بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا، در اولین اظهار نظر رسمی خود پس از ترور قاسم سلیمانی، به موضوع اتحاد بین دو کشور بریتانیا و ایالات متحده آمریکا اشاره کرد.
او که تازه از تعطیلات و سفر تفریحی خود به لندن بازگشته است، در تماسی تلفنی با دونالد ترامپ درباره کشته شدن قاسم سلیمانی و اوضاع منطقه خاورمیانه گفتگو کرده است.
پس از آن بوریس جانسون، با صراحت در مورد کشته شدن یک نظامی عالیرتبه ایرانی موضع گرفت و اعلام داشت که قاسم سلیمانی، تهدیدی برای منطقه و بی ثباتی اوضاع خاورمیانه بوده است.
او همچنین تاکید کرد اقدامات نظامی قاسم سلیمانی موجب کشته شدن هزاران غیر نظامی شده و از مرگ او متاسف نیست. اگر چه بوریس جانسون، به موضوع پرهیز از انتقام و خشونت بیشتر در منطقه نیز اشاره داشت و ادامه ناامنی را به ضرر تمام طرفها دانست.
دومینیک راب، وزیر امور خارجه بریتانیا، نیز روز یکشنبه در برنامه تلویزیونی اندرو مار شرکت داشت و در این برنامه از ترور قاسم سلیمانی دفاع کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او این طرفداری را تا جایی پیش برد که از این حمله به اسم «دفاع از خود» یاد کرد. اشاره او به اقدامات قاسم سلیمانی علیه نظامیان آمریکایی بوده است که در مقابل تهدیدات او، آمریکا دست به دفاع از خود زده است.
این موضوعیست که بلافاصله پس از ترور قاسم سلیمانی از سوی آمریکا هم مطرح شد؛ این که او در روزهای قبل از ترورش مشغول آمادهسازی حملاتی شدید به نیروهای آمریکایی بوده است. این ادعا از طرف اشخاصی چون محسن رضایی - که خودش سپاهی بوده و همچنین از اعضای فعلی مجمع مصلحت نظام هم هست، رد شده است. محسن رضایی در مقابل دوربین رسانه ملی ایران گفت اگر آمریکا در این مورد مدرکی دارد آن را ارائه دهد.
در بخش بعدی برنامه، اندرو مار از غیبت نخست وزیر در لندن پس از حمله آمریکا، از راب سئوال کرد؛ موضوعی که این روزها بوریس جانسون را با انتقاداتی روبرو کرده است. دومینیک راب در پاسخ اعلام کرد که در طول تعطیلات مدام با نخست وزیر در تماس بوده است و از این بابت خلائی وجود نداشته و بوریس جانسون در هر لحظه از امور مطلع بوده است.
بوریس جانسون با رهبران دو کشور دیگر اروپایی و از امضاکنندگان برجام، آلمان و فرانسه بیانیه مشترکی ارائه کرده و در آن خواستار اجتناب از هر گونه اقدام خشونت آمیز نظامی در منطقه و بازگشت ایران به تعهدات توافقنامه برجام شدند.
ایران، پس از کشته شدن قاسم سلیمانی در یکی از اولین اقدامات، اعلام داشته که تصمیم به غنی سازی مجدد اورانیوم گرفته که این موضع نشان از پایان عمر برجام دارد.
این قضیه حتی پیش از اعلام موضع ایران، توسط بسیاری از مسئولان اتحادیه اروپا هشدار داده شده بود. به طور مثال دونالد تاسک، از مسئولین سابق شورای اروپا، پس از خبر کشته شدن قاسم سلیمانی آن را پیش بینی کرده بود. او هشدار داده بود که کشته شدن این فرمانده منجر به خروج ایران از برجام و در نتیجه بازگشت تحریمهای اروپایی علیه ایران خواهد شد.
در بریتانیا، جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر، از روز نخست مخالفت خود را با اقدام آمریکا اعلام داشت. او در روزهای بعد از آن حتی درخواست جلسهای فوری برای رسیدگی به این موضوع را مطرح کرد.
در همین روزها، امیلی تورنبری - که از او به عنوان یکی از جانشینهای جرمی کوربین در حزب کارگر نام میبرند، به موضعگیری بوریس جانسون پس از ترور قاسم سلیمانی انتقادی داشت. او به طور کنایه آمیزی، ماندن بوریس جانسون در تعطیلات و آفتاب گرفتن او را به میان کشیده که در شرایط حساس - که درخواست برگزاری جلسات کبری مطرح شده بود، او به این موضوع و خطری که منطقه و جهان را تهدید میکند، بیاعتنا بوده است. خانم تورنبری حمله آمریکا را اقدامی جنگ افروز و خطرناک توصیف کرده است.
بعد از شکست سهمگین حزب کارگر در انتخابات عمومی دسامبر گذشته، آنها کرسیهای بسیاری را در پارلمان از دست دادند و این موضوع قدرت آنها را در مقابل حزب محافظه کار و بوریس جانسون به طرز چشمگیری کاهش داده است. بنابراین اعتراضات جرمی کوربین و دیگر اعضای حزب کارگر به موضوع ورود بریتانیا به همراهی در جنگ با ایران، در حالی صورت میگیرد که آنها شانس زیادی برای به کرسی نشاندن حرفشان در پارلمان و تصمیمات دولت در این باره ندارند.
آیا بریتانیا آمریکا را در جنگ دیگری همراهی خواهد کرد؟
در روزهای ابتدایی سال که خبر ترور قاسم سلیمانی رسانهای شد، اولین سئوال مردم از نخست وزیر کشورشان این بود که آیا او در جریان این حمله قرار داشته است؟ بوریس جانسون که خودش در تعطیلات آخر سال به سر میبرد، به خبرگزاریهای رسمی اعلام کرد که از این موضوع بی خبر بوده است. این صحبت او از دو جهت با انتقادات بسیاری روبرو شد.
اول از همه به این دلیل که بریتانیا و ایالات متحده همواره دو کشور نزدیک و بسیار متحد با هم بودهاند. روابط این دو کشور، در طول دهههای متمادی مانند دو تن از اعضای یک خانواده است که در جنگها کنار هم میایستند و در دنیای سیاست نیز هرگز از یکدیگر روی برنگرداندهاند. اما با وجود تمام این دوستیها و اتحاد عمیق، ایالات متحده خود را موظف به اشتراک گذاشتن این تصمیم با بریتانیا ندانسته است. منتقدین میگویند، اگر قرار به همراهی بریتانیا با آمریکا در جنگ احتمالی علیه ایران باشد، این موضوع به طور قطع برای بریتانیا هزینههایی در بردارد. بنابراین این کشور نیز میبایست در جریان این حمله قرار میگرفت. به اعتقاد آنان، بریتانیا در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته و اکنون ناخواسته باید تاوان شرکت در جنگی دیگر در منطقه خاورمیانه را بپردازد.
دوم اینکه، پیش از انتخابات سراسری دسامبر در این کشور، و پیروزی مطلق حزب محافظهکار، منتقدین به روند برگزیت و آنچه بوریس جانسون در سیاست خارجه با آمریکا پیش خواهد گرفت، هشدار داده بودند. آنها بارها اعلام کردند که جدایی سخت از اتحادیه اروپا، منجر به منزوی شدن بریتانیا در دنیای سیاست خواهد شد و این موضوع موجب میشود تا تنها یار و متحد این کشور ایالات متحده آمریکا باشد.
این موضوع نیز موجب ضعف این کشور در مقابل آمریکا خواهد شد. به طوری که در مواقع لازم قادر نیست از بار سیاستهای یکطرفه و جانبدارانه آمریکا شانه خالی کند. آنها به همین مورد اخیر و بیاطلاعی نخست وزیر از این حمله اشاره داشته و این موضع آمریکا در برابر بریتانیا را ناشی از ضعف بریتانیا در روابط سیاسی با آن کشور میدانند.
از طرف دیگر، بسیاری میگویند بریتانیای محافظهکار به طور قطع شتابان به سمت همراهی با آمریکا در جنگ احتمالی آینده پیش خواهد رفت و این موضوع را به وضوح میتوان در سخنان نخست وزیر و وزیر امور خارجه مشاهده کرد.
دفاع از این حمله و درست دانستن «حق دفاع از خود» - که آمریکا به آن اشاره داشته است، نشانههایی از این دست هستند. همچنین ارسال نظامیان و جنگندههای بیشتر به خلیج فارس نیز گویای نظر مثبت بریتانیا در این همراهی است. به علاوه که بوریس جانسون در اولین اظهاراتش - پس از مکالمه تلفنی با دونالد ترامپ، به اهمیت اتحاد و نزدیکی دو کشور اشاره ویژهای داشت.
حال تصور بسیاری این است که اگر رهبر حزب کارگر، جرمی کوربین، در انتخابات دسامبر سال گذشته پیروز شده بود هم اکنون در مقابل موضع جنگجویانه آمریکا به گونهای دیگر عمل میکرد و احتمال اینکه بریتانیا وارد بازی جنگی با آمریکا بشود تقریبا محال بود.
بهخصوص اینکه در همین روزها جرمی کوربین و جانشین احتمالی او، امیلی تورنبری، موضع سخت و مخالفی در برابر ورود بریتانیا به جنگ اتخاذ کردهاند.
اما در مقابل عدهای هم وقایع پس از 11 سپتامبر و آنچه را در منطقه خاورمیانه اتفاق افتاد، یاد آوری میکنند. در آن زمان تونی بلر، رهبر حزب کارگر و نخست وزیر بود و بریتانیا نیز در جنگهای خاورمیانه، با آمریکا همراهی کامل کرد. در هر دو جنگ افغانستان و عراق، بریتانیا در کنار ایالات متحده نقش کلیدی و حساسی را ایفا کرد.
با توجه به این عقیده، تفاوتی ندارد چه حزبی در بریتانیا بر سر کار باشد، و هر زمان شریک استراتژیک این کشور- آمریکا، وارد جنگ فرامنطقهای شود، نیروهای نظامی بریتانیا نیز دوشادوش آنها میجنگند. به بیانی دیگر، روابط دیپلماتیک و سیاسی دو کشور آمریکا و بریتانیا به گونهای است که این دو در جنگهای متعددی یکدیگر را همراهی میکنند. بی تردید منافع کلی بریتانیا از اتحاد با کشور قدرتمندی مانند آمریکا، بیشتر از هزینههایی است که برای جنگ متحمل میشود و این بار نیز در صورت شعلهور شدن جنگی میان آمریکا و ایران، نیروهای نظامی بریتانیا به نفع ایالات متحده به آن وارد خواهند شد.