در حالی که افکار عمومی همچنان معطوف به فاجعه اسفناک شلیک موشک توسط سپاه به هواپیمای مسافربری اوکراین است، مردم جنوب شرق کشور بر اثر سیل و آبگرفتگی معابر، از ادامه زندگی طبیعی خود بازماندهاند.
به گزارش مدیر کل هواشناسی استان سیستان و بلوچستان، طی روزهای اخیر بیش از 100 میلی متر باران باریده است - که برابر با میزان بارندگی یک سال زراعی در این استان است. بارندگی بیسابقه در سیستان و بلوچستان، این استان را دستخوش مشکلات بسیاری کرده و باعث خسارات بسیاری برای شهروندان شده است. همزمان با زیر آب رفتن خانهها و زمینهای کشاورزی، بسیاری از راههای ارتباطی استان نیز قطع شده است.
بنا به گفته عباسعلی ارجمندی، مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان، بیش از بیست هزار خانه مسکونی در استان دچار خسارت شدهاند. با توجه به اینکه بسیاری از خانههای روستایی در سیستان و بلوچستان همچنان خشتی و گلی است، بارش سنگین باران و سیل، باعث نابودی خانه و کاشانه بسیاری از روستائیان این مناطق شده است. حجم خسارات در این استان محروم به شدت بالاست و آنها نیازمند کمک ویژه و فوری از سوی هلال احمر و دولت هستند.
بهرغم تلاش مردم عادی، گزارشهای دریافتی از مردم محلی نشان میدهد که هلال احمر هنوز هیچ کمک خاصی نکرده است. مردمی که هم اکنون در گرسنگی و بیآبی به سر میبرند و در فصل سرما از وسایل گرمایشی نیز محرومند. در همین راستا امیرمحسن ضیائی، رئیس جمعیت هلالاحمر، گفت: «البته بارها و به انحاء مختلف و مکاتبات متعدد به مسئولان اعلام کردهایم که وضع انبارهای امدادی نه تنها در سطح پاسخگویی به بحرانها نیست، بلکه شرایط این انبارها بحرانی نیز هست، که باید در این زمینه اقدام آنی صورت گیرد.»
بر اساس آماری که تا امروز منتشر شده، دست کم یک نفر در سیل غرق شده که جسد او در رودخانه سرباز توسط هلال احمر پیدا شده است. همچنین بنا به گفته مدیرعامل جمعیت هلال احمر سیستان و بلوچستان، 5 نفری که در مفقود شده بودند نیز توسط هلال احمر استان نجات یافتهاند. دو نفر از آنها شرایط وخیمی دارند که برای درمان به بیمارستان اعزام شدهاند. اتابک جعفری، مدیرعامل آب منطقهای سیستان و بلوچستان، گفت: «بر اثر بارشهای اخیر بیش از 64 درصد سدهای استان پر شدهاند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او افزود: «سد خیرآباد نیکشهر، سد زیردان چابهار و سدهای پیشین و شیء کلک چابهار سرریز کردهاند.»
براساس گفتههای معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری سیستان و بلوچستان، برخی از آثار باستانی این استان نیز آسیب دیدهاند. کوه خواجه - که به تخت جمشید خشتی نیز ملقب است، از قدمتی طولانی برخوردار بوده و آثاری از معابد بودایی نیز در آن وجود دارد. این اثر که در نزدیکی شهر زابل واقع شده بر اثر سیل اسیب دیده است. البته خسارات وارد شده به «شهر سوخته» که از آثار مهم و ارزشمند استان تلقی میشود، کمتر است.
سیستان و بلوچستان از فقیرترین استانهای کشور است. به جز مردم جنوب استان که امکان بهره برداری از دریا و آب رودخانهها را دارند، مابقی در بخشهای خدماتی فعال هستند. دریاچه هامون نیز که قبلا نقش بسیار مهمی در اشتغال مردم محلی منطقه سیستان بازی میکرد، به علت خشکسالی و دیپلماسی ضعیف جمهوری اسلامی با دولت افغانستان، از بین رفته است.
شاید در ابتدا به نظر برسد که بارندگی - آن هم در استانی که سالها با خشکسالی دست و پنجه نرم کرده، یک موهبت است. اما اگر بدانیم که بهرغم پیشبینیهای دولت و سازمان مدیریت بحران هیچگونه تدبیری برای استفاده و مدیریت این بارندگی انجام ندادهاند، یقین خواهیم کرد که رخدادی اینچنین چطور میتواند برای مردم استان خطرناک و مشکل آفرین باشد. علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان، در گفتگو با ایسنا گفت: «با توجه به قابل پیشبینی بودن وقوع سیل در استان سیستان و بلوچستان و مناطق سیلخیز باید دستگاهها، ماشینآلات و ابزار لازم از قبل در منطقه و گلوگاهها و جاهای حساس مستقر شود؛ اما متاسفانه این اتفاق نمیافتد و باعث میشود که خسارات بیشتری به مردم وارد شود.»
سابقه مدیریت بحران در سیل استانهای غربی نشان میدهد که مدیریت کلان کشور همچنان در ضعفی مستمر به سر میبرد. آنها هنوز نتوانستهاند یک نظام قدرتمند حمایت از مردم آسیبدیده طراحی کنند. این در حالی است که ایران اساسا به لحاظ جغرافیایی در پهنهای قرار دارد که دائما آبستن بلایای طبیعی است. سیل، زلزله، خشکسالی، ریزگردها و آلودگی محیط زیستی مسائلی است که در کشور ایران همیشه بوده و خواهد بود. بنابراین ایجاد ساختاری حرفهای با استفاده از متخصصان، برای چنین کشوری امری بدیهی است. اما با نگاه به بودجه محیط زیست و سازمان مدیریت بحران به وضوح در مییابیم که نیروهای ارشد سیاسی، هیچ اراده جدی برای مواجه شدن با واقعیت و برنامه ریزی در برابر آن ندارند. بهرغم رشد 19 درصدی بودجه سازمان محیط زیست در سال 99 به نسبت سال 98، بودجه این سازمان تنها 0.2 درصد کل بودجه کشور را تشکیل میدهد. همچنین بودجه سازمان مدیریت بحران کشور در سال 98 حدود 200 هزار میلیارد تومان بوده است که در قیاس با میزان بحرانهایی که کشور در سال 98 تجربه کرد، بسیار ناچیز بوده است. با نگاه به این موضوع میتوان عدم اولویت آن را برای سیاستمداران تهراننشین درک کرد.
به تجربه میتوان دریافت که اکثر استانهایی که دور از مرکز و در حاشیه کشور هستند، از حمایتهای دولتی مناسب برخوردار نیستند. تجمع قدرت و ثروت در مرکز و برخی استانهای خاص باعث شده تا تصمیمگیری میدانی در شرایط بحرانی مانند سیل اخیر با تاخیر بسیار صورت بگیرد. در صورتی که قدرت تصمیمگیری و بودجه و امکانات لازم در اختیار استان بود، شاید در نخستین ساعات شروع بحران میشد اقدامات بهتری انجام داد و از دامنه بحران کاست.