شمار زیادی از شهروندان ایرانی و فعال در شبکههای اجتماعی در ۴۸ ساعت گذشته در مورد اعدام قریبالوقوع مجاهد کورکور و رضا رسایی ابراز نگرانی کرده و خواستار توقف فوری این احکام و آزادی این دو بازداشتشده خیزش سراسری سال گذشته شدهاند.
بنا بر اعلام اعضای خانواده و وکلای مجاهد کورکور و رضا رسایی، احکام اعدام این دو شهروند معترض به بخش اجرای احکام دادگاهها فرستاده شده است و هر لحظه احتمال عملی شدن آن وجود دارد.
نگار کورکور، خواهر مجاهد، نیز که پیشتر در ویدئوهایی درباره وضع برادرش اطلاعرسانی کرده و خواهان توقف حکم اعدام او شده بود، در ویدئویی جدید از مردم داخل و خارج ایران و همچنین سازمانها و وکلای حقوق بشری خواستار شده است که کمک کنند و مانع اعدام «برادر بیگناه» او شوند.
در همین حال، دستکم ۱۰ تشکل کارگری و اجتماعی در ایران با صدور بیانیهای مشترک، ضمن «قتل عمد دولتی» خواندن مجازات اعدام در ایران، هشدار دادند که دستگاههای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی تلاش دارند مجاهد کوکور و رضا رسایی را نیز مانند محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، محمدمهدی کرمی، محمدحسینی، مجید کاظمی، صالح میرهاشمی، سعید یعقوبی، و میلاد زهرهوند، که همگی از بازداشتیهای خیزش سراسری سال گذشته بودند، اعدام کنند.
تشکلهایی همچون شورای بازنشستگان ایران، شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران، ندای زنان ایران، انجمن برق و فلز کرمانشاه، و سندیکای نقاشان استان البرز در بخشی از بیانیهشان با اشاره به اعدام دستکم ۶۴۰ شهروند ایرانی در سال گذشته میلادی، آوردهاند: «برای ما مردم بهجانآمده از فقر، تبعیض، غارت و محروم از پایهایترین حقوق انسانی، برای ما مردمی که بهخاطر طلب حق و حقوق ازدسترفتهمان عزیزانی را از دست دادهایم، راهی دیگر بهجز پیشروی وجود ندارد. از همین رو، با صدایی رسا، همچون کارگران ذوبآهن اصفهان که شعار دادند و فریاد زدند "باتوم و گارد ویژه، دیگر اثر ندارد"، همچون کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز که برابر تعلیق و اخراج همکاران خود ایستاده و با شعار "نه تهدید، نه زندان، دیگر اثر ندارد"، و همچون زنان پیشرو که با شعار "زن، زندگی، آزادی" به مصاف زندانبانشان رفتند و بر تداوم مبارزات تاکید کردند، ایستادهایم و کوتاه نمیآییم.»
همچنین ابراهیم اسحاقی- کشتیگیر و دوست نوید افکاری، جوان معترض اعدامشده در جمهوری اسلامی- در پیامی ویدئویی از «مردم آزاده ایران» خواست که صدای این زندانیان سیاسی باشند و اجازه ندهند «مثل اعدام نوید افکاری، محمد حسینی، محمدمهدی کرمی، مجیدرضا رهنورد و محسن شکاری تبدیل به "ای کاش"هایی شوند که دیگر قابل جبران نیستند.»
از سوی دیگر، گوهر عشقی- مادر دادخواه ستار بهشتی، وبلاگنویس معترضی که سال ۱۳۸۸ بر اثر شدت شکنجه در بازداشتگاههای امنیتی جمهوری اسلامی کشته شد- در ویدئویی با اشاره به وضع مجاهد کورکور گفت: «جلادان خامنهای قصد جنایت دیگری دارند. آنها میخواهند مجاهد کوکور را اعدام کنند. این فیلم را گرفتم تا صدای این جوانمان باشم.»
او در این ویدئو از ملت ایران خواست صدای مجاهد کوکور باشند و اجازه ندهند اعدام شود: «ما مادران، پدران، برادران، خواهران مجاهد هستیم. مجاهد تنها نیست. مجاهد فرزند من هست. بهقول پسرم نوید افکاری، اینها دنبال گردن برای طناب دارشان میگردند.»
در هفته گذشته، شاهزاده رضا پهلوی نیز در حساب کاربریاش در شبکه اجتماعی ایکس درباره احتمال اعدام رضا رسایی و مجاهد کورکور هشدار داده و نوشته بود: «این رژیم آزارگر، در سکوت رسانههای بینالمللی، خانوادههای غیرنظامیان کشتهشده را علیه یکدیگر قرار میدهد و مجاهد کورکور را به قتل کیان پیرفلک متهم میکند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او ضمن اشاره به اظهارات پدر کیان پیرفلک که کورکور را بیگناه خوانده و تاکید کرده بود که جمهوری اسلامی فرزند ۹ سالهاش را کشت، افزود: «از سازمان ملل متحد، سازمانهای بینالمللی حقوق بشری، و کشورهای غربی که هنوز فشار دیپلماتیک کافی به این رژیم قاتل اعمال نکردهاند میخواهم تا آن را به لغو احکام شرمآور اعدام مجبور کنند. جان ایرانیان نباید فدای بیعملی و بیتفاوتی شما شود.»
پس از کشته شدن کیان پیرفلک، کودک ۹ ساله اهل ایذه، و چند نفر از نوجوانان و جوانان و دستکم یک زن در اثر تیراندازی نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی در شامگاه ۲۵ آبان ۱۴۰۱، نخست مقامهای حکومتی، از جمله محسن رضایی، از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، ادعا کردند که عاملان این کشتار در «کمتر از بیست و چهار ساعت، وقتی قصد خروج از مرزهای شمال غربی کشور را داشتند، بازداشت شدهاند.»
اما حدود یک ماه بعد، سهشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران در حملهای مسلحانه به روستای «پرسوراخ» در اطراف ایذه، محمود احمدی و حسین سعیدی، دو تن از معترضان جوان، را کشتند و عباس کورکور مشهور به «مجاهد کورکور» را بازداشت کردند. پس از نزدیک به سه ماه بازداشت مجاهد کورکور و اعمال فشار بر او در بازداشگاههای امنیتی جمهوری اسلامی، خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه، روز ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ از برگزاری دادگاه او خبر داد و اعلام کرد که دادستانی ایذه در کیفرخواست مجاهد کورکور او را به «تیراندازی با سلاح جنگی، اخلال در نظم عمومی، و ایراد خسارت به تمامیت جسمانی منتج به جان باختن هفت نفر، از جمله کیان پیرفلک» متهم کرده است. سپس، خبرگزاری قوه قضائیه در روز ۱۸ فروردین ۱۴۰۲ اعلام کرد که برای «عباس کورکور مشهور به مجاهد کورکور» در جایگاه «متهم اصلی کشته شدن کیان پیرفلک» حکم اعدام صادر شده است.
از سوی دیگر، رضا رسایی ۳۵ ساله، شهروند معتقد به آیین یارسان و اهل شهرستان صحنه در کرمانشاه، روز سوم آذر ۱۴۰۱ بهدلیل حضور در تجمع اعتراضی علیه نظام جمهوری اسلامی در شهریار استان تهران بهدست نیروهای سرکوبگر بازداشت شد. اما، حدود ۱۱ ماه بعد، در ۲۰ مهر امسال، شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان کرمانشاه او را «بدون ارائه مدرک و سند» و با اتهام «مباشرت در قتل عمد نادر بیرامی، رئیس اداره اطلاعات سپاه در شهر صحنه»، به قصاص محکوم کرد.
یکی از دوستان نزدیک رضا رسایی روز شنبه چهارم آذر در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی از «شکنجههای سنگین و شکستن انگشتان و دندههای قفسه سینه» او بهدست نیروهای اداره اطلاعات سپاه در کرمانشاه برای وادار کردنش به «اعتراف علیه خود و قبول اتهام قتل نادر بیرامی» سخن گفت.
او افزود: «نه در حکم قاضی و نه در کل پرونده که وکیل رضا مطالعه کرده است هیچ مدرک و سندی که نشان دهد او در قتل نادر بیرامی مشارکت داشته پیدا نشد و قاضی تنها با استناد به یک امضای اجباری و اثر انگشتی که تحت شکنجه از رضا در بازداشتگاه اخذ شده بود، چنین حکم وحشتناکی را علیه او صادر کرده است.»
این فرد مطلع در ادامه گفت: «تمام اقوام و دوستان رضا رسایی میدانند که او چه انسان آرام و باشخصیت و فرهیختهای است. اصلا اهل قتل و آدمکشی نیست و تنها برای دفاع از حقوق هموطنان و دوستانش در تجمعهای اعتراضی علیه نظام در [شهرک] شهریار که محل زندگیاش بود شرکت کرد.»
او در این گفتوگو درباره احتمال اجرای ناگهانی حکم اعدام رضا رسایی هشدار داد و افزود: «هر لحظه احتمال دارد که جان او را بگیرند. رضا بیگناه است. کاش بتوانیم برایش کاری کنیم.»