بحران غزه؛ درگیری محدود یا نبردی روبه‌گسترش؟

تهران و گروه‌های نیابتی جوری شعار می‌دهند انگار محور مقاومت همواره برنده بازی بوده است

جنگ برای غیرنظامیان جز خون و اشک وماتم و ویرانی چیزی به دنبال ندارد‌ــ عکس از: Reuters

نبرد غزه قبل از عملیات «طوفان‌ الاقصی» آغاز شد. این جنگ فارغ از گستردگی ویرانی و تهاجم زمینی، پایانی ندارد و در عمل، دو جنگ متفاوت است که مکمل یکدیگرند.

جنگ اول نبردی مستقیم به شمار می‌رود که یک طرف آن اسرائيل و طرف دیگر آن حماس و جهاد اسلامی است و در آن هر دو طرف از حداکثر قدرت و از همه ابزارهای ممکن استفاده می‌کنند تا جایی که تل‌آویو بدون توجه به قوانین جنگ، مردم غزه را از آب، غذا و برق محروم و اصل ثابت لزوم خودداری از قطع آب به روی دشمن را که در جنگ‌های باستانی و در روزگار یونانیان هم رعایت می‌شد، نقض کرده است. جنگ دوم هم نبردی نیابتی میان حامیان دو طرف جنگ اول است.

ایالات متحده موضعی تغییرناپذیر در حمایت از اسرائيل اتخاذ کرده و همان‌گونه که جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا، گفت «تعهد این کشور به حمایت از امنیت اسرائيل تزلزل‌ناپذیر است». در سایه همین رویکرد، واشنگتن درهای زرادخانه تسلیحاتی‌اش را به روی اسرائيل گشود و ناو هواپیمابر جرالد فورد را به شرق مدیترانه اعزام کرد.

از سوی دیگر، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، اعلام کرد که او «به عنوان وزیر امور خارجه و یک یهودی» به بیت‌المقدس آمده تا اطمینان حاصل کند که دولت عبری به هر آنچه برای جنگ نیاز دارد، دست یافته است.

آنچه واشنگتن بر آن تمرکز دارد، محدود کردن جبهه جنگ در نوار غزه و هشدار به دشمنانش درباره باز کردن جبهه دیگری علیه اسرائيل است و همان‌طور که لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده، و چارلز براون، رئیس ستاد ارتش آمریکا، گفته‌اند واشنگتن می‌خواهد با ارسال ناوهواپیمابر مانع پیوستن دیگران به جنگ علیه اسرائيل شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در مقابل، تنها کاری که حامیان حماس از جمله حزب‌الله و جناح‌های مسلح مرتبط با ایران در یمن، عراق و سوریه تاکنون انجام داده‌اند، اعلام آمادگی برای پیوستن به جنگ و تهدید به حمله علیه نیروهای آمریکایی در منطقه و تبادل حملات موشکی محدود بین حزب‌الله و اسرائيل در جبهه جنوبی است. اما ایران که به‌عنوان محور حمایت از حماس به‌شمار می‌رود، همواره برنامه‌هایش را از طریق جنگ‌های نیابتی پیش می‌برد.

حسین جلالی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، در واکنش به تهدیدهای اخیر اسرائیل، گفت: «نمی‌توانیم در جنگ با اسرائیل حضور فیزیکی داشته باشیم اما از حماس حمایت می‌کنیم و با استفاده از نیروهای مقاومت علیه اسرائیل می‌جنگیم. این سیاست راهبردی است که از اول انقلاب آن را دنبال می‌کنیم.»

حامیان هردو طرف انگیزه‌های خاص خود را دارند که ممکن است سرانجام آن‌ها را به ورود مستقیم به جنگ وادار کند. آمریکا که سیاست بازدارندگی در پیش گرفته، باید به این سوال پاسخ دهد که اگر نیروهای رقیب به پیام‌های هشداردهنده آمریکا اهمیت ندهند و در چارچوب راهبرد «وحدت میدان‌ها» برای مقابله با نیروهای آمریکایی وارد میدان نبرد شوند، آمریکا چه خواهد کرد؟ آیا مستقیما پاسخ نظامی می‌دهد یا از موضع اعلام‌شده‌اش عقب‌نشینی می‌کند و حتی قدرت بازدارندگی‌اش را هم از دست می‌دهد؟

از سوی دیگر، اگر تهاجم زمینی اسرائیل بتواند به حماس ضربه بزند، گروه‌های مسلح حامی این جنبش جز ورود به میدان جنگ چاره دیگری پیش رو نخواهند داشت و در این صورت، تهران سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی را که برای ایجاد و بقای این گروه‌ها کرده است، از دست خواهد داد یا اینکه ناگزیر به توسعه راهبرد «وحدت میدان‌ها» در محور مقاومت خواهد شد. اکنون آیا تهران حزب‌الله را به گشودن جبهه‌های دیگری در جنوب لبنان و جولان سوریه وادار خواهد کرد؟ و پس از دست دادن سرمایه‌گذاری‌هایش در نوارغزه، بزرگ‌ترین و پرهزینه‌ترین سرمایه‌گذاری‌اش در لبنان را هدر خواهد داد؟  

تهران و گروه‌های نیابتی آن پیوسته شعارهایی سر می‌دهند که گویا محور مقاومت همواره برنده بازی است و نصرت الهی همیشه همراه آن است. در حالی‌ که آمریکا، روسیه، اروپا و چین با توانایی‌های نظامی بسیاری که دارند، به محدودیت قدرتشان پی برده‌اند؛ به‌ویژه پس از به درازا کشیدن جنگ اوکراین که از میزان قدرت و توانایی روسیه پرده برداشت. در حالی که قدرتی که ایران و گروه‌های نیابتی‌اش به آن می‌بالند، در مقایسه با توانایی‌های نظامی کشورهای قدرتمند، کاملا محدود و ناچیز است.

مائو تسه تونگ که در دهه ۱۹۷۰ با رئیس‌جمهوری نیکسون علیه مسکو متحد شد، اذعان کرد زمانی که در گذشته این شعار را که «آمریکا ببر کاغذی است» ابداع کرد، در واقع دچار توهم شده بود، اما جمهوری اسلامی ایران همواره به موشک‌ها و پهپادهایش می‌نازد و آمریکا را کمتر از یک «ببر کاغذی» و اسرائیل را ضعیف‌تر از «خانه عنکبوت» می‌بیند، بدون اینکه به بمباران پایگاه‌ها نظامی و انبارهای تسلیحاتی‌اش به دست اسرائيل پاسخی بدهد.

بازی در هر دو جنگ خطرناک و پیچیده است. نتایج جنگ مستقیم اول بین حماس و اسرائيل سرنوشت جنگ غیرمستقیم دوم را رقم می‌زند؛ در حالی که تحولات جنگ دوم در تعیین مسیر جنگ اول نقش دارند. البته در درگیری‌های ژئوپلیتیکی و راهبردی که برای غیرنظامیان جز خون، اشک، ویرانی و آوارگی چیز دیگری به بار نمی‌آورد، هیچ جایی برای محاسبه باقی نمی‌ماند.

برگرفته از ایندیپندنت عربی

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه