با گذشت بیش از پنج سال از مرگ کارل لاگرفلد، اسطوره مد، ارزیابی میراث او هنوز ادامه دارد. در این میان، دیزنی پلاس، شبکه تولید و پخش آثار سینمایی و تلویزیونی، با اعلام خبر ساخت اقتباسی تلویزیونی از زندگی او، علاقهمندان مد را هیجانزده کرد.
درباره خدمات و تاثیر لاگرفلد بر دنیای مد زیاد شنیدهایم اما درباره بخش کمتر دیدهشده زندگی او یعنی خانههای مجلل با طراحیهای داخلی ویژه او چیز زیادی نمیدانیم. سیانان به این بخش زندگی پادشاه مد نگاهی انداخته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پاتریک موریس، نویسنده مد، اولین بار در سال ۱۹۸۱ با این طراح مد ملاقات کرد. در آن زمان، لاگرفلد اگرچه سابقه طراحی برای خانهمدهای لوکس کلوئه (Chloé) و فندی (Fendi) را داشت، هنوز آن چهره نمادینی نشده بود که بعدها و بهویژه پس از پیوستن به شانل (Chanel) در سال ۱۹۸۳ بهعنوان مدیر خلاقــ نقشی که تا زمان مرگش در سال ۲۰۱۹ بر عهده داشتــ به آن تبدیل شد. این دو در سالهای بعد و پس آنکه ستاره بخت لاگرفلد طلوع کرد، هم دوستان خوبی باقی ماندند.
Karl Lagerfeld & his cat Choupette at his home (2018) pic.twitter.com/hKJ110IaRq
— Ryan Lowe (@ryvnlovve) December 4, 2021
موریس، با یادآوری اینکه لاگرفلد یکی از اولین افرادی بود که از شمعهای لوکس «دیپتیک» (Diptyque) در خانه استفاده میکرد، میگوید: «همهچیز در حد اعلا لوکس بود. حتی وقتی برای یک ناهار کوچک پیش او میرفتید، دستمالسفرهها همه گلدوزی شده بودند. ۲۰ شمع در راهپله منتهی به اتاق ناهارخوری وجود داشت و احساس تجمل بسیار بالایی را تداعی میکرد.»
تصویر روشنتری از این «تجمل فوقالعاده» که به شکلی ویژه دستچین شده، در کتاب جدید «کارل لاگرفلد: زندگی در خانهها» (Karl Lagerfeld: A Life in Houses) با مقدمهای از موریس و متنهای ماری کالت، درباره هر خانه آشکار شده است. این کتاب با تصاویری بهندرت دیدهشده از ۱۳ ملک لاگرفلد در اروپاــ پاریس، مونتکارلو، رم، هامبورگ و دیگر جاهاــ از جنبههای کمتر شناختهشده این طراح پرده برمیدارد و از سبک او در مورد طراحی داخلی بینشی ارائه میکند.
Karl Lagerfeld’s Paris home! pic.twitter.com/zGdgCiuJjV
— Gayle Blackston (@gayle_dallas) October 31, 2021
هر ملک به روشی متفاوت و متمایز تزیین شده بود. خانه اولیه لاگرفلد در پاریس در خیابان دانشگاه (Rue de l'Université) آپارتمانی در طبقه دوم یک عمارت قرن هجدهمی بود که او در دهههای ۱۹۶۰ و ۷۰ با مادرش آنجا زندگی میکرد؛ این آپارتمان مملو از مبلمان و لوازم آراسته با هنر طراحی داخلی به سبک جریان هنری آرت دکو (Art Deco) بود، از مبلها گرفته تا لیوانها کوکتل.
در سال ۱۹۷۷، لاگرفلد به عمارت قرن هجدهمی پوتزو دی بورگو (Hôtel Pozzo di Borgo) در پاریس نقلمکان کرد که مجموعهای از چند اقامتگاه بود و او با استفاده از قالیهای زینتی و جزئیات طلاکاری در طراحی داخلی آن جلوههای «عصر روشنگری» را به تصویر میکشید. یکی از فاکتورهای مشترک در فضای داخلی اقامتگاههای لاگرفلد اشاره به اصالت آلمانی او بود.
لاگرفلد در طراحی اقامتگاه مونت کارلو که در دهه ۱۹۸۰ خریداری کرد، متاثر و مجذوب گروه طراحی ممفیس (Memphis Group) شد که اتوره سوتساس، معمار ایتالیایی، تاسیس کرد و پر از رنگهای تند، نقوش هندسی و طرحهای سرزنده بود.
Karl Lagerfeld’s Paris home! pic.twitter.com/zGdgCiuJjV
— Gayle Blackston (@gayle_dallas) October 31, 2021
اقامتگاه لاگرفلد در زادگاهش هامبورگ در آلمان با نام ویلا ژاکو (Vila Jako) که به افتخار همراه دیرینهاش ژاک دو باشر نامیده شد، اوایل دهه ۱۹۹۰ خریداری شد و آن را با گلدانهایی به سبک جنبش طراحی گریس سوئدی که پلی بین هنر نو و مدرنیسم بود، پر کرد.
موریس که در طول سالها از بسیاری از املاک او بهویژه آنهایی که در پاریساند، بازدید کرده، درباره زیباییشناسی طراحی داخلی لاگرفلد گفت: «او همیشه از فضایی به فضایی دیگر تغییر ایجاد میکرد؛ از فضای داخلی پر از عتیقه به فضاهای فوق مدرن و از این نظر که در نوع دکوراسیون او هیچ یکدستی وجود ندارد، منحصربهفرد بود.»
موریس توضیح میدهد لاگرفلد همانطور که از گذشته الهام میگرفت، حس تغییر و حرکت روبهجلو بخش ذاتی خلاقیتش بود: «آنچه برای او ضروری بود، زندگی در زمان حال یا اکنون بود. زمانی که فکر میکرد چیزی کمی قدیمی و از مد افتاده شده یا متعلق به اکنون نیست، آن را کنار میگذاشت و به انبار منتقل میکرد. او همیشه در حال حرکت بود و نمیتوانست خود را در یک دوره یا سبک تصور کند و از آنجا که در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ بیشتر به یک چهره عمومی تبدیل شد، بهطور فزایندهای به دنبال خانههایی میگشت که بتوانند خلوتگاه باشند؛ آنچه نیاز داشت تا دوباره تمرکز کند و خود را بازسازی کند... او به این آشیانهها نیاز داشت تا در آنها کار کند.»
با توجه به احساس نیاز دائمی لاگرفلد به تغییر، از خانهها و فضاهای داخلی که در تصاویر این کتاب به نمایش گذاشته شدهاند، چیز زیادی باقی نمانده است. او بسیاری از املاکش را همان زمان که زنده بود فروخت و اقلامی را هم که جمع کرده بود، به طرق مختلف از جمله حراجی رد کرد یا به ارث گذاشت.
در حراجی پس از مرگ او ۱۲۰۰ قطعه و شیء هنری از جمله طرحها، لباسها و مبلمانی که از املاکش شامل پنج خانه در پاریس و موناکو و اطراف آن جمعآوری شده بود، به فروش گذاشته شد.
تنها یک مکان که لاگرفلد آن را خانه مینامید، درست مانند زمانی که آنجا زندگی میکرد، حفظ شده است: کتابفروشی و استودیو عکاسی ۷ال (7L) که سال ۱۹۹۹ در خیابان لیل در پاریس راهاندازی کرد. شانل این ملک را در سال ۲۰۰۱ خرید و امروزه مکانی برای ادای احترام به این طراح فقید است. لاگرفلد در زمان حیاتش به خاطر عشقش به کتاب، گردآوری مجموعههای عظیم و ایجاد کتابخانه در خانههایش شهرت داشت.
موریس گفت: «همهچیز ناپدید شد... این سرنوشتی عجیب است؛ اما این دنباله روش زندگی او بود. او به حفظ خاطرات یا این مکانهای واقعا خصوصی و صمیمی علاقهای نداشت.» این کلام لاگرفلد که در کتاب نقل شده است، هم فلسفه او را بیان میکند: «زیباترین خانه همیشه خانه بعدی است.»