با وجود اینکه باستانشناسان در سالهای گذشته بارها درباره پیامدهای مخرب فعالیتهای پتروشیمی در مجاورت آثار باستانی مانند تخت جمشید و بیستون هشدار داده بودند، مسئولان جمهوری اسلامی نهتنها به این هشدارها اعتنا نکردهاند بلکه در مواردی فعالیتهای پتروشیمی در نزدیکی آثار باستانی را افزایش و تخریب این آثار را سرعت دادند.
حالا آنطور که متخصصان میگویند کتیبههای تخت جمشید و بیستون که از یادگارهای بهجامانده از ایران باستاناند، بر اثر فعالیت شرکتهای پتروشیمی مرودشت و کرمانشاه و تصاعد گازهای نیتروژنی در معرض خطر تخریب فزاینده قرار گرفتهاند.
حدود نیم قرن از احداث پتروشیمی مرودشت میگذرد، هنگامی که این واحد صنعتی، فعالیتش را آغاز کرد هنوز تخت جمشید در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت نشده بود. پس از ثبت تخت جمشید در فهرست میراث جهانی، تلاشهایی برای جابهجایی پتروشیمی مرودشت صورت گرفت ولی این تلاشها ناکام ماند تا اینکه طی سالهای اخیر، دولتیها برای احداث یک مجتمع دیگر در مجاورت پتروشیمی مرودشت خیز برداشتند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این اقدام درحالی بود که متخصصان گلسنگشناسی سالها پیش نسبت به افزایش گلسنگهای نیتروژندوست در کتیبههای تاریخی هشدار داده بودند.
علیرضا جعفریزند، باستانشناس با تاکید بر تاثیر مخرب شرکت پتروشیمی مرودشت بر تخت جمشید و نقش رستم گفت که در بازدید اخیرش از محوطه جهانی تخت جمشید متوجه رشد گلسنگها روی آثار سنگی و نقوش تخت جمشید شده است.
این باستانشناس نقش رطوبت را در رشد گلسنگها رد نکرد اما گفت که آلایندههای شیمایی که شرکتهای پتروشیمی در هوا رها میکنند و رطوبت حاصل از بارانهای اسیدی، بدترین و زیانآورترین آسیب را به سنگنگارهها وارد کردهاند.
جعفریزند ضمن اشاره به اقدامات انجام شده در شهرهایی مانند رم و فلورانس ایتالیا، گلسنگزدایی از آثار تاریخی را موضوعی جهانی خواند و گفت که در ایران مطالعه علمی و دانشگاهی در زمینه گلسنگها وجود ندارد و فعالیتهایی که در این زمینه انجام میشود نیز جدی نیست.
به گفته این باستانشناس، در حال حاضر برای گلسنگزدایی از تخت جمشید از ابزار پرتاب فشار آب استفاده میشود درحالیکه این روش برای سنگهای مقاوم مثل مرمر و گرانیت مناسب است نه سنگهای آهکی تخت جمشید که بسیار شکنندهاند.
او در ادامه تاکید کرد: «وضعیت رشد گلسنگها در بناهای تاریخی ایران به قدری جدی است که نه تنها نقوش تختجمشید با زوال مواجهاند که نقوش محوطه باستانی بیشاپور بهواسطه رشد گلسنگها دیگر دیده نمیشود.»
محمد سهرابی، متخصص گلسنگشناسی نیز وضعیت بیستون را مخاطرهآمیزتر از دیگر کتیبههای باستانی توصیف کرد و گفت تاثیر مخرب گلسنگها روی سطوح تاریخی بیستون بسیار چشمگیر است.
به گفته این متخصص گلسنگشناس، موقعیت جغرافیایی پتروشیمی بیستون و تصاعد گازهای نیتروژندار ناشی از فعالیت این مرکز صنعتی به رشد گلسنگها در کتیبه بیستون منجر شده است.
سرپرست پیشین پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی پیشتر نیز از مشاهده نزدیک به ۵۰۰ گونه گلسنگ در حال رویش روی بناهای تاریخی و باستانی ایران سخن گفته و تاکید کرده بود که نرخ فرسایش بناهای باستانی ایران با رتبهبندیهای متفاوت افزایش یافته است.
سهرابی درباره اینکه فرسودگی زیستی و رشد قارچهای گلسنگی چه آسیبی به بناهای باستانی وارد میکند، گفت که برخی گلسنگها در سطح نقوش سنگها، کتیبهها و صخرههای باستانی نفوذ میکنند و باعث تخریب آنها میشوند.
گلسنگ نوعی قارچ همزیست با جلبکها و سیانوباکتریها است که روی سنگها، صخرهها، تنه و ساقه درختان میرویند و میتواند تا چهار هزار سال عمر کند.
به گزارش خبرگزاری ایلنا، پتروشیمی بیستون با حمایت مسئولان شهری و استانداری به فعالیتش ادامه میدهد و زیر بار طرحهای مطالعاتی و آسیبشناسی پایگاه میراثفرهنگی بیستون نمیرود. همزمان، طرحهای مطالعاتی میراث فرهنگی نیز بهدلیل نبود بودجه به نتیجه نمیرسند.
صامت اجرایی، مدیر پایگاه جهانی بیستون به این موضوع اشاره کرد و گفت که سالها قبل برای تعیین میزان آلایندگی و تاثیر پتروشیمی بر کتیبه بیستون مطالعاتی انجام شد اما نتایج آن در دسترس قرار نگرفت. به گفته اجرایی، با آزمایشاتی که روی نمونههای مشابه این آلایندهها انجام گرفته مشخص شده است که این آلایندهها میتوانند دلیل بارانهای اسیدی و تاثیرات مخرب بر کتیبه باشند.
مدیر پایگاه بیستون در ادامه افزود: «زمستان سال ۱۴۰۱ پایگاه میراث جهانی بیستون جلساتی با مدیرعامل پتروشیمی با هدف اجرای مطالعات آسیبشناسی و نجاتبخشی کتیبه بیستون برگزار کرد و برای همکاری در اجرای طرح مطالعاتی و آسیبشناسی درخواست داد اما پتروشیمی موافقت نکرد و زیر بار مطالعات آسیبشناسی و نجاتبخشی نرفت.»
به گفته اجرایی، پایگاه بیستون در این سالها بحثها و درگیریهای متعددی با پتروشیمی داشته اما آنها هیچگاه زیر بار این طرح نرفتند و در آخرین جلسه مدیرعامل پتروشیمی به صراحت گفته است: «من میتوانم برای میراثفرهنگی گریه کنم اما نمیتوانم نان بدهم.»
به گفته مدیر پایگاه میراث جهانی بیستون، از آنجا که طرحهای مطالعاتی درباره میزان آلایندگیهای پتروشیمی به نتیجه نرسیده است، امکان اثبات این آلایندگیها وجود ندارد و شهرداری و استانداری نیز از آن حمایت نمیکنند.