جداگانه راهی بازار خواهند کرد.
این را میگویند «مشت در کونی» که در خیلی روابط مورد مصرف دارد. هوش مصنوعی آن را «تشکر منفی» میخواند.
از هوش مصنوعی خواستیم مصداق خبری و شاهدی مستند از «مشت در کونی» در اختیار خبرنگار ما بگذارد. عیناً نقل میکنم:
هوش مصنوعی مینویسد:
«در سپتامبرِ ۱۹۸۰- شهریور ۵۹ - جنگ ایران و عراق آغاز شد و جمهوری اسلامی از مردم کمک خواست و «ستاد تبلیغات جنگ» به ریاست سید محمد خاتمی تشکیل شد و این ستاد همه گونه تبلیغات برای تشویق و ترغیب و تفریب! جوانان در شتافتن به جبهه جنگ و جانبازی، رو به راه کرد و بخصوص با بازیهای روانی و عاطفی و بهرهگیری از احساسات جوانان و به ویژه کودکان و دانش آموزان و اختراع کردن کلید بهشت و وعدههای آن جهانی و آن چنانی و دادن یخچال و فریزر به خانواده بچههای کشته شده و فرستادن امام زمانهای تقلبی به پشت جبههها و تدارک شعارها و پوسترها و خبرهای برانگیزانند، جنگی را ادامه دادند که به سر کشیدن جام زهر توسط امام خمینی ختم شد.»
هوش مصنوعی میافزاید:
«بسیاری از جوانان به جبهه رفتند و کشته شدند یا مجروح برگشتند یا مفقودالاثر، برنگشتند. بعد از جنگ «ستاد تبلیغات جنگ» جایش را داد به «بنیاد شهید و امور ایثارگران» و اسمی رویش بود که همه جور بودجه و بریز و بپاش حق مسلمش بود. وظایف «بنیاد شهید» در آغاز عمدهاش خلاصه شد در اینکه بیوههای شهدا که همه دختران جوان بودند تحت حمایت و عنایت و صغایت! حضرات علما و سرداران خوش سلیقه قرار بگیرند. بعد بخش «امور ایثارگران» هم قرار شد با آن بودجههای فوق نجومی، به وضع زندگی و معیشت جانبازان و مجروحان ناقص شده و ناتوان شده و موجی شده برسد.»
هوش مصنوعی ادامه میدهد:
در نتیجه سی چهل سال پس از خاتمه جنگ، در خبرهای ماه پیش میخوانیم:
«روز شنبه ۱۷ تیرماه، مجروحان، ناقص شدهها و جانبازان جنگ ایران و عراق در اعتراض به وضع معیشت و نارساییها و محرومیتها و بی اعتناییهای مسئولان، در مقابل ساختمان مرکزی «بنیاد شهید و امور ایثارگران» تجمع کردند. نیروهای امنیتی و انتظامی با خشونت آنها را متفرق کرده، عدهای را بازداشت کردند و به بقیه گاز اشک آور زدند.»
هوش مصنوعی در پایان مینویسد «خدا بهشان رحم کرد که پوستشان را نکندند.»
***