روز دوشنبه دهم مهرماه ۱۴۰۲، یک روز پس از اینکه خبری در شبکههای اجتماعی منتشر شد مبنی بر اینکه ماموران حجاببان مترو یک دختر نوجوان را «هل» دادهاند و این دختر دانشآموز «در اثر اصابت سر به میله آهنی» بیهوش و به بیمارستان فجر منتقل شده است، مسعود درستی، مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو تهران، روبروی دوربین خبرگزاری دولتی ایرنا قرار گرفت و هرگونه درگیری در ایستگاه مترو شهدا را انکار کرد. او همچنین مدعی شد که دختر نوجوان «در اثر افت فشار» بیهوش شده است؛ ادعایی که اندکی بعد مادر این دختر که مشخص شد آرمیتا گراوند نام دارد، در مصاحبهای تصویری، تلویحا به تردیدآمیز بودن آن اشاره کرد.
آرمیتا گراوند در نهایت پس از هفتهها مبارزه با مرگ روی تخت بیمارستان، از دنیا رفت و سازمان مترو تهران هم تنها دقایقی تقطیعشده از فیلم ایستگاه شهدا هنگام روی زمین افتادن آرمیتا گراوند را منتشر کرد و مدعی شد قطاری که آرمیتا و دوستانش سوار آن شده بودند، دوربین نداشت.
هنوز افکار عمومی درباره دلایل جان باختن آرمیتا گراوند پاسخ قانعکنندهای نگرفته بود که تصاویر دیگری از حضور حجاببانها در ایستگاههای مترو تهران در رسانهها فراگیر شد. حضور پرشمار زنان حجاببان که با چادرهای مشکی در ورودی ایستگاههای مترو صف کشیده بودند، موجی از واکنشها را در پی داشت و بسیاری با کنایه به آنچه برای آرمیتا گراوند رخ داد، آن صحنه را به «تونل وحشت» تشبیه کردند.
پیش از آن در تابستان، هم گزارشی منتشر شد از اینکه حجاببانها با حقوق ماهی ۱۲ میلیون تومان در مترو استخدام شدهاند. در تمامی این موارد، مسعود درستی، مدیرعامل مترو، همسو با جریان حاکم بر جمهوری اسلامی، روبروی مردم ایستاده بود اما به محض اینکه پای منافع خود و خانوادهاش به میان آمد، مواضعش را تغییر داد و حالا پس از آنکه نامش در فهرست تحریمهای کانادا درج شده، از طریق برخی رسانهها در تلاش است وانمود کند در استخدام حجاببانها و آنچه در مترو رخ داد، بیتقصیر بوده است.
دولت کانادا روز هشتم مارس (۱۸ اسفند) به مناسبت روز جهانی زن، مدیرعامل مترو تهران را به دلیل «نقض حقوق بشر» در فهرست تحریمهایش قرار داد. پس از آن خبرهایی منتشر شد مبنی بر اینکه مسعود درستی قصد دارد استعفا کند.
سایت دیدهبان ایران روز یکشنبه ۲۰ اسفند در گزارشی نوشت دولت کانادا درست زمانی مسعود درستی را تحریم کرد که خانوادهاش در پی مهاجرت به این کشور بودند و حالا «تیر او و خانوادهاش به سنگ خورده است». در این گزارش آمده که مدیرعامل مترو از سوی خانوادهاش «تحت فشار قرار دارد، در محل کارش حاضر نشده و در میان برخی مدیران شهرداری از رفتن سخن گفته است». سایت دیدهبان ایران ضمن اشاره به «حاشیهها، خرابیهای مکرر، کمبود قطعات و موضوع لاینحل حجاببانها» از مسعود درستی اتهامزدایی کرده و مدعی شده است که «مدیران شهرداری هم اقدامهای علیرضا زاکانی، شهردار تهران، را قبول ندارند».
در این گزارش ادعا شده که مدیرعامل مترو «در یک جمع خصوصی، تهدیدها و شرایط خاص سال گذشته در مترو را تشریح کرده است». نویسنده گزارش به نقل از «اطرافیان» مسعود درستی، مینویسد: «او چوب شرایطی را میخورد که شهردار تهران و برخی از اعضای شورای شهر به وجود آوردهاند.»
بر مبنای گزارش سایت دیدهبان ایران، نیروهای حجاببان مترو بر اساس توافق همکاری قرارگاه بقیهالله سپاه پاسداران و یگان حفاظت شهرداری استخدام شدهاند و مسعود درستی با استخدام آنها مخالف بوده و در همان «جمع خصوصی» گفته که با وجود مشکلات موجود مترو از جمله «فرسودگی ناوگان و انتظارات پرسنل عصبی»، دستور استخدام حجاببانها «در یک فضای احساسی و بدون در نظر گرفتن قانون» صادر شده و «هیچکس از ابعاد آن خبر نداشته است».
مدیرعامل مترو همچنین ادعا کرد که «با تمام وجود» برای «مصون نگه داشتن مترو از این مقوله پیچیده تلاش کرده و تا پای استعفا نیز پیش رفته است». دیدهبان ایران در ادامه از قول مسعود درستی نوشت: «بارها گفتم وظیفه ما جابهجایی مسافر است. آنچه به جایی نرسید، فریادم بود. تهدید به توبیخ و معرفی به دادگاه برای ترک فعل شدم. کدام فعل؟ فعلی که ربطی به ما نداشت؟»
او در بخش دیگری از صحبتهایش، اذعان کرد حجاببانها در حالی استخدام شهرداری شدند که ماهها تلاش برای استخدام نیروی متخصص بینتیجه مانده است. در این بین، مشکلات اجرایی مانند آتشسوزی ایستگاه فرودگاه، آتش زدن واگنهای خط ۵، خرابکاریهای جنوب خط ۱، مشکلات برگشت پلهبرقیها، مشکلات خریدهای خارجی، خروج از ریل قطار در خط آزمایشی پایانه صادقیه، حوادث گاهوبیگاه، آتشسوزی ایستگاه شوش و تجمعهای گاه و بیگاه پرسنل هم وجود دارد.
دیدهبان ایران به نقل از مدیرعامل شرکت بهرهبرداری نوشت که او قصد دارد در «این ایستگاه» از قطار مدیریت مترو پیاده شود اما نه مسعود درستی و نه سایت دیدهبان ایران هیچیک توضیح ندادند او چرا تاکنون سکوت کرده بود؟ چرا پس از ماجرای آرمیتا گراوند و استخدام حجاببانها استعفا نکرد و چرا حالا که پای منافع به میان آمده، به منتقد جدی وضعیت فعلی تبدیل شده است؟