دو دهه پس از سرقت مسلحانه از موزه پارس؛ قرآن کوفی پیدا شد سارقان پیدا نشدند

حراج کریستی لندن دو برگه قرآن کوفی به‌سرقت‌رفته از موزه پارس را از فهرست فروش خود حذف کرد

حراج کریستی لندن، یک روز قبل از فروش دو برگه یکی از کهن‌ترین قرآن‌های کوفی به خط کاتبان ایرانی، از فروش آن منصرف شد و تصویر این دو برگه را از وب‌سایت خود در اینجا حذف کرد.

دو برگه قرآن کوفی، قرار بود روز پنجشنبه ۲۶ اکتبر (۴ آبان)، با قیمت پایه بین ۱۵ تا ۲۰ هزار پوند در حراج کریستی لندن فروخته شود. کنشگران میراث فرهنگی می‌گویند اینک با اعلام انصراف خانه کریستی از فروش دو برگه قرآن کوفی، نوبت مقام‌های جمهوری اسلامی است که تلاش برای بازگشت آن‌ها به ایران را آغاز کنند.

برمبنای گزارش‌ها، این دو برگه بخشی از قرآن کوفی‌اند که حدود ۲۰ سال پیش از موزه پارس شیراز به سرقت رفتند و طی سال‌های متمادی پاره‌های آن در حراجی‌های بزرگ دنیا با قیمت‌های خیره‌کننده به‌فروش رفتند.

ماجرای سرقت قرآن کوفی به حدود ۲۰ سال پیش بازمی‌گردد. عصر روز ۲۷ فروردین ۱۳۸۲، چهار فرد مسلح با خرید بلیت وارد موزه پارس شیراز شدند و سپس نقاب بر صورت کشیدند و پس از تهدید و ارعاب نگهبان، ویترین را شکستند و یک نسخه خطی را ربودند.

یک روز پس از آن نیز فرماندار شیراز در جمع خبرنگاران تایید کرد که یک جلد قرآن خطی در این سرقت ربوده شده است. او همچنین ادعا کرد که سرنخ‌های اولیه از سارقان به دست‌ آمده و آن‌ها به‌زودی دستگیر می‌شوند. اتفاقی که هرگز نیفتاد.

حدود سه ماه بعد نیز عليرضا قلی‌نژاد پيربازاری، رئیس وقت اداره کل ميراث فرهنگي استان فارس، به خبرگزاری ایسنا گفت که هنوز هيچ گزارشی از نيروی انتظامی به این اداره ارسال نشده و هر بار که سوال می‌کنند «آیا خبری از جریان سرقت قرآن به‌دست آوردید، فقط پاسخ می‌دهند به دنبال آن هستیم». او همچنین گفته بود که میراث فرهنگی ضابط انتظامی و قضایی نیست و تنها می‌تواند این موضوع را پیگیری کند.

اینک با وجود گذشت حدود ۲۰ سال هنوز معلوم نیست چه کسانی این نسخه خطی را ربودند و سپس پاره‌های آن را با قیمت‌های هنگفت در نقاط مختلف جهان فروختند. مسئولان جمهوری اسلامی هم این ماجرا را مثل سرقت دیگر آثار و گنجینه‌های تاریخی مشمول زمان کردند تا به‌تدریج فراموش شود.

در این سال‌ها، شماری از کنشگران میراث فرهنگی، پیگیر وضعیت قرآن کوفی به‌سرقت‌رفته از موزه پارس بودند. در نهایت نیز مرتضی کریمی‌نیا، پژوهش‌گر نسخه‌های خطی، رد آن را در حراجی‌های بزرگ و مشهور دنیا پیدا کرد و متوجه شد که سارقان این کتاب را پاره‌پاره‌ کرده‌اند و برگه‌های آن را جداگانه می‌فروشند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

یافته‌های این پژوهشگر نشان می‌داد که برگه‌های قرآن کوفی ربوده‌شده در فاصله سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۲۰ میلادی در حراجی‌های بزرگ ساتبی، بنهامز و کریستی فروخته شده‌اند. همچنین بخش‌هایی از آن نیز در موزه‌های متروپولیتن نیویورک، هنرهای اسلامی دوحه و موزه‌های لوور پاریس و ابوظبی نگهداری می‌شود.

سال ۲۰۱۲ نیز یکی از برگه‌های این قرآن ۱۷۲ صفحه‌ای در حراج کریستی لندن فروخته شد و سپس به دست محمدباقر قالیباف، شهردار وقت تهران، رسید. از آن زمان تاکنون هم در موزه خوشنویسی شهرداری تهران نگهداری می‌شود.

ویژگی‌های منحصربه‌فرد قرآن کوفی

در موزه ملی ایران یک نسخه خطی قرآن با شناسه ۴۹۸۲ نگهداری می‌شود که کاتبان ایرانی در قرن سوم هجری آن را در ۱۴ پاره مجزا بر روی پوست نوشته‌اند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد نسخه کوفی هفت سطری با شناسه ۵۴۸ که دو دهه پیش از موزه پارس شیراز سرقت شد، احتمالا پاره دیگری از همان قرآن است.

این قرآن کوفی برخلاف تمام نمونه‌های قرآن‌های حجازی و کوفی قرن‌های نخست اسلامی، از سنت کتابت پیوسته یا پیوسته‌نگاری در کتابت حروف و کلمات پیروی نکرده است؛ این ویژگی برخاسته از سبک کاتبان ایرانی است که شکستن کلمات در انتهای سطر را زشت و ناپسند می‌دانستند و در کتابت قرآن نیز از سبک خاص «کوفی_‌ایرانی» بهره برده‌اند.

این مسئله در پیوند فرهنگی مردم با سنت کتابت به زبان‌های ایرانی و غیرایرانی در خراسان، ماوراءالنهر و ترکستان پیش از اسلام ریشه دارد که برخلاف مناطق غربی از کتابت پیوسته پیروی نمی‌کرده‌اند.

تلاش کنشگران برای بازگشت نسخه خطی

مرتضی کریمی‌نیا که طی دو دهه گذشته به‌تناوب پیگیر وضعیت قرآن کوفی بود و رد پاره‌های آن را در نقاط مختلف دنیا پیدا کرد، پیش‌تر در مقاله‌ای نوشته بود که حتی اگر تمام ۱۷۲ برگ این نسخه یافت نشود، بازگرداندن یک برگ آن هم برای زنده نگه داشتن نام و یاد نسخۀ ارزشمند ۵۴۸ موزۀ ملی پارس غنیمت است.

بااین‌حال، انفعال مسئولان وزارت میراث فرهنگی به‌رغم تلاش‌های این پژوهشگر و دیگر کنشگران میراث فرهنگی نشان می‌دهد که در جمهوری اسلامی اراده‌ای برای بازگرداندن این نسخه نفیس، گران‌بها و ارزشمند به ایران وجود ندارد. درعین‌حال، رسانه‌های حکومتی از فرصت حراج برگه‌های قرآن کوفی در حراجی‌های دنیا برای اتهام بستن به کشورهای خارجی استفاده می‌کنند.

خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، دی‌ماه ۱۳۹۹ در گزارشی با عنوان «قرآن دزدیده‌شده ایرانی در حراج‌های جهانی فروخته شد» به موضوع فروش برگه‌های قرآن کوفی در حراجی‌های بزرگ از جمله پاریس پرداخت و انگشت اتهام را به سمت کشورهای غربی گرفت.

در همان زمان مرتضی کریمی‌نیا با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی‌اش افشا کرده بود که «با زحمت فراوان» تمامی اوراق قرآن کوفی را که از موزه پارس سرقت شده بود، در کاتالوگ‌های مختلف پیدا و تصاویر و اطلاعات جزئی آن‌ها را گردآوری کرد، اما مسئولان رسمی میراث فرهنگی به این «کشف مهم» واکنشی نشان ندادند و حتی این موضوع را به فراموشی سپردند.

مرتضی کریمی‌نیا در یادداشت خود به واکنش متفاوت مسئولان فرهنگی موزه لوور پاریس نیز اشاره کرد و نوشت که وقتی طی کنفرانسی در پاریس، تصاویر قرآن کوفی را نشان و درباره ماجرای سرقت آن توضیح داد، دو تن از مسئولان بخش اسلامی موزه لوور «سراسیمه و بسیار شرمسار» نزد او رفتند و اطلاعات بیشتری را جویا شدند.

در نهایت هم وقتی فهمیدند که موزه لوور دو برگ از این قرآن را در یکی از حراجی‌ها خریده است، پرسیدند چرا مسئولان رسمی جمهوری اسلامی اقدامی برای بازگشت آن‌ها انجام نداده‌اند.

این پژوهشگر در ادامه هم تاکید کرد که مسئولان موزه لوور آماده بودند که این اوراق را برگردانند، زیرا به گفته او، «هیچ چیزی برای یک موزه بزرگ و مشهور بدتر از این نیست که اثری مسروقه را در مجموعه خود داشته باشد».

نویسنده کتاب «قرآن‌های کوفی در ایران» در انتها نیز ابراز امیدواری کرد که این امر مسئولان میراث فرهنگی را به صرافت بیندازد که با پیگیری رسمی و حقوقی، دست‌کم اوراق موجود در لوور پاریس را به شیراز بازگردانند و در ادامه با توسل به اقدام این موزه از دیگر جاها هم بخواهند که این برگه‌ها را بازگردانند.

او این نکته را هم افزود که «حتی اگر تمام ۱۷۲ برگ این نسخه یافت نشود، بازگرداندن یک برگ آن هم برای زنده نگه داشتن نام و یاد نسخه ارزشمند ۵۴۸ موزه ملی پارس غنیمت است».

این یادداشت، اوایل خرداد ۱۴۰۱ در کانال تلگرامی مرتضی کریمی‌نیا منتشر شد. مسئولان میراث فرهنگی هیچ اقدام موثری برای بازگشت برگه‌های قرآن کوفی انجام ندادند تا اینکه دو برگه دیگر آن در حراج پاییز کریستی برای فروش عرضه شد و این بار نیز کریمی‌نیا با انتشار تصویر حراج این دو برگه در وب‌سایت کریستی در حساب اینستاگرامی‌اش نوشت: «برسد به دست وزیر میراث فرهنگی».

انفعال معنادار میراث فرهنگی

حراج کریستی از سال ۲۰۱۲ تاکنون، دست‌کم در پنج دوره حراج پاییز و بهار خود بخش‌های دیگری از قرآن کوفی را فروخت اما اینک حذف تصویر فروش برگه‌های قرآن کوفی از وب‌سایت رسمی این رویداد می‌تواند به این معنا باشد که کریستی از اطلاع درباره ماجرای این نسخه خطی به فروش آن مایل نیست، منتها مسئله این است که در سوی دیگر ماجرا از طرف جمهوری اسلامی، اقدامی برای بازپس‌گیری گنجینه‌های تاریخی مانند قرآن کوفی انجام نمی‌شود.

کریمی‌نیا در پستی اینستاگرامی، پیشنهاد کرده بود که وزارت میراث فرهنگی، بازپس‌گیری برگه‌های قرآن کوفی را از خریداران داخلی آغاز کند و در گام نخست به سراغ سازمان زیباسازی شهر تهران برود و برگه‌ای را که در موزه خوشنویسی شهرداری نگهداری می‌شود از این سازمان پس بگیرد.

وب‌سایت انصاف‌نیوز نیز در گزارشی، نگهداری برگه‌های قرآن کوفی در موزه خوشنویسی را «فاجعه» توصیف کرد و نوشت: «معنای این گزاره آن است که موزه خوشنویسی از داشتن یک اثر سرقتی که جزئی از یک کل بسیار گران‌بها و نایاب بوده، خبر نداشته است.»

نگهداری برگه‌های قرآن کوفی در موزه شهرداری از این موضوع پرده برمی‌دارد که وزارت میراث فرهنگی نه‌تنها سرقت قرآن کوفی را به حراجی‌ها و موزه‌های بزرگ جهان خبر نداده که حتی به موزه‌ها و مجموعه‌های داخلی نیز اعلام سرقت نکرده و تلاشی برای ردگیری آن انجام نداده است. به قول نویسنده گزارش انصاف‌نیوز، احتمالا مسئولان میراث فرهنگی هم مانند باقی شهروندان، در پی اخبار گاه‌وبیگاه از این نسخه دزدیده باخبر شده‌اند و اطلاع بیشتری درباره آن ندارند.

کنشگران میراث فرهنگی، طی سال‌های متمادی به‌تناوب تاکید کرده‌اند که سرقت از موزه‌ها نمی‌تواند کار افراد عادی باشد و احتمال دست داشتن افرادی نزدیک و یا وابسته به حاکمیت در این سرقت‌ها بسیار است.

شاید به همین دلیل است که ابعاد مختلف سرقت لوح زرین هخامنشی، سکه‌ها و جواهران موزه ملی، قلمدان‌های بخش اسلامی موزه ملی، اشیای تاریخی کاخ‌موزه نیاوران، بخشی از گنجینه موزه آبگینه و سفالینه، ناپدید شدن کتیبه سنگی و تابلوهای نقاشی موزه ملی، ربوده شدن اشیای کاخ صاحبقرانیه، دستبرد به موزه‌های شهرهای مختلف و ناپدید شدن تابلوهای قاجاری و صفوی از موزه رضا عباسی در چهار دهه اخیر هیچ‌گاه برای افکار عمومی روشن نشد.