دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده، بارها از تصمیم دولت جو بایدن برای خروج نیروهای آمریکایی از پایگاه هوایی بگرام انتقاد کرده است. او معتقد است که این پایگاه در نظارت بر فعالیت چین و کشورهای منطقه نقش حیاتی داشته و ترک آنجا یک اشتباه استراتژیک بوده است.
دونالد ترامپ چین را تهدیدی برای منافع اقتصادی و امنیتی آمریکا میداند و به دنبال مهار چین است. او معتقد است که حضور نظامی در بگرام امکان کنترل و نظارت بر فعالیتهای چین را فراهم میکرد و خروج از این پایگاه رقبای آمریکا را جسورتر کرده است. برخی تحلیلگران نیز بر این باورند که خروج آمریکا از افغانستان در تصمیم روسیه برای حمله به اوکراین تاثیرگذار بوده است.
در روزهای اخیر در میان برخی از کاربران شبکههای اجتماعی شایعه شده است که یک هواپیمای «سی-۱۷» متعلق به سازمان سیآیای آمریکا از مسیر هوایی پاکستان در میدان هوایی (فرودگاه) بگرام فرود آمده است. اما ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، گزارشها در این مورد را رد کرده و آن را «شایعه» و «پروپاگند برای تخریب اذهان عامه» خوانده است. او در گفتگو با رادیوتلویزیون ملی تحت کنترل طالبان تاکید کرد که چنین رخدادی «ناممکن» است و در حال حاضر افغانستان به حضور نظامی هیچ کشوری نیاز ندارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پایگاه هوایی بگرام را اتحاد جماهیر شوروی پیشین در دهه ۱۹۵۰ در افغانستان ساخت. این پایگاه در دوران جنگ شوروی در افغانستان (۱۹۷۹-۱۹۸۹) مرکز عملیات نظامی شوروی بود. پس از خروج نیروهای شوروی، کنترل این پایگاه میان گروههای مجاهدین و طالبان دستبهدست شد تا اینکه در سال ۲۰۰۱، با ورود نیروهای آمریکایی و ائتلاف بینالمللی، به مرکز اصلی عملیات نظامی آمریکا تبدیل شد.
پایگاه بگرام باند فرود پهنی دارد و ظرفیت پذیرش هواپیماهای بزرگ نظامی مانند بمبافکنها و هواپیماهای باری سنگین را دارد. این پایگاه به تاسیسات پیشرفتهای ازجمله پناهگاههای مستحکم، برجهای کنترل، انبارهای تسلیحات و امکانات تعمیر و نگهداری هواپیماها مجهز بود. همچنین، امکانات رفاهی مانند سالنهای ورزشی، رستورانها و مراکز تفریحی برای نیروهای مستقر در آن فراهم شده بود.
پایگاه بگرام در شمال کابل در ولسوالی (شهرستان) بگرام در ولایت (استان) پروان و در نزدیکی چین، روسیه و ایران قرار دارد. این موقعیت به ایالات متحده امکان میداد تا بر بخشی از فعالیتهای نظامی و هستهای این کشورها نظارت داشته باشد و در صورت لزوم بهسرعت واکنش نشان دهد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که حضور نظامی آمریکا در بگرام مانند عاملی بازدارنده در برابر نفوذ و گسترش قدرتهای منطقه عمل میکرد.
پایگاه بگرام، مهمترین پایگاه نظامی آمریکا در افغانستان، میزبان چندین رئیسجمهوری ایالات متحده بوده است. جورج بوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ همگی در دورههای ریاستجمهوریشان از این پایگاه بازدید کردهاند. این بازدیدها نشاندهنده اهمیت بالای این پایگاه در راهبردهای نظامی و سیاسی آمریکا در منطقه بوده است.
خروج شبانه و پنهانی
در ژوئیه ۲۰۲۱، نیروهای آمریکایی ناگهان و بدون اطلاعرسانی قبلی پایگاه بگرام را ترک کردند. آنها در تاریکی شب برق پایگاه را قطع کردند و بدون اطلاع فرماندهان افغان آنجا را تخلیه کردند.
پس از خروج نیروهای آمریکایی و سقوط دولت افغانستان، طالبان کنترل پایگاه بگرام را در دست گرفتند. با این حال، بهدلیل پیچیدگیها و نیازهای فنی این تاسیسات، طالبان با چالشهای جدی در بهرهبرداری موثر از آن مواجهاند. عدم دسترسی به تخصص فنی، تجهیزات پیشرفته و نیروی انسانی ماهر، استفاده کامل از ظرفیتهای این پایگاه را برای طالبان دشوار کرده است.
توافقنامه دوحه میان ایالات متحده و طالبان در فوریه ۲۰۲۰، زمینهساز خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان شد. این توافقنامه در دوره نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ امضا شد و بر اساس آن آمریکا به خروج کامل نیروهایش از افغانستان متعهد شد. با این حال، اجرای این توافقنامه و خروج نیروها در دوره ریاستجمهوری جو بایدن عملی شد.
با از دست دادن پایگاه بگرام، ایالات متحده برای نظارت و انجام عملیات در افغانستان به پایگاههای نظامی خود در خاورمیانه، مانند پایگاه العدید در قطر و پایگاههایی در امارات متحده عربی متکی است. فاصله این پایگاهها تا افغانستان زیاد است و انجام عملیات هوایی و نظارتی را پیچیدهتر و هزینهبر میکند.
از سویی دیگر، طالبان طی دو دهه با روایت مبارزه علیه «اشغالگران» غربی، بهویژه ایالات متحده، در میان بدنه مذهبی و جهادی مشروعیت جنگ را توجیه کردهاند. اکنون پایگاه بگرام که نماد حضور و سلطه نظامی آمریکا در افغانستان بود، به دست آنان افتاده است. اگر طالبان در چارچوب روابطشان با چین یا حتی روسیه، اجازه دسترسی به برخی تاسیسات نظامی سابق ازجمله بگرام را به آنها بدهند، این موضوع نهتنها روایت «خروج اشغالگران» را تضعیف میکند، که میتواند زمینهساز پارچهپارچه شدن درون ساختار طالبان شود. زیرا بسیاری از نیروهای رده پایین طالبان به سختی میپذیرند که پایگاهی که برای آن جان دادهاند اکنون به نیروهای خارجی واگذار شود.
در حال حاضر، طالبان نه توان مالی برای نگهداری و توسعه بگرام را دارند و نه تخصص و زیرساخت لازم برای بهرهبرداری از تاسیسات پیچیده نظامی آن را. برای مثال، تجهیزات پیشرفتهای چون سامانههای ارتباطی ماهوارهای، برجهای کنترل ترافیک هوایی، انبارهای تسلیحات و تاسیسات نگهداری هواپیماهای مدرن، نیازمند دانش و قطعات فنی خاصی هستند که طالبان نه آنها را در اختیار دارند و نه میتوانند از بازار جهانی تهیه کنند.
مقایسه بگرام با دیگر پایگاههای آمریکا در منطقه
در حالی که ایالات متحده هنوز در پایگاههایی مانند العدید (قطر)، الظفره (امارات) و چندین پایگاه دیگر در منطقه حضور دارد، هیچیک از این پایگاهها به اندازه بگرام بهلحاظ جغرافیایی به رقبای آن نزدیک نیست. برای مثال، پرواز هواپیماهای شناسایی از قطر تا شمال افغانستان ساعتها طول میکشد و به تجهیزات سوختگیری در آسمان نیاز دارد. این در حالی است که بگرام تنها با پروازی کوتاه میتوانست بر منطقهای وسیع از آسیای میانه تا چین پوشش اطلاعاتی فراهم کند.
در همین حال، برخی کارشناسان نظامی باور دارند که اگر تنشها میان واشینگتن و پکن یا تهران تشدید شود، آمریکا ممکن است بهدنبال راهی برای بازگشت هرچند غیر رسمی به بگرام باشد، یا اینکه کشورهای همسایه افغانستان را برای تاسیس پایگاههای مشابه تحت فشار قرار دهد.
پایگاه هوایی بگرام نهتنها بخشی از تاریخ نظامی افغانستان، که نماد حضور قدرتهای جهانی ازجمله اتحاد جماهیر شوروی پیشین و آمریکا در این کشور است. اما آنچه بگرام را از یک مکان معمولی به یک نقطه کانونی در ژئوپلیتیک منطقه تبدیل میکند، موقعیت و امکانات آن است؛ امکاناتی که اکنون در دستان طالبان قرار گرفتهاند که نه توان استفاده از آنها را دارند و نه دانش مدیریت یک پایگاه هوایی پیچیده را.
در شرایطی که چین در حال گسترش نفوذ اقتصادی و نظامی خود است، روسیه با اوکراین درگیر جنگ است و جمهوری اسلامی نیز در تقابل با غرب قرار دارد، اهمیت پایگاههایی مانند بگرام بیش از پیش نمایان میشود. سخنان دونالد ترامپ درباره «اشتباه بزرگ» آمریکا در ترک بگرام نیز بازتاب همین واقعیت است.