در شرایطی که دونالد ترامپ، رئيسجمهوری آمریکا، ابراز تمایل کرده است ابتدا مسیر دیپلماسی را با جمهوری اسلامی بیازماید، این سوال مطرح است که آیا احتمال مذاکره تهران و واشینگتن درباره برنامه هستهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی واقعی است؟
ری تکیه، پژوهشگر ارشد در شورای روابط خارجی، در مقالهای مینویسد بهدلیل مجموعه شکستهای جمهوری اسلامی پس از حمله ۷ اکتبر و فروپاشی شبکه متحدان منطقهای تهران، احتمال ازسرگیری مذاکرات وجود دارد.
تکیه در ادامه میافزاید جمهوری اسلامی سال گذشته در درگیریهای نظامی با اسرائیل شکست خورد، نیروی هوایی اسرائیل بهراحتی از پدافند دفاعی ایران عبور کرد، اما موشکهای ایران به اهداف مدنظر در خاک اسرائیل برخورد نکردند. همه این عوامل باعث شده است که تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی در معرض حمله احتمالی اسرائیل و آمریکا قرار گیرد.
از دیدگاه جمهوری اسلامی، ایده مذاکرات منطقی است. دیپلماسی میتواند راهی موثر برای محافظت از برنامه هستهای مقابل حمله نظامی باشد، زیرا بعید است که آمریکا یا اسرائیل در حالی که مذاکرات در جریان است، به اقدام نظامی متوسل شوند. با این حال، ممکن است جمهوری اسلامی در این مذاکرات امتیازهای قابلتوجهی ندهد.
آیا نشانهای از تغییر در رهبری جمهوری اسلامی وجود دارد که راه را برای مذاکرات هموار کند؟
تکیه مینویسد در این زمینه ابهامهای زیادی وجود دارد. پس از انتشار خبر نامه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به رهبر جمهوری اسلامی برای درخواست مذاکره، مقامهای جمهوری اسلامی پاسخهای متناقضی دادند و برخی دریافت چنین نامهای را تکذیب کردند. (دریافت این نامه روز چهارشنبه تایید شد)
در حال حاضر، مشخص نیست که واکنش واقعی جمهوری اسلامی چه خواهد بود. سخنان رهبر جمهوری اسلامی را میتوان به هشداری در مورد قابل اعتماد نبودن آمریکا تعبیر کرد، نه لزوما رد کامل ایده مذاکره.
در هر صورت، ممکن است دو کشور همچنان در مرحله «مذاکره درباره مذاکره» باشند.
آیا روسیه یا سایر بازیگران خارجی در این دور از تعامل دخیلاند؟
به نظر میرسد روسیه بازیگر اصلی در تعاملهای اخیر میان آمریکا و جمهوری اسلامی باشد. در مکالمه تلفنی اوایل فوریه بین پوتین و ترامپ، رئیسجمهوری روسیه ظاهرا پیشنهاد کرده است که مسکو نقش میانجی را ایفا کند. احتمالا در سفر اخیر سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، به تهران نیز بحث مذاکرات هستهای ایران و آمریکا مطرح شده بود.
تکیه مینویسد نکته مهم این است که روسیه یکی از طرفهای مذاکرات برجام بود. در همین حال، روابط نظامی جمهوری اسلامی و روسیه بهواسطه استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین تقویت شده و روسیه فناوری و قطعات موشکهای بالستیک را در اختیار جمهوری اسلامی قرار داده است.
کارآمدی کارزار فشار حداکثری دولت پیشین ترامپ چقدر بود؟
راهبرد فشار حداکثری که در دولت اول ترامپ اعمال شد، تاثیر قابلتوجهی بر اقتصاد ایران داشت. در سال ۲۰۱۷، پیش از اعمال تحریمهای آمریکا، ایران روزانه ۲.۵ میلیون بشکه نفت خام صادر میکرد؛ اما تا سال ۲۰۲۰، این رقم به حدود ۳۵۰ هزار بشکه در روز کاهش یافت.
در صورت اجرای کامل سیاست فشار حداکثری که ماه گذشته با فرمان اجرایی ترامپ از سر گرفته شد، درآمدهای نفتی جمهوری اسلامی بهشدت کاهش خواهد یافت. اما تردیدهایی وجود دارد که آیا این فشارها واقعا میتوانند صادرات نفت ایران را به صفر برسانند یا حتی به سطح سال ۲۰۲۰ کاهش دهند.
کارزار تحریمهای جدید در دورهای بسیار دشوار اعمال شده است، زیرا ایران در حال حاضر با تورم بالا و رشد اقتصادی کند دستوپنجه نرم میکند.
سوال اصلی این است که آیا جمهوری اسلامی حاضر است برای رفع تحریمها امتیازهای قابلتوجهی بدهد؟ در تجربه قبلی در دولت اول ترامپ، جمهوری اسلامی پیشنهادهای آمریکا برای مذاکره را رد کرد و با انتقاد از خروج آمریکا از برجام، تاکید کرد که مسئولیت بازگشت به توافق بر عهده آمریکا است.