نبرد غزه افزون بر اینکه اسرائيل و فلسطین را در یک رویارویی شدیدی قرار داده، جنگی نیابتی بین ایران و آمریکا است. آمریکا با شخص رئیسجمهوری، کارکنان دولت و زرادخانه نظامیاش به اسرائیل آمد تا در کنار اسرائیل بایستد و درباره گشودن جبهههای دیگر و تبدیل نبرد کنونی به جنگ منطقهای به «دشمنانش» هشدار دهد.
در مقابل، ایران خواستار پایان دادن به تهاجم اسرائیل به غزه است و رهبر جمهوری اسلامی، مسئولان دولتی و رهبران ارتش و سپاه پاسداران تهدید کردهاند که اگر حمله به غزه ادامه پیدا کند، اسرائيل با «مقاومت امت اسلامی» مواجه خواهد شد. در عین حال، ایران متحدان، گروههای شبهنظامی و جناحهای وابسته به خود را برای نجات حماس و غزه آماده میکند تا آنها را برای جنگی که ممکن است بزرگ و فراگیر باشد، بسیج کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
محدود کردن جنگ به نوار غزه تلاشی نافرجام و بسیار دشوار خواهد بود؛ زیرا اگر درگیری کنونی ادامه پیدا کند، حتما به یک جنگ فراگیر منطقهای تبدیل میشود. نه سناریو جنگ غزه در حد حملات هوایی ویرانگر، تهاجم زمینی و آمادگی برای رویارویی در نوار غزه محدود خواهد ماند و نه سناریو جنگ منطقهای در چارچوب نگرانی عربها و هشدارهای آمریکا و اروپا باقی میماند، بلکه هشدار روسیه و چین و پیامدهای بعدی منطقه را به سمت سرنوشتی نامعلوم سوق خواهد داد.
هرچند جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، زمانی که در سفر به تلآویو خطاب به اسرائیلیها گفت: «شما تنها نیستید و به هر آنچه نیاز داشته باشید، دست خواهید یافت»، از خود یهودیان صهیونیستتر به نظر میرسید، در عمل پایبندیاش را به محدود کردن جنگ نشان داد و با ترسیم «خط قرمزها»، بر لزوم جلوگیری از گسترش دامنه جنگ تاکید کرد. جو بایدن در حالی که اشغال غزه را «اشتباه بزرگ» دانست، «از بین بردن افراطگرایان» را یک امر ضروری دانست و در عین حال به این نکته اشاره کرد که «باید برای احیای حاکمیت فلسطین و تشکیل کشور فلسطین راهی وجود داشته باشد».
آنچه پس از موضع بایدن و نگرانی از توانایی حماس در غزه غیرمنتظره بهنظر میرسید، اظهارات نتانیاهو و یوآو گالانت درباره جنگ غزه بود؛ زیرا آنها گفتند که «جنگ غزه طولانی و متفاوت خواهد بود زیرا دشمن متفاوت است». بنابراین، هیچ عملیات قاطع یا ضربه مهلکی وجود نخواهد داشت و نبرد زمینی در نوار غزه تا ماهها ادامه مییابد. اسرائيل نمیتواند نیروهای ذخیره را ماهها در خدمت نگه دارد، زیرا این امر همهچیز را در کشوری که ارتش آن از جنگ زمینی هراس دارد، متوقف میکند.
از سوی دیگر، اگر ایران و متحدانش مستقیم وارد جنگ شوند، مدیریت رویارویی با اسرائیل در سناریو جنگ قاطع و حمله سریع و مرگبار برای آنها بهشدت دشوار خواهد بود. اگر اسرائيل ادعا میکند که در حال راهاندازی یک جنگ وجودی است، تهران نیز با تهدید برچیده شدن بساط گروههای شبهنظامی وابسته به آن در منطقه مواجه است.
امروز حماس و جهاد اسلامی در معرض نابودی قرار دارند، فردا حزبالله و در گامهای بعدی جناحهای وابسته به ایران در سوریه و عراق با سرنوشت مشابهی موجه خواهند شد. در نتیجه، میتوان گفت که ایران آماده است از همه سلاحها، گزینهها و کارتهای فشار برای محافظت از حماس و جلوگیری از هرگونه اقدام علیه سایر گروههای مسلح وابسته به آن استفاده کند، زیرا دفاع از گروههای یادشده در واقع دفاع از پروژه منطقهای است که تهران برای راهاندازی آن تلاشهای بسیار و سرمایهگذاریهای بزرگی کرده است.
از این رو، جمهوری اسلامی بر این باور است که پس از عملیات «طوفان الاقصی»، چه این جنگ در نوار غزه محصور بماند و چه به جنگ منطقهای تبدیل شود، فرصتی برای «محور مقاومت» است تا در مسیری که خاورمیانه را برخلاف تصور نتانیاهو تغییر میدهد، پیروزی کسب کند.
از این جهت، شتاب آمریکا برای حمایت از اسرائيل و اشاره به دولت دیگری پس از جنگ به معنای بازگشت به روند مذاکره با تشکیلات خودگردان فلسطین درباره «راهحل دو کشور» است. البته «محور مقاومت» تنها برای نجات حماس و غزه نمیجنگد، بلکه در تلاش برای مبارزه با پروژه آمریکا برای خاورمیانه است، زیرا هدف از طرح آمریکا خنثی کردن پروژه منطقهای ایران، ریشهکن کردن گروههای نیابتی آن و قرار دادن آن کشور در محاصره است، تا ایران به یک «کشور عادی» تبدیل شود و از صدور انقلاب و مداخله در امور دیگران دست بردارد.
تناقض بین جاهطلبی بزرگ ایران، تفاخر به قدرت و نگرانی از سرنگونی رژیم یک پارادوکس شگفتانگیز است، زیرا به گفته خمینی، بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، هیچ چیزی به اندازه دشمنی با آمریکا رژیم جمهوری اسلامی را تقویت نمیکند و هیچ چیزی بیشتر از تحریمهای آمریکا و دشواری تفاهم با واشنگتن برای دستیابی به توافقی مشابه برجام که در دوره اوباما منعقد و ترامپ از آن خارج شد، برای رژیم ایران نگرانکننده نیست.
متاسفانه آنچه در این میان نادیده گرفته میشود، رنج و مشکلات روزافزون ساکنان غزه است که از یک سو از آب، غذا، دارو و برق محروماند و از سوی دیگر پیوسته به آوارگی و مرگ تهدید میشوند.
برگرفته از ایندیپندنت عربی
© IndependentArabia