اوحد مرلین به نقل از شارونا مازالیان لوی، کارشناس امور ایران از دانشگاه تلآویو در اورشلیمپست نوشت، قطع طولانیمدت آب، خالی شدن مخازن و نابودی محصولات کشاورزی در ایران میتواند زمینهساز ناآرامیهای اجتماعی شود.
به گزارش اورشلیم پست، لوی تاکید کرد «ایران در حال خشک شدن است» و تصویری تیره از یکی از چالشهای زیستمحیطی جدی جمهوری اسلامی ترسیم کرد.
او گفت «ایران با بحرانی بیسابقه در حوزه آب مواجه است که ثبات جمهوری اسلامی را تهدید میکند» و توضیح داد عوامل مختلفی با هم تلاقی کردهاند و این وضعیت بحرانی را رقم زدهاند، بهطوری که چندین استان مهم اکنون به «نقطه بحرانی» رسیدهاند.
این استاد دانشگاه با اشاره به گزارشهای خبرگزاری تسنیم که نشان میدهد ۹۴ درصد از مخزن سد کرج خالی است، گفت: «سد کرج اکنون فقط ۶ درصد از ظرفیتش [آب] دارد، این فقط یک مسئله زیستمحیطی نیست؛ بلکه میتواند جرقهای برای ناآرامیها و بینظمیهای اجتماعی باشد که ممکن است به بیثباتی منجر شود.»
دو عامل اصلی این بحران، به گفته لوی، «سوءمدیریت در بخش آب» و همچنین رشد جمعیتی بیش از ۲۵۰ درصد در ۵۰ سال گذشته است. او افزود: «این موضوع برداشت بیرویه از منابع آب طبیعی و سفرههای زیرزمینی تا حد تخلیه کامل آنها را شامل میشود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال، لوی ریشههای این بحران را به اوایل انقلاب ۱۳۵۷ نسبت داد که ایران در انزوای بینالمللی قرار گرفت و ناچار به توسعه نظام اقتصادی خودکفا و گسترش کشاورزی شد.
او توضیح داد: «این فشار برای گسترش کشاورزی باعث افزایش قابلتوجه مصرف آب شد، در زمانی که کشور هنوز به فناوریهای آبیاری ناکارآمد متکی بود. همزمان، ایران با رشد جمعیت عظیمی مواجه شد و از حدود ۳۷ میلیون نفر در آستانه انقلاب به حدود ۹۰ میلیون نفر در حال حاضر رسید.»
لوی همچنین به ورود میلیونها مهاجر غیرقانونی افغان اشاره کرد که منابع کشور را بیش از پیش تحت فشار قرار داده و موجب افزایش تقاضا برای آب شده است. مهاجرت از روستا به شهر نیز این مشکل را تشدید کرده است، چرا که ساکنان مناطق روستایی به شهرهای بزرگی مانند تهران، مشهد و کرج مهاجرت کردهاند و فشار بیشتری بر منابع آب شهری وارد کردهاند.
لوی همچنین به اقدام طالبان به نقض توافق انتقال آب هیرمند به ایران اشاره کرد که جریان آب را مسدود کرده است.
آشوب اجتماعی و نارضایتی عمومی
پیامدهای این تحولات در سراسر جامعه ایران احساس میشود. قطع آب طولانیمدت نه تنها زندگی شهروندان و فعالیتهای روزمره را مختل کرده، بلکه بخش کشاورزی نیز آسیب دیده است. کشاورزان ناچار شدهاند از کشت محصولات آببر مانند گندم و برنج دست بکشند و به انواعی روی بیاورند که با شرایط خشکسالی سازگارترند. بسیاری از آنها کشاورزی را بهکلی رها کردهاند و به شهرها مهاجرت میکنند تا شغلی جایگزین پیدا کنند.
لوی هشدار داد: «تنوع محصولات کشاورزی در حال کاهش است و امنیت غذایی کشور تضعیف میشود. کمبود واقعی میوه، سبزیجات، حبوبات، غلات و روغن وجود دارد، که به افزایش قیمت مواد غذایی و وابستگی بیشتر به واردات منجر شده است.»
این وابستگی بهویژه در شرایط اَبَرتورمی که ایران در سالهای اخیر با آن دستوپنجه نرم میکند مشکلساز است، چرا که قیمت مواد غذایی وارداتی ناپایدارتر شده است و بسیاری از ایرانیان استطاعت خرید ندارند.
تاثیر مستقیم بر طبیعت
یکی دیگر از قربانیان مستقیم بحران آب در ایران طبیعت است، چنان که در مورد دریاچه ارومیه بهوضوح دیده میشود.
دریاچه ارومیه یکی از بزرگترین دریاچههای نمکی جهان و بزرگترین در خاورمیانه بود که وسعتی حدود ۵۷۰۰ کیلومتر مربع داشته است. اما بر اساس برآوردها، اکنون مساحتش به کمتر از ۱۰۰۰ کیلومتر مربع رسیده است.
مازالیان لوی توضیح داد: «دلایل این مسئله متنوع است. نخست آنکه بهمنظور بهرهبرداری برای کشاورزی، آبیاری، و صنایع منطقهای، سدهای زیادی روی رودخانهها و جویبارهایی که به دریاچه میریختند، ساخته شده است. به این ترتیب، منحرفسازی منابع آب باعث کاهش میزان آبی شده است که به دریاچه وارد میشود.»
«دوم اینکه تغییرات اقلیمی و کاهش بارشها نیز میزان آبی را که به دریاچه میرسد کاهش دادهاند. سوم، برداشت بیش از حد آبهای زیرزمینی و استخراج نمک از منطقه برای تولید نمک صنعتی و خوراکی نیز بر سطح آب دریاچه تاثیر گذاشتهاند.»
خشک شدن دریاچه ارومیه همچنین به زیستبوم منطقه آسیب رسانده است. این پژوهشگر توضیح داد: «این دریاچه زیستگاه مهم و مرکزی گونههای متنوعی از جانوران بود، از جمله بز کوهی ایرانی، بز و گوسفند، ماهیهایی با تحمل خاص محیط شور آب، پرندگانی مانند پلیکان، اردک، فلامینگو و غیره. برخی از این جانوران منحصربهفرد منقرض شدند یا از چشمانداز منطقهای ناپدید شدند و تنوع زیستی جانوری بهشدت کاهش یافته است.»
اما این تنها آسیب وارده نبود؛ این بحران بر ساکنان منطقه نیز تاثیر گذاشته است. کاهش سطح آب پدیدههای جدیدی در پی داشته که زندگی ساکنان را دشوار کرده است، از جمله طوفانهای نمک و گردوغبار که موجب بیماریهای تنفسی و سوزش چشم میشوند.
لوی افزود: «گردشگری محلی و ماهیگیری نیز آسیب دیدهاند. در دهه گذشته، دولت ایران وعده احیای دریاچه را داده است، اما این چالشی بسیار پیچیده است. سدهایی برای بازگرداندن جریان طبیعی آب به دریاچه باز شدهاند، اما به نظر نمیرسد این اقدامها برای تغییر مسیر بحران کافی باشند.»
در پایان، لوی تاکید کرد که آبــ بنیادیترین منبع حیاتــ اکنون به عاملی بحرانی تبدیل شده است که میتواند ثبات و تابآوری جمهوری اسلامی را تعیین کند.