امضای توافقنامهای میان وزرای دفاع لبنان و سوریه در شهر جده عربستان سعودی برای ترسیم مرزهای دو کشور که چند هفته پیش انجام شد، اتفاقی «عادی» نبود و بدون تردید نقطه عطفی در روابط میان بیروت و دمشق رقم زد؛ بهویژه اینکه دو طرف بر اهمیت آغاز فرایند ترسیم مرز میان دو کشور تاکید کردند.
اگر این پروژه به مرحله اجرا برسد، ضربه دردناکی به حزبالله وارد میکند؛ زیرا با تامین امنیت مرزها، روند انتقال کمکهای نظامی و مالی به این گروه نیابتی که از طریق مرزهای کنترلنشده و گذرگاههای غیررسمی صورت میگیرد، متوقف خواهد شد. این گزینه آخرین بخش از پل تدارکاتی جمهوری اسلامی برای رساندن کمکها به حزبالله خواهد بود.
این توافقنامه زمانی منعقد شد که درگیریها و منازعات اخیر مسئله مرزها را برجسته کرد. با سقوط رژیم بشار اسد و روی کار آمدن قدرتهای جدید در سوریه، حزبالله خود را در تنگنا دید. این گروه تلاش کرد از طریق قبایل و ساکنان مرزی، درگیریهایی به وجود آورد که به نزاعهایی تمامعیار منتهی شد و ارتش لبنان را به دفاع از مرزهای کشور واداشت. اما این بار اوضاع متفاوت است؛ دیگر نه در سوریه بشار اسدی در قدرت است که مانع ترسیم مرزها شود و نه حزبالله برای جلوگیری از این اقدام، قدرت لازم را دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مرزهای لبنان و سوریه که طول آن به ۳۳۰ کیلومتر میرسد، مدتها است که معضلی بزرگ در روابط دو کشور محسوب میشوند. بسیاری از مناطق مرزی هنوز رسما تعیین تکلیف نشدهاند و این وضعیت ناپایدار، فضا را برای قاچاق سلاح، سوخت و مواد مخدر باز گذاشته است. یکی از حساسترین این مناطق نوار مرزی میان هرمل لبنان و القصیر سوریه است؛ منطقهای با پیوندهای قومی و عشیرهای عمیق و جغرافیایی پیچیده.
نجیب میقاتی، نخستوزیر وقت لبنان، ژانویه گذشته، به سوریه رفت و با احمد الشرع، رئیسجمهوری جدید آن کشور، درباره ترسیم مرزها گفتگو کرد. پس از آن، برای نخستین بار بعد از سقوط نظام اسد، مقامهای نظامی دو کشور جلسهای برگزار کردند، اما هنوز مدت زیادی نگذشته بود که منطقه بار دیگر در تنش و ناآرامی فرورفت.
در واقع، بحث ترسیم مرزهای لبنان و سوریه فقط یک موضوع فنی نیست؛ بلکه پای توازن قدرت منطقهای در میان است. حزبالله مناطقی در مرز لبنان و حتی داخل خاک سوریه، بهویژه مناطق شیعهنشین را عمق راهبردی خود میداند، اما دولت جدید سوریه که دیگر حاضر نیست نقش جمهوری اسلامی و حزبالله در کشورش را تحمل کند، حزبالله را به ادامه حمایت از بقایای رژیم اسد متهم میکند.
بر اساس برخی گزارشها، دمشق خواستار ایجاد منطقهای حائل در مرز دو کشور شده است که عاری از هرگونه حضور جنگجویان حزبالله یا نیروهای وابسبه به رژیم سابق سوریه باشد. درباره امکان گسترش دامنه ماموریت قطعنامه شماره ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد و استقرار نیروهای حافظ صلح بینالمللی در دو سوی مرز لبنان و سوریه هم بحثهایی مطرح است.
اما شاید مهمترین پیامد ترسیم مرزهای سوریه و لبنان تعیین تکلیف نهایی مسائلی مانند تثبیت سرنوشت کشتزارهای شبعا و تپههای کفرشوبا باشد؛ منطقه که حزبالله آن را بخشی از خاک لبنان میداند و مدعی است تا زمانی که منطقه یادشده در اشغال اسرائيل باشد، این گروه سلاحش را تحویل دولت لبنان نمیدهد. اما اسناد و نقشهها نشان میدهند که اراضی مزبور متعلق به سوریهاند، نه لبنان. به همین دلیل، اثبات این موضوع مستلزم ترسیم مرزهای رسمی و بازگشت به نقشههای سازمان ملل متحد است.
بشار اسد و حزبالله سالها از این واقعیت آگاه بودند، اما به دلیل منافع مشترک، مانع ترسیم مرزها شدند. در طول چند دهه گذشته رژیم اسد با خودداری از تایید سوری بودن اراضی یادشده و در واقع با باز نگه داشتن این پرونده، هدیه سیاسی بزرگی به حزبالله و رژیم جمهوری اسلامی داد؛ زیرا با آشکار شدن این حقیقت، استدلال حزبالله برای نگه داشتن سلاح منتفی میشود و این گروه شبهنظامی باید سلاحهایش را به دولت لبنان تحویل دهد. رژیم اسد سالها در قبال این واقعیت سکوت اختیار کرد تا حزبالله به بهانه «مقاومت» تسلیحاتش را حفظ کند.
اکنون با بازگشت موضوع ترسیم مرزها، ماجرا وارد مرحله تازهای شده است. اگر این طرح اجرا شود، حزبالله هم مسیر تامین لجستیکیاش را از دست میدهد و هم توجیه مسلح ماندنش را. به عبارت دیگر، ترسیم مرزهای لبنان و سوریه میتواند سرآغازی برای پایان حزبالله باشد.