آخرین آمارهای دولتی تا روز پنجشنبه ۱۴ دیماه حاکی از آن است که بر اثر حادثه انفجار در مراسم سالگرد قاسم سلیمانی در کرمان ۸۴ نفر کشته شدهاند و ۱۹۵ نفر نیز به دلیل مجروح شدن در بیمارستانها بستریاند که وضعیت برخی از آنان وخیم گزارش شده است.
در حالی که برخی گروههای سیاسی و منتقدان جمهوری اسلامی انگشت اتهام را به سمت دستگاههای امنیتی و نظامی ایران گرفتهاند و آنها را پشتپرده اصلی حادثه روز چهارشنبه با هدف «مظلومنمایی و ایجاد اتحاد ملی» معرفی میکنند، هنوز هیچ گروه یا دولت خارجی مسئولیت بمبگذاری در مسیر پیادهروی هواداران جمهوری اسلامی به سمت مدفن قاسم سلیمانی را بر عهده نگرفته است.
قاسم سلیمانی که سالها عملیات نظامی مختلفی را برای سپاه پاسداران در سراسر جهان نقش اجرا کرد و بهعنوان فرمانده شاخه برونمرزی این نهاد، در کشتهشدن غیرنظامیان در سوریه، عراق، یمن و لبنان تاثیر داشت، چهار سال پس از کشته شدنش به فرمان ترامپ، نامش همچنان با مرگ شهروندان، بازداشت معترضان یا تحمیل ضرروزیان به بخشهای مختلف جامعه ایران همراه است.
در مراسم تشییع جنازه قاسم سلیمانی در تهران که بنا بر اعتراف محمدعلی جعفری، فرمانده سابق سپاه پاسداران، در اعتراضهای مردمی سال ۱۳۸۸ هم در سرکوب و کشتار خیابانی معترضان نقش مهمی ایفا کرده بود، دستکم ۶۲ نفر در پایتخت ایران به دلیل ازدحام جمعیت مجروح و مصدوم شدند. یک روز بعد در ۱۷ دی ۱۳۹۸، در مراسم خاکسپاری او در کرمان، ۵۶ نفر از هوادارانش بر اثر خفگی و ازدحام جمعیت کشته و ۲۱۳ نفر مصدوم شدند که با وجود گذشت چهار سال، از محاکمه قضایی مقصران این فاجعه خبری منتشر نشده است.
اما فاجعه اصلی روز ۱۸ دیماه آن سال رخ داد؛ زمانی که جمهوری اسلامی تصمیم گرفت تا بنا بر ادعایش برای گرفتن «انتقام سخت» کشته شدن فرمانده سپاه قدس با پهپاد آمریکایی، به پایگاه تخلیهشده ایالات متحده در منطقه عینالاسد در عراق حمله موشکی کند؛ اما پس از این حملات، ناگهان پدافند سپاه پاسداران با شلیک دستکم دو موشک به پرواز شماره ۷۵۲ شرکت هواپیمایی اوکراین در نزدیکی فرودگاه خمینی تهران، جان ۱۷۶ سرنشین این پرواز را که ۱۶۰ نفر آنها ایرانی بودند، گرفت. اتفاقی که به تشدید نفرت گروهی از ایرانیان نسبت به قاسم سلیمانی و میراثش منجر شد و علاوه بر اعضای خانواده کشتهشدگان، بسیاری از مردم و ناظران سیاسی را هم به این اطمینان رساند که این شلیک «کاملا عمدی» بود و از ترس حمله موشکی آمریکا به ایران صورت گرفت.
مقامهای سپاه پاسداران، مدیران سیاسی جمهوری اسلامی و همچنین خبرنگاران و رسانههای وابسته به نظام، تا سه روز بعد از این اتفاق، «نقص فنی» هواپیمای اوکراینی را دلیل سقوط آن عنوان کردند، اما پس از انتشار مدارک و تصاویر ماهوارهای از سوی دولت اوکراین و همچنین مقامهای ایالات متحده، حسن روحانی، رئیسجمهوری وقت ایران، ناچار به اعتراف شد و اعلام کرد که پدافند سپاه پاسداران عامل شلیک بوده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در واکنش به این اتفاق، شماری از دانشجویان و مردم معترض ایران روز شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۸ مقابل دانشگاههای تهران و صنعتی شریف تجمع کردند و در تظاهراتی گسترده علیه «دروغگویی» و «پنهانکاری» مسئولان حکومتی شعار دادند و خواستار استعفا و محاکمه علی خامنهای به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح ایران شدند. دانشجویان و برخی از اعضای خانواده کشتهشدگان در این تجمعها، تصاویر قاسم سلیمانی و بنرهای تسلیتی مرگ او را نیز پاره کردند یا به آتش کشیدند؛ این اعتراضها به بازداشتها دهها تن و صدور احکام حبس برای آنان منجر شد.
در خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۱ هم قاسم سلیمانی یکی از اصلیترین سوژههای معترضان بود؛ بهطوری که در خیابانهای مختلف شهرهای ایران و حتی در مدارس و دبیرستانها، بارها تصاویر او را آتش زدند و مجسمههای او در میدان اصلی شهرها را تخریب کردند.
پس از کشته شدن قاسم سلیمانی در عراق، مقامهای جمهوری اسلامی به دستور علی خامنهای، او را به نماد اصلی آمریکاستیزی و مبارزه با غرب تبدیل کردند و به همین دلیل مردم معترض نیز از هیچ فرصتی برای ابراز تنفر به فرمانده سابق سپاه قدس غافل نشدند. از این رو، در بسیاری از پروندههایی که دستگاههای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی برای معترضان بازداشتی تشکیل داد، «توهین به سردار شهید قاسم سلیمانی» از جمله اتهامهای اصلی بود و احکام حبس طولانیمدتی بابت آن صادر شد.
مواردی چون لغو مسابقه تیمهای سپاهان اصفهان با الاتحاد عربستان سعودی در لیگ قهرمانان فصل جاری به دلیل مخالفت مقامهای امنیتی استان اصفهان با خارج کردن تندیس قاسم سلیمانی از ورزشگاه نقشجهان، یا ممنوعالکاری و محرومیت شماری از هنرمندان و ورزشکاران ایرانی به دلیل حضور نیافتن در مراسم تجلیل قاسم سلیمانی و اعضای خانواده او نیز از دیگر مواردی است که نشان میدهد تا زمانی که جمهوری اسلامی در قدرت باشد، قاسم سلیمانی همچنان بلای جان مردم ایران است و به آنها مصیبت وارد میکند.