تصمیم شورای‌عالی انقلاب‌ فرهنگی به تغییر نام «شب یلدا» و‌ «چهارشنبه‌سوری» در تقویم

رویکرد جمهوری اسلامی به آیین‌های ایرانی پیش از اسلام همواره خصم‌آمیز بوده است و مقام‌های حکومت حتی هنگام پیام‌های نوروزی‌شان هم می‌کوشند از توجه به این سنت دیرینه پرهیز کنند

یک خانواده ایرانی دور سفره شب یلدا-  تصویر از مجله گردشگری یومگ

شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی در مصوبه‌ای حساسیت‌برانگیز نام دو آیین ایرانی شب یلدا و‌ چهارشنبه‌سوری را برای ثبت در تقویم رسمی تغییر داد.

شورای‌ عالی انقلاب‌ فرهنگی روز یکشنبه، ۲۱ آبان‌، اعلام کرد که از سال ۱۴۰۳، آیین شب یلدا در آخرین شب آذرماه به‌‌عنوان «روز ترویج فرهنگ مهمانی و پیوند با خویشان» و سه‌شنبه آخر سال به‌عنوان «روز تکریم همسایگان» در تقویم رسمی ایران ثبت می‌شود.

این خبر با واکنش کاربران در رسانه‌های اجتماعی مواجه شده است. آن‌ها مصوبه شورای‌عالی انقلاب‌ فرهنگی را ستیز با آیین‌های باستانی ایرانی می‌دانند و معتقدند حاکمیت به سیاق دهه ۶۰ تلاش دارد هویت ایرانی را در جامعه کم‌رنگ کند. هرچند با استناد به تجربه تاریخی پس از بهمن سال ۱۳۵۷ روشن است چنین تصمیمی در قبال سنت‌ها، مناسک و آیین‌های باستانی ایران نتیجه عکس داشته است و جامعه علاقه‌مند به تاریخ و هویت باستانی‌ در برابر چنین احکامی، بیش‌ازپیش به حفظ و ترویج سنت‌های ایرانی همت می‌گمارد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

جمهوری اسلامی از بدو تاسیس تاکنون خصومت با فرهنگ و سنت‌های اصیل ایرانی را در دستور کار داشته و مقام‌های حکومت برای دهه‌ها حتی هنگام پیام‌های نوروزی‌شان هم تلاش داشتند با حذف سفره هفت‌ سین و استفاده از عبارت «آغاز سال جدید» به‌ جای «نوروز» از توجه به این سنت دیرینه ایرانی پرهیز کنند. نام روز سیزدهم فروردین‌ماه نیز که به‌عنوان «سیزده بدر» شناخته می‌شد، پس از انقلاب ۱۳۵۷ در تقویم‌های رسمی به «روز طبیعت» تغییر یافت. 

در روزهای نخست استقرار جمهوری اسلامی  برای حذف آیین‌های باستانی ایران و نشانه‌های هویت ایرانی تلاشی جدی‌ شکل گرفت که حتی به این منجر شد که روح‌الله خمینی در سخنرانی‌های مختلف همچون اسفند ۱۳۵۹ به‌روشنی از مردم بخواهد از توجه به تشریفات نوروزی بکاهند. رهبر وقت جمهوری اسلامی در یکی از سخنرانی‌هایش هم با زیر سوال‌ بردن مفهوم «ایرانیت» مدعی شد این نگاه تمجید شاهان است و گفت: «این‌ها می‌خواستند که اصل ورق را برگردانند به همان زمان قبل از پیغمبر اکرم؛ به همان زمان سلاطین گبر متعدی آدمکش قهار و آن طور رفتار کنند و بساط هم همان بنا باشد. پان‌ایرانیسم! ایران باید همان شئون ایرانیتش را حساب بکنید! شئون ایرانیت! شما همه چیزتان شاهان باستان بوده است؟»

در تمامی سال‌های استقرار جمهوری اسلامی می‌توان به موارد متعددی اشاره کرد که مقام‌های حکومت به طور روشن تلاش داشته‌اند مقابل رواج سنت‌های باستانی ایران بایستند اما هر بار توجه معنادار و علاقه فزاینده مردم به حفظ و پاسداشت این سنت‌ها حکومت را به عقب راند و در مواردی مانند جشن شب یلدا رسانه‌های رسمی را به تهیه ویژه‌برنامه‌های مناسبتی مجبور کرد.

جوانانی که امروز در صداوسیما با سفره‌های شب یلدا در ویژه‌برنامه‌های شبکه‌های مختلف مواجه می‌شوند، شاید به یاد نیاورند که تا دو دهه پیش نام‌ بردن از این سنت‌ باستانی در این رسانه امری ناممکن بود؛ رویه‌ای که اگرچه در قبال نوروز و شب یلدا تغییر یافت، حکومت در مواجهه با چهارشنبه‌سوری همچنان به انواع روش‌ها از جمله برخورد امنیتی به جای ساماندهی و نظارت، تلاش کرد مانع برگزاری این سنت ایرانی  در آخرین سه‌شنبه سال شود.

با همه این‌ها، حضور گسترده نیروهای انتظامی و امنیتی و سرکوب و تهدید مردم طی سال‌های پس از استقرار جمهوری اسلامی هیچ‌گاه نتوانست از میزان علاقه ایرانیان به آیین‌های باستانی بکاهد. مقاومت جامعه در برابر حذف رسوم مرتبط با جشن ایرانی چهارشنبه سوری سبب شد که نظام در سال‌های اخیر با کمی عقب‌نشینی عنوان کند با برپایی محدود و محله‌محور رسومی مانند برپا کردن آتش با سنت رایج این رسم باستانی مقابله نخواهد کرد، هرچند در عمل کماکان به مدد حضور نیروهای لباس‌شخصی در محلات به سرکوب ادامه می‌دهد.

فرمانده انتظامی تهران در اسفند ۱۴۰۱ گفته بود: «در روز سه‌شنبه از ساعت ۳ بعدازظهر اقدام‌ها و استقرار پلیس در خیابان‌ها و محلات تهران آغاز می‌شود و از ظرفیت مساجد و نیروهایی مردمی استفاده خواهد کرد.» کینه‌ای که ردپای آن تمامی دهه‌های اخیر در سخنان روحانیون مختلف و مقام‌های جمهوری اسلامی دیده شده است.

سیروس آموزگار، نویسنده و حقوقدان، بر این باور است در کنار مخالفت عقیدتی حکومت با سنت‌ها و جشن‌های ایرانی، آنچه موجب دشمنی مقام‌های جمهوری اسلامی با برپایی این‌ آیین‌ها می‌شود، به ریشه مردمی نداشتن حکومت اسلامی برمی‌گردد که هر مناسبتی را که ظرفیت ایجاد تجمع مردمی داشته باشد، بحران امنیتی تلقی می‌کند.