وزرای خارجه عربستان سعودی و ایالات متحده اخیرا اعلام کردند که در سایه تلاشهای مشترک دو طرف، ساختار چندجانبه توافق امنیتی موردانتظار میان دو کشور در آستانه نهایی شدن است.
شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی، در جریان مجمع جهانی اقتصاد که در ریاض برگزار شد، در پاسخ به پرسشی درباره توافق امنیتی ریاض و واشینگتن، گفت: «در حال حاضر به نهایی کردن توافق دوجانبه با آمریکا نزدیک شدهایم و بیشتر کارها و مسائل موردنظر از قبل انجام شده است.»
او افزود: «درباره کلیه مسائلی که باید در فلسطین اتفاق بیفتد، بحث و آنها را بررسی کردهایم.»
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده، هم که در این نشست حضور داشت، به پرسش یادشده پاسخی مشابه داد و افزود: «ما در ماههای گذشته و حتی قبل از حوادث هفتم اکتبر، کارهای بسیاری را انجام داده بودیم. اکنون که توافق امنیتی مشترک در حال نهایی شدن است، توجه ما به مسائل مربوط به فلسطین و آنچه ممکن است در هر توافقی [برای پایان دادن به منازعه فلسطین و اسرائيل] مطرح شود، متمرکز است».
با توجه به اینکه در پاسخ هر دو وزیر به «بخش مربوط به فلسطینیها» اشاره شد، این پرسش مطرح میشود که آیا نهایی شدن توافقنامه امنیتی تنها به مسائل مربوط به عربستان سعودی و آمریکا محدود میشود، یا مسئله فلسطین بخش اساسی این نهاییسازی است؟
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در حال حاضر، از جزئیات این موضوع هیچ اطلاعی در دست نیست اما در ارتباط با جنگ غزه، آنچه همه میدانیم این است که توجه همه کشورهای منطقه به یافتن راهی برای پایان دادن به این جنگ ویرانگر متمرکز است. اخیرا قطر بهعنوان یکی از میانجیها اعلام کرد که رویکرد هر دو طرف متخاصم (اسرائيل و حماس) صبرش را به پایان رسانده است. قاهره هم پس از تماس اخیر رئیسجمهوری آمریکا با رئیسجمهوری مصر، بار دیگر را به خط مقدم میانجیگری بازگشت.
با توجه به احتمال نزدیک شدن زمان صدور حکم بازداشت نتانیاهو در دیوان کیفری بینالمللی، آمریکا برای حمایت از نخستوزیر اسرائيل عجله زیادی دارد. نتانیاهو هم میگوید اگر دادگاه بینالمللی علیه او حکمی صادر کند، آتشبس در نوار غزه برقرار نخواهد شد. موضوع حمله به رفح نیز به چالشی برای نتانیاهو تبدیل شده و او را در وضعیت بسیار دشواری قرار داده است، زیرا هرگونه حمله به رفح مانع برقراری آتشبس یا پایان بحران میشود و آینده سیاسی نتانیاهو و دولت راستگرای او را تهدید میکند.
وضعیت حماس هم بهتر از نتانیاهو نیست؛ زیرا این جنبش برای کسب اعتبار و یافتن جایی در آینده سیاسی نوار غزه، خود را به تشکیلات خودگردان فلسطین نزدیک میکند و به دنبال انتقال دفتر این جنبش از قطر به جای دیگری است.
جمهوری اسلامی ایران هم که توجهش از یک سو به حمایت از حزبالله و جلوگیری از قرار گرفتن آن در معرض حملات اسرائيل معطوف است و از سوی دیگر به دنبال ایفای نقش در مذاکرات آینده منطقه است، ترجیح میدهد در قبال تنشهای اخیر سکوت اختیار کند. به همین دلیل از زمان حمله تلافیجویانه اسرائيل به اصفهان که در پاسخ به حمله جمهوری اسلامی به اسرائيل صورت گرفت، هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهد.
در سایه همین راهبرد است که حوثیها حمله به خطوط کشتیرانی در دریای سرخ را کاهش دادهاند و شبهنظامیان حشدالشعبی در عراق هم با تاکید بر پایبندی به آتشبس اعلامشده، بارها گفتهاند که از حمله به پایگاههای آمریکایی در منطقه، بهویژه سوریه، خودداری خواهند کرد.
با توجه به موارد فوق، میتوان گفت که سراسر منطقه در انتظار روشن شدن وضعیت نهایی خاورمیانه در مرحله پساجنگ غزه و چگونگی توافق میان عربستان سعودی و ایالات متحده است؛ بهویژه اینکه توافق موردنظر تحولات آینده منطقه را بهگونهای رقم خواهد زد که پیامدهای آن احتمالا برای برخی از طرفهای درگیر بحران خوشایند نخواهد بود.
اجرایی شدن توافق امنیتی ریاض و واشنگتن ممکن است عدهای را به سمت لبه پرتگاه و پرداخت هزینههای هنگفتی سوق دهد. به همین دلیل میتوان گفت که خاورمیانه در آستانه ورود به مرحلهای جدید قرار دارد که تحولات ناشی از آن کلیه پروندههای منطقهای را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط