محرومیت از تحصیل کودکان در حکومتی که مسئله آموزش را بهشکلی سازمانیافته به تحکیم پایههای حکومت دینی گره زده است و در راستای برقراری عدالت آموزشی گام موثری برنمیدارد، هرسال به میزان نگرانکننده و معناداری افزایش مییابد. دادههای آماری نهادهای رسمی نیز این موضوع را اثبات میکند. تازهترین گزارش مرکز آمار ایران از نرخ ترک تحصیل در سال تحصیلی گذشته آشکار میکند که حدود یک میلیون دانشآموز در ایران در سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم یا اصلا وارد مدرسه نشدهاند یا اگر وارد شدند، ترک تحصیل کردند. بر مبنای این گزارش، بیشترین بازماندگان از تحصیل نوجوانان ۱۵ تا ۱۷ سالهاند.
مرکز پژوهشهای مجلس پیشتر آمار بازماندگی از تحصیل کودکان در سال تحصیلی ۱۴۰۱ــ۱۴۰۰ را حدود ۹۱۱ هزار نفر اعلام کرده بود اما بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ ترک تحصیل کودکان در سال تحصیلی ۱۴۰۲ــ۱۴۰۱ با دو درصد افزایش به حدود ۹۳۰ هزار نفر رسید.
بیشترین ترک تحصیلکردهها در مقطع متوسطه دوم بودند. به طوری که در سال تحصیلی گذشته که جمعیت ۱۵ تا ۱۷ سالهها سه میلیون و ۵۵۲ هزار و ۸۸۹ نفر بود، ۵۵۶ هزار و ۹۹۴ نفر در این رده سنی ترک تحصیل کردهاند.
بررسی آمار بازماندگی از تحصیل کودکان در مقطع متوسطه اول و ابتدایی نیز ما را به نتایج نگرانکنندهای میرساند. در سال تحصیلی گذشته جمعیت دانشآموزان متوسطه اول یعنی ۱۲ تا ۱۴ سالهها سه میلیون و ۹۸۰ هزار و ۸۳۷ نفر بود که از این میان، ۱۹۷ هزار و ۶۹۰ نفر از تحصیل بازماندند.
همچنین جمعیت کودکان شش تا ۱۱ سال در سال تحصیلی گذشته هم ۹ میلیون و ۸۶ هزار و ۸۰۵ نفر اعلام شده است که ۱۷۵ هزار و ۱۱۴ نفر از آنها نتوانستهاند به تحصیل ادامه دهند.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، نرخ بازگشت به تحصیل کودکانی که ترک تحصیل میکنند، «ناچیز» است و همین مسئله موجب شده که روند بازماندگی از تحصیل روبهرشد باشد.
پیشتر سایت تجارتنیوز با استناد به گزارش سال ۱۳۹۹ مرکز پژوهشهای مجلس نوشته بود که نزدیک به ۷۰ درصد کودکان بازمانده از تحصیل در دهکهای درآمدی ۱ تا ۵ قرار دارند و دهک دوم با ۲۲ درصد بیشترین سهم بازماندگی از تحصیل را به خود اختصاص داده است. استان سیستان و بلوچستان نیز با بیش از ۷۳ درصد دارای بیشترین نرخ کودکان بازمانده از تحصیل در سال است.
دادههای مرکز پژوهشهای مجلس بهطورکلی نشان میدهد شمار کودکانی که از تحصیل محروم میشوند یا مدرسه را ترک میکنند، در شش سال اخیر ۱۷ درصد افزایش یافته است. در این گزارش که اسفند ۱۴۰۲ منتشر شد، به شکست «سیاستگذاریهای تحصیلی» در دوران پس از انقلاب اسلامی اذعان شد.
بهرغم بالا بودن شمار کودکان بازمانده از تحصیل در آمارهای رسمی، فعالان حقوق کودکان و کارشناسان آموزش میگویند نرخ ترک تحصیل کودکان از آماری که دولتیها ادعا میکنند، هم بیشتر است. پیشتر علیرضا رحیمی، پژوهشگر و استاد دانشگاه، ضمن اشاره به «ساختار ناکارآمد و لنگان» آموزش و پرورش و «تردیدآمیز بودن» آمارهای حکومتی گفته بود: «برخلاف آمار یک میلیونی نهادهای رسمی، بررسیهای فعالان حقوق کودکان نشان میدهد که تا سه میلیون دانشآموز از تحصیل محروم شدهاند.»
آموزش پولی، نبود عدالت آموزشی، فقدان فضاهای آموزشی در نقاط محروم و روستاهای مرزی، ناامیدی، شیوع اعتیاد در مدارس، آموزشهای مبتنی بر ایدئولوژی، کمبود معلم، مدارس فرسوده و ناایمن، محتواهای آموزشی عقیدتی و سیاسی و فقر از عواملیاند که به محرومیت کودکان از تحصیل منجر میشوند. در این میان، به گواه فعالان حقوق کودک، اصلیترین عامل ترک تحصیل کودکان فقر است.
بررسیهای آماری نشان میدهد که دستکم ۳۰ درصد جامعه ایران زیرخط فقر قرار دارند و بیشترین جمعیت کودکان زیر ۱۸ سال نیز در همین خانوادهها زندگی میکنند.
با گسترش روزافزون فقر بهتدریج آموزش از سبد معیشت بسیاری از خانوادهها خارج میشود و تامین نیازهای اولیه مانند خوراک و پوشاک در اولویت قرار میگیرد. در نتیجه این وضعیت کودکان از تحصیل محروم میشوند و در چرخه زودهنگام کار و ازدواج قرار میگیرند که باعث میشود در معرض آسیبهایی مضاعف قرار بگیرند.
بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی، دولتها موظفاند امکانات آموزش فراگیر و رایگان را برای همه کودکان تا کلاس دوازدهم بهطور یکسان و عادلانه فراهم کنند.