انتشار تصاویر خصوصی هنرمندان و شخصیتهای معروف که اصطلاحا «سلبریتی» نامیده میشوند، با هدف تخریب یا تحت فشار قراردادن یک جناح، دسته، گروه یا بخشی از جامعه، موضوعی است که چندین دهه در ایران سابقه دارد. با توجه به مذهبی بودن و فرهنگ خاص ایرانیها، انتشار چنین تصاویری معمولا موثر بوده است. اما موضوع وقتی دردسرساز میشود که افشاگریها، از سوی نهادهای وابسته قدرت و با اهداف سیاسی صورت بگیرد. در چنین حالتی است که موضوع ابعاد وسیعی مییابد و آثاری از خود برجای میگذارد که بسیار قابل تامل است. اما سوال اینجاست که در این میان، بیشترین آسیب، متوجه چه کسانی خواهد بود.
برای درک بهتر موضوع، بهتر است کمی درباره افراد «تاثیرگذار» یا همان «سلبریتی»ها که بیشترین اتفاقات هم در اطراف یا با محوریت آنان رخ داده است و میدهد، بیشتر بدانیم. در همین چهارچوب، کمی به سالهای قبل باز میگردیم؛ به روزهایی که رضا رشیدپور به علت حمایت از کاندیداتوری حسن روحانی و فعالیت در ستاد او، در تلویزیون «ممنوعالتصویر» بود و در شبکهای اینترنتی برنامهسازی میکرد. او برنامهای داشت به نام «دید در شب» که در آن، با افراد مختلف سیاسی و غیرسیاسی معروف یا پرطرفدار مصاحبه میکرد. یکی از آنها، سحر قریشی، بازیگر سینما و تلویزیون، بود که در اینستاگرام حدود هفت میلیون «دنبال کننده» دارد. پاسخهای سطحی، ناپخته و بیربط او به سوالات مجری برنامه، نشان داد که میلیونها نفر، دنبال کننده چه تفکر و سطحی از دانش و آگاهی یک به اصطلاح «سلبریتی» هستند.
ماجرا آنجا قابل تاملتر میشود که این بازیگر، میگوید که به هیچ عنوان نه تلویزیون میبیند و نه روزنامه میخواند، و البته کتاب هم مطالعه نمیکند. او در همان برنامه، شخصیت محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری پیشین، را دارای «کاریزما» میداند و درباره رئیس جمهوری کنونی میگوید: «در دست او کلیدی دارم که اگر بدهد، در خیلی از گاوصندوقها را باز میکنم.» و در ادامه هم میگوید: «خیلی خوشحالم از این که رئیس جمهوریمان وقتی جایی میروند مترجم ندارند و به زبان مسلط هستند.» این بازیگر چند وقت بعد هم در واکنش به موضوع حضور زنان در استادیومهای ورزشی واکنش نشان داد و در پاسخ به این سوال که آیا دوست ندارد به استادیوم برود و فوتبال ببیند، گفته بود: «دوست ندارم بروم استادیوم. از این که کنار تعداد زیادی آقا قرار بگیرم منقلب میشم، احساس امنیتم رو از دست میدهم. کاملاً موافقم که اجازه نمیدهند خانمها به استادیوم بروند.» بعد از این واکنشها که در راستای نظرات جناح تندرو حاکم بر جمهوری اسلامی بود، تصاویری از وی در کنار یک مرد در یکی از مراکز تجاری کشور امارات عربی متحده، و پس از آن هم در استادیوم فوتبال شهر ابوظبی (مسابقه تیمهای پرسپولیس و الهلال) منتشر شد.
انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ را میتوان سرآغاز فصل جدیدی از حضور و ابراز نظر این قبیل افراد «تاثیرگذار» (در فضای شبکههای اجتماعی مجازی) در همه زمینهها دانست. این قشر، با این گمان که تعداد دنبال کنندگان و «لایک»هایی که در فضای مجازی دریافت میکنند، حق اظهارنظر در همه شئون را به آنها میدهد، طی سالهای گذشته درموضوعات گوناگون، از سیاست تا علوم ریاضی، اقتصاد، جامعهشناسی، روابط بینالملل و حتی پزشکی، ابراز نظر کردهاند.
جامعهشناسان، این نوع رفتارهای دوگانه را که بیانگر تمایز در شخصیت واقعی و شخصیت نمایشی این قبیل چهرههای مشهور است، ناشی از دوگانه بودن معیارهای مدیریت جامعه میدانند. در جامعهای که یک روحانی تندرو نامزد انتخابات ریاست جمهوری، از یک خواننده درجه چندم ممنوع الفعالیت اما پرطرفدار (سه میلیون دنبالکننده در اینستاگرام) در کارزار انتخاباتیاش استفاده میکند، و خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران از همان خواننده در همان ایام تقدیر میکند، باید انتظار داشت که بهنوش بختیاری، بازیگر سینما و تلویزیون، در روزهایی که اوضاع اقتصادی مردم به سبب تحریمها و گرانیها بدتر شده است، به مردم بگوید: «چه بهتر که گوشت گران شد، زیرا که چیز خیلی خوبی نیست. هیچ خانوادهای شرمنده بچهاش نباشد و بگوید که چه بهتر گوشت نمیخورید»، یا در ایامی که زمینلرزه در استانهای کرمانشاه و ایلام رخ میدهد، برخی از «مشاهیر» همین قشر، فقط برای دیده شدن و عکس گرفتن با مردم آسیبدیده و انتشار آن در فضای مجازی، به مناطق زلزلهزده بروند و بدون هیچ کمک موثری به خانههاشان بازگردند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به طور کلی در ایران، چهرههای پرطرفدار یا «سلبریتی»هایی مانند آنانی که در بالا اشاره شد (و تعدادشان هم کم نیست) اگر در زمین حکومت و جناحهای سیاسی بازی کنند، مانعی برای فعالیت در فضای مجازی و حقیقی نخواهند داشت. اما اگر مستقل، بهموقع، درست و در جهت دغدغههای مردم اظهار نظر کنند، حتما با مشکل مواجه خواهند شد. علی دایی، علی کریمی وریا غفوری، و چند چهره مشهور دیگر، از معدود کسانی در این محدوده بهشمار میروند.
علی دایی در جریان زلزله کرمانشاه از محبوبیتش برای کمک به آسیبدیدگان از زلزله استفاده کرد و با جمع آوری بیش از ۱۱ میلیارد تومان وجه نقد، تعداد زیادی واحد مسکونی برای روستاییان زلزلهزده ساخت. اما چندی بعد، حسابهای او از سوی دادستانی مسدود شد و برایش احضاریه صادر شد. علی کریمی و وریا غفوری، بازیکنان سابق و فعلی دو باشگاه پرسپولیس و استقلال، هم بارها بدون هیچ واهمهای در دفاع از مردم و در نقد ظلمی که به آنها میشود، سخن گفتهاند و واکنش نشان دادهاند. واقعیت جامعه امروز ایران این است که فعلا «لایک» (نشانه «پسند») مبنای همه تصمیمگیریهای دنبالکنندگان مشاهیر باسواد و بیسواد در فضای مجازی و واقعی است. این، بدان معناست که گردانندگان جامعه نتوانستهاند چهارچوبهای لازم را برای پویایی اندیشه و تفکر بهوجود آورند. در چنین جامعهای، قطعا انتشار تصاویر خصوصی این قبیل «مشاهیر» با دو واکنش غیرمنطقی مواجه خواهد شد: انزجار از صاحب عکس، یا بیخیالی و توجیه و طرفداری بیشتر.