سیاست خارجی جمهوری اسلامی در مرحله پسارئیسی

تغییر در اداره قوه مجریه و وزارت امورخارجه به این معنی نیست که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی تغییر و تحولی ایجاد می‌شود

محمد مخبر، سرپرست ریاست‌جمهوری اسلامی ایران و بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه. تهران ۱۰ خرداد ۱۴۰۳. عکس از mashreghnews.ir

پس از مرگ یا «کشته شدن» ابراهیم رئیسی، رییس‌جمهوری پیشین جمهوری اسلامی ایران، و با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری این پرسش مطرح می‌شود که آیا در مرحله پسارئیسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی و وضعیت خاورمیانه تغییری ایجاد خواهد شد؟

با انتصاب علی باقری کنی به‌ سرپرستی وزارت امورخارجه، صحبت برسر احتمال تغییر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در آینده بیشتر شد، به‌ویژه اینکه باقری کنی در مذاکرات تهران و واشینگتن نقش چشم‌گیری داشت و بارها با مسئولان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دیدار و گفت‌وگو داشت.

با این حال و برخلاف خوش‌بینی‌ها درمورد تغییر مثبت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، بعید به‌ نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی به سوی اعتدال و میانه‌روی گام بردارد و از رفتارهای تهدیدآمیز مغایر با قواعد و هنجارهای بین‌المللی، که ثبات و امنیت کشورهای منطقه را برهم می‌زند، دست بردارد.

در حالی که علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، خود را بار دیگر تنها سکاندار سیاست خارجی و تصمیم‌گیرنده اصلی در کلیه ابعاد داخلی و خارجی ایران معرفی می‌کند، خوش‌بینی به تغییر سیاست خارجی جمهوری اسلامی اشتباه محض است. از آنجا که مدیریت دارایی‌های ملی و کنترل نهادهای قانون‌گذار، ازجمله مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و مجلس خبرگان، در دست خامنه‌‌ای است، بدون تصمیم و آگاهی کامل رهبر هیچ تغییر و تحولی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ایجاد نخواهد شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اندکی پس از کشته شدن ابراهیم رئیسی، خامنه‌ای در دیداری که با بشار اسد، رییس‌جمهوری سوریه، داشت، به همه نشان داد که جمهوری اسلامی هیچ تصمیمی برای تغییر سیاست خارجی‌اش ندارد. خامنه‌ای با اشاره به اینکه سوریه محور مقاومت را شکل می‌دهد، به تمجید «مقاومت» و ستایش رژیم دمشق پرداخت. این در حالی است که رژیم سوریه برای نشان دادن حمایتش از حماس حتی یک گلوله شلیک نکرده است و از برداشتن کوچک‌ترین گامی در راستای مامورتیش برای حفظ راهبرد «وحدت میدان‌ها» خودداری کرده است.

از سوی دیگر، گروه‌های شبه‌نظامی وابسته به جمهوری اسلامی در عراق، که هدف قراردادن منافع آمریکا را برای مدتی متوقف کرده بودند، بار دیگر دست به حمله علیه منافع آمریکا زدند و با حمله به شعبات رستوران‌های زنجیره‌ای آمریکا در عراق تنش با آمریکا و غرب را از سرگرفتند. افزایش بی‌سابقه قاچاق مواد مخدر و سلاح، به واسطه شبه‌نظامیان وفادار به جمهوری اسلامی ایران، از سوریه به اردن، که امنیت ملی اردن و ثبات منطقه را برهم می‌زند، تحول دیگری است که نشان می‌دهد رژیم ایران هیچ تصمیمی برای تغییر سیاست تهدیدآمیزش ندارد.

پس از نخستین سفر علی باقری کنی به لبنان تنش میان حزب‌الله و اسرائیل شدت گرفت و حزب‌الله با استفاده از سلاح‌های جدید، ازجمله موشک‌های زمین‌به‌هوا و توپخانه‌های مختلف، حمله به مناطق شمالی اسرائيل را گسترش داد. افزون بر این، سفر علی باقری کنی با تحرکات امنیتی مشکوک، ازجمله حمله نافرجام به سفارت آمریکا در لبنان، همراه شد.

تغییر موضع واشینگتن در قبال حمله اسرائيل به رفح، توقف ارسال سلاح به اسرائیل، بازتعریف مفهوم یهودی‌ستیزی ازسوی کنگره آمریکا، سرکوب اعتراضات دانشجویان حامی فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا، مخالفت واشینگتن با قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل درباره عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل، تغییر موضع در قبال نشست‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین و حمایت از تصمیم‌گیری‌های محافظه‌کاران بیانگر این واقعیت است که جمهوری اسلامی و حزب‌الله نمی‌توانند بر سیاست واشینگتن در جلوگیری از گسترش دامنه جنگ در منطقه تکیه کنند.

همچنین لجبازی جمهوری اسلامی در حمایت از حماس و رد هرگونه راه‌حل برای مسئله فلسطین و تشدید روزافزون حملات حزب‌الله به اسرائيل ممکن است واشینگتن را وادارد که به‌جای رد گسترش دامنه جنگ در خاورمیانه به دنبال گسترش آن باشد؛ به‌ویژه اینکه کسب آرای بیشتر در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده مستلزم حمایت از افکار عمومی شهروندان ایالات متحده است.

درواقع، رژیم جمهوری اسلامی به مردم غزه، لبنان، یمن و سایر ملت‌های منطقه اهمیتی نمی‌دهد و اهداف راهبردی آن فراتر از منافع شهروندان کشورهای دیگر است. بنابراین، کاهش و افزایش تنش در منطقه به روند گفت‌وگوهای جمهوری اسلامی با آمریکا و غرب بستگی دارد. 

بنابراین، تغییر در ریاست قوه مجریه و وزارت امورخارجه به این معنی نیست که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی تغییر و تحولی ایجاد می‌شود، زیرا تصمیم‌گیری در همه ابعاد و زمینه‌ها در انحصار رهبر است. به همین دلیل، سیاست خارجی تنها برحسب دیدگاه رهبر و منافع راهبردی رژیم جمهوری اسلامی تغییر می‌کند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه