پیروزی خیرت ویلدرس در انتخابات هلند شاید فقط نوک کوه یخ باشد. در پی پیروزی این سیاستمدار ضداسلام، ناظران در چشمانداز سیاسی اروپا به دنبال نشانههایی از آنچه در پیش است میگردند، از جمله پیروزیهای غافلگیرکننده سایر نامزدهای راست افراطی.
نشریه پولیتیکو در مقالهای به این موضوع میپردازد و مینویسد آنچه در جریان است هر اروپایی میانهرویی را هراسان میکند: در حال حاضر، در بیش از ۱۰ کشور اروپایی، از جمله فرانسه و آلمان، احزاب تندرو ضدمهاجر، که برخی از آنها افراطیتر از ویلدرساند، در نظرسنجیها پیشتازند، یا با اختلاف اندکی در جایگاه دوم قرار دارند.
به نوشته پولیتیکو، به نقل از تحلیلگران و مقامهای سیاسی ارشد، تلاش اروپا برای کنترل مهاجرت و بحران معیشتی تازگی ندارد. اما موضوع تازه جنگ اسرائیل و حماس است که به تنشهای مدنی در بسیاری از کشورهای اروپایی که جمعیت بزرگی از مسلمانان دارند دامن زده است.
در حالی که اعتراضها در حمایت از فلسطینیان دهها هزار نفر را به خیابانهای شهرهای بزرگ اروپا کشانده است، سیاستمداران راست افراطی مانند ویلدرس در هلند و مارین لوپن در فرانسه لازم نیست زیاد درگیر لفاظی شوند.
بیتردید این تجمعها بهنفع آنها بوده است. ویلدرس با ابراز خشم از اتفاقهایی که ادعا میشد یهودستیزانه بوده است، گفت: «این آدمها از کجا میآیند؟ آیا این کشور من است؟» لوپن نیز در حمایت از اسرائیل، در تظاهرات علیه یهودستیزی شرکت کرد. البته آنها مانند دموکراتهای سوئدی خواستار تخریب مساجد نشدند.
اما تعدیل پیام سیاسی به این معنی نیست که رهبران راست افراطی از باورهای اساسیشان دست کشیدهاند.
ژان ایو کامو، کارشناس جنبشهای راست افراطی اروپا در بنیاد ژان ژوره در پاریس، میگوید: «مسئله فراتر از مهاجرت است... حس برخورد تمدنها را دارد، حس اینکه بین اسلام و غرب اصطکاک وجود دارد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او در ادامه میافزاید: «این ترسی که از جناح راست محافظهکاران ابراز کردهاند، جایی که اسلام در تضاد با شیوه زندگی اروپایی دیده میشود... و جایی که اینطور به نظر میرسد اروپا کنترل مرزهایش را از دست داده است.»
در حالی که کمتر از یک سال به انتخابات پارلمان اروپا باقی مانده است، ترکیب بحران مهاجرت و ترس از اسلام سیاسی احزاب هسته حاکمیت را نگران کرده است.
سوار بر موج
پولیتیکو مینویسد در هفتههای منتهی به انتخابات در هلند، ویلدرس سراغ بحثهای ضداسلام نرفت، در آتش خشم علیه اعتراضها در حمایت از فلسطینیان نیز ندمید، در عوض روی مشکلات معیشتی مانند مسکن تمرکز کرد. برای رایدهندگانی که ممکن است نگران مسکن و مبحث برخورد تمدنها باشد، او گزینه بدیهی بود.
کریستف دو ووگد، کارشناس سیاست هلند در موسسه ساینسس پو، در نشریه لوفیگارو نوشت: «بحران در خاور نزدیک... نقشی قطعی داشت. حزب ویلدرس از دیرباز حامی اسرائیل بوده است... و اعتراضهای آشکارا یهودستیزانه در حمایت از حماس اکثریت خاموشی را که همیشه با اسرائیل همدلی داشتهاند ناراحت کرد.»
به عقیده میلان نیچ، پژوهشگر در شورای روابط خارجی آلمان، اعتراضها در پیروزی ویلدرس نقش داشته است. جنبشهای راست افراطی راهبرد پیدا کردهاند. اگر اطمینان دارند که رایهای اصلیشان را از دست نخواهند داد، به سمت میانه حرکت میکنند تا درصد بیشتری رای کسب کنند.
پس از ویلدرس، نمونه بعدی مارین لوپن در فرانسه است. او سالها در مورد «مهاجرت گسترده» و «اسلام بنیادگرا» هشدار داده است، اکنون دیگر نیاز ندارد زیاد بر طبل آن گفتمان بکوبد. مشاور لوپن گفت: «دیگر لازم نیست افراطی باشیم تا شنیده شویم. کمی شبیه قضیه ویلدرس است، هرچه به قدرت نزدیکتر میشوی، باید واقعبینتر و عملگراتر بشوی.»
احزاب جریان اصلی فرانسه میگویند که فریب ترفندهای راست افراطی را نخوردهاند. برای حزب مکرون، تصمیم لوپن به شرکت در تظاهرات در اعتراض به یهودستیزی نشانه عادی شدن نبود بلکه ترفندی بود تا توازن شکننده چندفرهنگی کشوری را که میزبان بزرگترین جمعیتهای مسلمان و یهودی اروپا است در هم بشکند.
تهدید تروریسم و اثر این موضوع بر رایدهندگان نیز احزاب جریان اصلی را تحت فشار قرار داده است.
طوفانی مناسب برای راست افراطی
از نظر تحلیلگران، مهاجرت، جنگ حماس و اسرائیل، خستگی از احزاب جریان اصلی، و احساس ناامنی در موضوع جنگ اوکراین به طرز بیسابقهای به نفع احزاب راست افراطی اروپا بوده است و بسیاری از آنها در تلاشاند به هسته قدرت راه یابند.
در پرتغال، حزب راست افراطی چگا، که چهار سال بیشتر از تاسیسش نمیگذرد، شاهد رشد ۱۳.۵ درصدی پایگاه حمایتش بوده است. در ایتالیا، جورجیا ملونی، نخستوزیر، شاید در کاهش شمار مهاجرانی که به سواحل کشورش میرسند موفق نبوده است، اما دیدگاههای ضدمهاجرتی به حفظ محبوبیتش کمک کرده است.
احزاب میانهرو تاکنون موفق نشدهاند پاسخ مناسب بدهند، یا از سوالهای دشوار طفره رفتهاند یا سعی کردهاند از راست افراطی تقلید کنند.
نیچ میگوید: «اگر سراغ مسائل مهاجرت بروی، چطور میتوانی ویلدرس را شکست بدهی؟... و سایر احزاب راست افراطی کپیبرداریاند، بنابراین او توانست حمایت حامیان آنان را جذب کند.»
«دورهای بینقص برای موفقیت است، جنبشهای پوپولیستی در سایر کشورها دارند سر برمیآورند... و این حس وجود دارد که اتفاقی در حال وقوع است.»