خاورمیانه و جامعه جهانی ماموریتی مهم پیش رو دارند که تصمیمگیری درباره آن برای مدت طولانی به تعویق افتاده است. این ماموریت مقابله با گروههای شبهنظامی است که باعث فروپاشی چندین کشور عربی شدهاند. علاوه بر آن، این شبهنظامیان در حال حاضر، با ایجاد ناامنی در خطوط کشتیرانی که اقتصاد جهانی را دچار چالش میکند، جامعه جهانی را تهدید میکنند و به دنبال گسترش دامنه جنگ در منطقهاند.
امروز جامعه جهانی، آمریکا و اروپا در منطقه با تهدیدی مواجهاند که مدتها در عراق آن را نادیده گرفتند. این تهدید روزافزون ناشی از گسترش نفوذ و قدرت گروههای شبهنظامی وابسته به ایران است. در اینجا نمیخواهم وارد این جزئیات شوم که چرا این شبهنظامیان نادیده گرفته شدند اما ظهور آنها بدونشک، ناشی از شکست سیاسی است که از زمان ریاستجمهوری بوش پسر و لحظه تصمیمگیری برای سرنگونی رژیم صدام حسین، آغاز شد.
پس از نادیدهگیری طولانیمدت این شبهنظامیان و آنچه در عراق انجام دادند و میدهند، واشنگتن سرانجام ناگزیر شد در واکنش به هدف گرفته شدن نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه، تعدادی از رهبران گروه شبهنظامی النجبا در عراق را هدف قرار دهد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جامعه جهانی، ایالات متحده و اروپا همچنین ناگزیرند با سازمان حزبالله که لبنان را در آستانه جنگی ویرانگر قرار داده است، به مقابله بپردازند؛ زیرا این حزب بیروت را به اتاق جنگی برای گروههای شبهنظامی وابسته به ایران در منطقه تبدیل کرده است.
اغلب رسانههای غربی که در گذشته واقعیت شبهنظامیان و خطر آنها برای منطقه، اقتصاد جهانی و صلح را پنهان میکردند، اکنون واقعیت شبهنظامیان را با چنان هیاهویی پوشش میدهند که گویی به کشفی جدید دست یافتهاند.
پس از بیتوجهی به آنچه در طول بیش از ۱۰ سال گذشته در یمن رخ داد، امروز واشنگتن به دنبال تشکیل ائتلاف دریایی است تا از کشتیهای تجاری در برابر حملات حوثیها محافظت کند.
فشرده ماجرا این است که آنچه در این مدت طولانی و در طول چندین دهه در منطقه نادیده گرفته شد، اکنون مستلزم مداخله فوری است؛ بهویژه اینکه تداوم این وضعیت نهتنها منطقه خاورمیانه بلکه سراسر جهان را تهدید میکند و به گسترش دامنه جنگ در منطقه میانجامد.
کشوری که در حال حاضر به دلایل بسیاری وارد این جنگ خواهد شد، لبنان است؛ زیرا نتانیاهو میخواهد برای بقا در قدرت، دامنه جنگ را گسترش دهد و حزبالله را در تحولات کنونی منطقه درگیر کند؛ بهویژه اینکه حسن نصرالله به جایگزینی برای قاسم سلیمانی تبدیل شده است.
اکنون منطقه برای مقابله با گروههای شبهنظامی که سوریه، عراق، یمن و لبنان را ویران و میان فلسطینیان اختلاف و تفرقه ایجاد کردهاند، به یک راهبرد واقعی نیاز دارد. ایجاد یک راهبرد واقعی مستلزم همکاری عربی، آمریکایی و بینالمللی است تا زمینه مقابله با تهدید شبهنظامیان در منطقه فراهم شود و شکی نیست که دستیابی به این هدف جز با عملیات نظامی محدود در پاسخ به حملات پهپادی که سراسر منطقه را دستخوش ناآرامی کردهاند، امکانپذیر نیست.
از این رو، برای مقابله با مسائلی که بهانهای برای حضور شبهنظامیان میشود، باید راهبردی واضح و جدی تدوین شود. مهمترین گام در این راستا ضرورت احیای روند صلح به صورت واقعی با تعهد به زمان، مسیر و چارچوب واقعی مبتنی بر تعهدات لازم برای تکمیل روند صلح و لزوم آغاز راهحل سیاسی بحران سوریه مطابق با تعهدات عربی و بینالمللی است.
همین امر در مورد یمن هم که در حال حاضر به صلح نزدیک است، صدق میکند. افزون بر آن، این راهبرد میتواند در پایان دادن به روند سهمیهبندیهای فرقهای عراق که تداوم آنها ناممکن است، سودمند واقع شود. در نتیجه، پیش از آنکه شماری از کشورهای عربی با وضعیتی مشابه نوار غزه که سازمان ملل متحد آن را «محل مرگ و ناامیدی» توصیف کرده است، مواجه شوند، باید یک راهبرد واقعی تدوین و اعمال شود.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط