در پی تحولات اخیر و گسترش درگیریها، خاورمیانه در حال گذار از شرایط متغیر پیشین به وضعیت پیشبینیناپذیر جدیدی است.
امین سیکل، استاد مطالعات خاورمیانه و آسیای مرکزی در دانشگاه ملی استرالیا، در مقالهای که در سیدنی مورنینگ هرالد منتشر شده است، مینویسد اگر قدرتهای بزرگ و منطقهای، بهویژه آمریکا، این گذار را مدیریت نکنند، تلفیق گسلهای قدیمی و جدید بیثباتی منطقه را عمیقتر خواهد کرد.
به نوشته سیکل، جنگ غزه عامل تسریعکننده این روند بوده و احتمال رویارویی مستقیم اسرائیل و آمریکا با جمهوری اسلامی و گروههای نیابتیاش در منطقه را افزایش داده است.
هر دو طرف علنی اعلام کردهاند که تمایل ندارند جنگ غزه گسترش پیدا کند، اما هیچکدام نمیخواهند بازنده این جنگ باشند، حتی اگر با خطر مواجهه منطقهای همراه باشد، و بنابراین، برای دستیابی به اهدافشان درگیر حملات نظامی تلافیجویانه شدهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، نهتنها عزمش را جزم کرده که نوار غزه را با خاک یکسان کند، بلکه کنترل و نظارت بر مناطق اشغالی کرانه باختری را نیز تشدید کرده است. او همچنین نشان داده که مایل است هرگونه تهدید از جانب رژیم سوریه و گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در لبنان، سوریه و عراق راــ که همراه حوثیهای یمن «محور مقاومت» یا به تعبیر آمریکا و اسرائیل، «محور شرارت» را تشکیل میدهندــ از بین ببرد.
نویسنده مقاله در ادامه میافزاید در هفتههای اخیر، در کمال ناخشنودی تهران، اسرائیل اقدام به ترور هدفمند فرماندهان حماس و حزبالله و سپاه پاسداران کرد، که نشان میدهد اورشلیم تمایل دارد درگیری را به سمت رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی بکشد، که در این مورد آمریکا از اسرائیل حمایت کامل میکند.
در طرف مقابل، جمهوری اسلامی برای محافظت از منافعش بیشتر به نیروهای نیابتی خود متکی و بر این باور بوده است که با توجه به مقاومت حماس و کشتوکشتار در غزه، اسرائیل در غزه از پا در میآید و جایگاه بینالمللی اسرائیل و آمریکا تضعیف میشود.
سیکل معتقد است در این بین، تهران که بهواسطه شبکه نیروهای نیابتی منطقهای و روابط نزدیک با روسیه و چین جایگاه منطقهای بهنسبت محکمی دارد، آماده گسترش درگیری است.
در ادامه مقاله آمده: «بعید است که جمهوری اسلامی در محاسبه راهبرد منطقهایاش با مسکو و پکن مشورت و هماهنگی نکرده باشد. در صورت هرگونه درگیری مستقیم با اسرائیل یا آمریکا یا هر دو، میشود انتظار داشت که تهران روی حمایت دیپلماتیک و تجهیزاتی این دو دشمن آمریکا حساب کرده باشد. این موضوعی است که دولت بایدن در ارزیابی مدت و نوع حمایت از اسرائیل باید مدنظر داشته باشد. بهرغم هر اتفاقی که در هفتههای آتی رخ دهد، جنگ غزه چشمانداز راهبردی خاورمیانه را تغییر داده است. اسرائیل منزوی شده است و بیاعتمادی به آمریکا در سراسر منطقه افزایش یافته است. جمهوری اسلامی فرصتی بینظیر یافته است تا یک آرمان مشترک ضداسرائیل و ضدآمریکایی با جهان عرب/اسلام داشته باشد.»
این استاد دانشگاه در پایان مینویسد با افزایش خطر درگیری منطقهای، خاورمیانه با بحرانی دستوپنجه نرم میکند که پیامدهایش بیش از بحرانهای قبلی است. این وضعیت نیازمند هوشیاری همه طرفهای درگیر و اجتناب از هرگونه اشتباه محاسباتی است.
درگیری گستردهتر میتواند جهنمی کنترلناپذیر به پا کند. آتشبس فوری در غزه اولین گام ضروری است تا به مذاکره و حل مناقشه اسرائیل و فلسطین در چارچوب راهحل دو کشوری منجر شود و منطقه را از لبه پرتگاه دور کند.