جمهوری اسلامی در حال حاضر با مشکلات بیسابقه و چالشهای متعدد داخلی و خارجی مواجه است که ثبات و پایداری رژیم را نشانه گرفته و این لغزیدن به سمت بیثباتی روزافزونــ که در نهایت به تغییر رژیم منجر خواهد شدــ به بزرگترین نگرانی سران جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
این نگرانی بزرگ عمدتا بر پایه سه محور بههم پیوسته متبلور میشود که عبارتاند از: روابط پیچیده با ایالات متحده و کشورهای غربی، نقش جمهوری اسلامی در جنگ اوکراین و در نهایت تهدیدهای امنیتی اسرائیل علیه رژیم و منافع آن در داخل و خارج از این کشور.
روابط با ایالات متحده و کشورهای غربی
جمهوری اسلامی بهرغم تلاشهای بسیار، نتوانست دولت جو بایدن را برای بازگشت به توافق هستهای که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین آمریکا، از آن خارج شده بود، متقاعد کند. برخلاف انتظار تهران، دولت بایدن با اعمال تحریمهای بیشتر علیه جمهوری اسلامی وضعیت اقتصادی ایران را دشوارتر و پیچیدهتر کرد و گسترش دامنه تحریمها به بخشهای مهم و حیاتی مانند نفت و امور مالی، ایران را در انزوای بیشتری قرار داد و اقتصاد آن را با چالشهای بزرگتر و عمیقتری مواجه کرد.
اکنون با توجه به نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، جمهوری اسلامی از پیروزی ترامپ و بازگشت سیاست «فشار حداکثری» که ممکن است هدف بعدی آن تغییر رژیم یا حمایت از اپوزیسیون داخلی باشد، بهشدت نگران است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بازگشت ترامپ به قدرت رژیم انقلابی جمهوری اسلامی را در برابر تهدیدی بزرگ و وجودی قرار میدهد، زیرا ایالات متحده قصد دارد ساختار خاورمیانه را بهگونهای تغییر دهد که با منافع واشینگتن و متحدانش بهویژه اسرائیل همسو باشد.
نقش جمهوری اسلامی در جنگ اوکراین
اگرچه جمهوری اسلامی مستقیم در جنگ اوکراین دخالت ندارد، حمایت از مسکو و ارسال پهپادهای جنگی و موشکهای بالیستیک به روسیه این رژیم را به یک بازیگر غیرمستقیم در جنگ تبدیل کرده است. تردیدی نیست که گسترش همکاری نظامی با روسیه روابط تهران و مسکو را تقویت میکند، اما این روند جمهوری اسلامی را در معرض تحریمهای روزافزون غرب قرار میدهد، زیرا تسلیحاتی که رژیم ایران به روسیه میفرستد، تهدیدی برای سلاحهای غرب در اوکراین محسوب میشود.
ادامه این همکاری که نشاندهنده تمایل جمهوری اسلامی به تقویت روابط با روسیه بهمنظور مقابله با غرب است، ایران را در تنگنای تحریمهای اقتصادی بیشتر و انزوای بینالمللی روزافزون قرار میدهد. جمهوری اسلامی که در سایه تشدید تنش میان مسکو و واشینگتن خود را در موقعیتی کاملا حساس میبیند، سعی دارد با استفاده از این فرصت، تواناییهای نظامیاش را بدون عبور از خط قرمزهایی که ممکن است غرب را به اتخاذ تدابیر سختگیرانهتری علیه ایران وادارد، افزایش دهد.
امنیت اسرائیل
از سوی دیگر، اسرائیل جمهوری اسلامی را بزرگترین تهدیدی برای امنیت ملی خود میداند، زیرا این رژیم رهبری محور مقاومتی شامل حماس، جهاد اسلامی، حزبالله لبنان، حوثیهای یمن و برخی از گروههای شبهنظامی عراقی را بر عهده دارد.
جمهوری اسلامی با حمایت همهجانبه و پایدار از گروههای یادشده به دنبال افزایش نفوذ در منطقه و ضربه زدن به منافع اسرائیل است. به همین دلیل، اسرائیل برای جلوگیری از توسعه برنامه هستهای ایران یا انتقال سلاح به متحدان رژیم جمهوری اسلامی در سوریه و لبنان، دست به هر کاری میزند و برای دستیابی به این هدف از هر گزینه و سلاحی استفاده میکند.
خاورمیانه جدید
بهرغم چالشهای متعدد پیش رو، بزرگترین ترس رژیم جمهوری اسلامی اجرایی شدن راهبردی است که ایالات متحده آن را «خاورمیانه جدید» مینامد. این مفهوم که با سیاستهای آمریکا در منطقه گره خورده است، به بازسازی نظم منطقهای جدیدی که منافع واشینگتن و متحدانش و بهویژه اهداف و منافع اسرائیل، را براورده میکند، اشاره دارد. افزون بر آن، اگر ترامپ به قدرت بازگردد، ایالات متحده ممکن است راهبردی را دنبال کند که هدف از آن کاهش قابلتوجه نقش جمهوری اسلامی در منطقه و شاید اعمال فشار برای تغییر رژیم در ایران باشد.
جمهوری اسلامی به این واقعیت پی برده که بقای آن بهعنوان یک رژیم انقلابی با تصور آمریکاییها از خاورمیانه جدید در تضاد است، زیرا غرب به دنبال برقراری ثبات در منطقه و پایان دادن به نقش محوری جمهوری اسلامی در خاورمیانه است و ترجیح میدهد این گستره مهم جغرافیایی در حوزه نفوذ قدرتهای بزرگ جهان باقی بماند. در مقابل، جمهوری اسلامی بر این باور است که حفظ نظام کنونی سیاسی نهتنها ضامن بقای این رژیم است، بلکه برای پروژه انقلابی و توسعهطلبانه آن در منطقه نیز اهمیتی بسیار دارد.
برگرفته از روزنامه النهارالعربی