عباس علیزاده، شهروند ایرانیــآمریکایی و استاد باستانشناسی دانشگاه شیکاگو ایالات متحده، در گفتوگویی با مجله شیکاگو افشا کرد که سال ۲۰۲۱ (۱۴۰۰) در سفر به تهران، چندین ماه تحت بازجوییهای امنیتی، بازداشت موقت و حبس خانگی قرار گرفته و در نهایت تهدید رئیس دانشگاه شیکاگو به پس ندادن لوحهای هخامنشی به ایران موجب آزادی این استاد برجسته باستانشناسی شده است.
بر اساس این گزارش، عباس علیزاده که یکی از باستانشناسان نامدار و موفق در حوزه تاریخ ایران باستان و دوران قبل از میلاد مسیح به شمار میرود، اردیبهشت ۱۴۰۰ تصمیم گرفت برای مطالعه و بررسی مجموعهای از ظروف سفالی تاریخی به ایران سفر کند اما یک هفته پس از ورود به تهران، با حمله ماموران لباسشخصی و اطلاعاتی به محل سکونتش مواجه شد. آنها به دلیل سفرهای قبلی علیزاده به اسرائیل به منظور کاوشهای باستانشناسانه، این پژوهشگر را به «جاسوسی از برنامههای هستهای ایران برای اسرائیل» متهم و ضمن ضبط پاسپورت، او را به مکانی نامعلوم منتقل کردند.
استاد موسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو که باستانشناسی پیش از تاریخ ایران را تدریس میکند، در سن ۲۳ سالگی و پنج سال قبل از وقوع انقلاب اسلامی، ایران را به مقصد آمریکا ترک کرد. او پس از انقلاب، چندین بار به ایران سفر کرده بود و چنان که میگوید، سفرهایش به اسرائیل تنها با هدف کاوشهای باستانی و اجرای وظایف شغلیاش بودهاند، اما این توضیحها برای ماموران امنیتی نظام ایران قانعکننده نبودند و آنها تلاش داشتند تا در راستای سیاست گروگانگیری جمهوری اسلامی و بازداشت شهروندان خارجی و دوتابعیتی با هدف آزادی منابع مالی توقیفشده یا آزادی ماموران امنیتی بازداشتی در غرب، اتهاماتی سنگینی را علیه عباس علیزاده مطرح کنند.
این محقق و کاوشگر در گفتوگو با مجله شیکاگو روایت میکند که در برخی جلسات بازجویی در تهران، حتی از احتمال اعدام او به اتهام جاسوسی برای اسرائیل سخن به میان آمده، اما در نهایت رئیس وقت دانشگاه شیکاگو در تماسی تلفنی با رئیس موزه ملی ایران، هشدار داده است که اگر علیزاده به آمریکا بازنگردد، دانشگاه شیکاگو هرگز ۲۵ هزار لوح عیلامی را که در اختیار دارد و ارزش آنها «میلیاردها دلار» ارزیابی میشود، به ایران پس نخواهند داد. در نتیجه ماموران امنیتی جمهوری اسلامی پس از سه ماه بازداشت موقت، حبس خانگی و بازجوییهایی ممتد، مجبور شدند پاسپورت این استاد دانشگاه را پس دهند و پرونده او را کنار بگذارند.
عباس علیزاده توضیح داد که مطمئن است جمهوری اسلامی تنها در ازای بازگشت این الواح باستانی با آزادی او موافقت کرده است. البته حکومت ایران تاکنون به صورت رسمی این سخنان استاد دانشگاه شیکاگو را تایید نکرده است، اما آغاز بازگشت لوحهای عیلامی به ایران از تابستان سال گذشته، میتواند تاییدکننده سخنان این پروفسور ایرانیــآمریکایی باشد.
به گفته این استاد دانشگاه، در مدت بازجویی از او در ساختمانی متعلق به نهادی امنیتی، یکی از بازجوها خطاب به این استاد برجسته باستانشناسی از کلماتی رکیک استفاده کرده و گفته است: «دروغ نگو! ما میدانیم که شما باستانشناسان خیلی بیخدا هستید. تو یک کرمی، یک سگی، یک الاغ کثیفی...»
علیزاده توضیح داد که پس از گذشت حدود سه ماه از حبس خانگی، به دلیل ادامه ضبط پاسپورتش نزد نهادهای امنیتی، به فکر خروج غیرقانونی از ایران افتاد و حتی با گروهی از ماهیگیران در بندرعباس برای انتقال به کشورهای عربی حوزه خلیجفارس هماهنگ شده بود، اما در نهایت به دلیل تماس رئیس دانشگاه شیکاگو و تهدید به بازنگرداندن لوحهای هخامنشی، ماموران امنیتی در تماس با او اعلام کردند که میتواند بهطور قانونی از ایران خارج شود و پروندهاش فعلا بسته شده است.
مجله شیکاگو در این گزارش، عباس علیزاده را یک مرجع برجسته در باستانشناسی پیش از تمدن بشری و همچنین ایران باستان معرفی میکند که در دهههای اخیر بهعنوان یکی از ماهرترین حفاریکنندگان باستانی در جهان شهرت پیدا کرده و علاوه بر انتشار کتب مختلف درباره موضوعهایی مانند کوچنشینان و توسعه جوامع اولیه در منطقه سرزمینی ایران باستان، دانشجویان ایرانی بیشماری را نیز تربیت کرده است.
علیزاده روشهای جدید پژوهش باستانی را به دانشجویان و استادان ایرانی که از تکنیکهای پیشرفته این حوزه دور ماندهاند، آموزش داده، هزاران قطعه سفالی را از زیرزمین نمناک موزه ملی ایران نجات داده و آنها را برای تحقیقات آتی مرمت و فهرستنویسی کرده و همچنین یک کتاب درسی باستانشناسی به زبان فارسی نوشته است که امروز در دانشگاههای سراسر ایران جزو منابع مرجع و مهم دانشجویان رشتههای باستانشناسی و تاریخ محسوب میشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
عباس علیزاده در دوران دکتری در ایالات متحده، زبان اکدی و عیلامی، دو زبان مردهای را که مردمان تمدنهای هزارههای سوم و چهارم پیش از میلاد در بینالنهرین و جنوب غربی ایران امروزی به وجود آمدند، آموخت تا بتواند نوشتههای بهجامانده از دوران پیش از میلاد روی آثار سفالی ایران باستان را بخواند، اما وقوع انقلاب اسلامی در ایران برنامه بازگشت او به ایران و کاوشهای باستانی در کشورش را با اختلال مواجه کرد.
او در سال ۱۹۸۵ (۱۳۶۴) تصمیم گرفت به اسرائیل برود و چند سال در این کشور به عنوان محقق کاوش کند، اما با آگاه شدن از دعوای ریشهدار جمهوری اسلامی و اسرائیل، تلاش کرد تا مهر ورود به کشور اسرائیل روی پاسپورتهای ایرانی و آمریکاییاش زده نشود تا بتواند برای کاوشهایی گستردهتر بازهم به ایران سفر کند اما این تلاشها در نهایت نتوانستند مانع از آگاهی یافتن ماموران امنیتی نظام ایران از سفرهای او به اسرائیل شوند، زیرا به گمان عباس علیزاده، احتمالا یکی از باستانشناسان ایرانی مقیم آمریکا که از پروژههای تحقیقاتی علیزاده در اسرائیل باخبر بود، جزئیات سفرهای او به این کشور را به ماموران امنیتی ایران اطلاع داده بود.
علیزاده در اوایل دهه ۱۹۹۰ (دهه ۷۰) هم چندین بار به ایران سفر کرده و مشکلی برای او ایجاد نشده بود. حتی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۹۹۶ (۱۳۷۵) به عباس علیزاده پیشنهاد داد تا برای مطالعه الگوهای جوامع عشایری ایران پروژهای تحقیقاتی را آغاز کند.
در سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳) زمانی که علیزاده در حال نظارت بر کاوشهای باستانشناسی در مرودشت بود، پلیس امنیت اخلاقی ایران او را به اتهام «رابطه نامشروع با یک زن جوان» بازداشت کرد. در حالی که به گفته این استاد باستانشناسی، او برای مقامهای پلیس محلی توضیح داد که نمیدانست صحبت کردن و قدم زن با یک زن هم از نظر پلیس جمهوری اسلامی جرم محسوب میشود.
در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵)، زمانی که مقامهای دولت محمود احمدینژاد، عباس علیزاده را به عنوان مدیریت پروژه کاوشگری در شهر باستانی شوش در غرب ایران انتخاب کردند، بودجهای سخاوتمندانه به او پیشنهاد شد و اجازه دادند محققانی از دهها دانشگاه سراسر جهان برای همکاری با علیزاده به ایران سفر کنند. چنین بود که حملات برخی رسانههای وابسته به نهادهای امنیتی در ایران علیه عباس علیزاده آغاز شد و آنها این باستانشناس را به داشتن ارتباطات سیاسی با اسرائیل متهم میکردند؛ حملاتی که در نهایت باعث شد پروژه مذکور در شوش کنار گذاشته شود و عباس علیزاده تحت بازجویی قرار گیرد.
وبسایت مشرقنیوز، نزدیک به سپاه پاسدران انقلاب اسلامی، آبان ۱۳۹۴ در گزارشی علیه عباس علیزاده نوشته بود: «علیزاده که میرود تا شاهرگ باستانی منطقه شوش خوزستان را در دست بگیرد، از دوستان نزدیک رژیم صهیونیستی، بهائیان و موسسهای است که هزاران لوح هخامنشی ایران را ۷۰ سال نزد خود نگه داشته است. او در رسیدن به اهدافش برای سیطره بر منطقه باستانی شوش از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است و جامعه باستانشناسی ایران را به سخره میگیرد.»
در نهایت دامنه کاری این استاد برجسته باستانشناسی در ایران محدود شد و او در سفرهایش به ایران در پروژههای کوچکتر مانند بازسازی مجموعه موزه ملی ایران، راهاندازی سیستم فهرستنویسی و همچنین آموزش فنون شناسایی آثار باستانی به دانشجویان و کارکنان موزه ملی ایران مشغول شد.
او در سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳) شخصا شمار زیادی از الواح عیلامی را از مجموعه آیساک در آمریکا به ایران بازگرداند، اما اکنون با آخرین مورد از حملات امنیتی به او شامل بازجوییهای پیاپی، حبس خانگی و توقیف پاسپورتش در سال گذشته، به نظر نمیرسد عباس علیزاده دیگر در مدت برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران، به بازگشت به خانه پدری تمایلی داشته باشد، زیرا احتمال اینکه برخوردهای قضایی و امنیتی سنگینتر از قبل یا احکام بلندمدت حبس در انتظارش باشد، زیاد خواهد بود.