انتخابات مجلس ایران علیرغم تحریم گسترده توسط مردم، به پایان رسید. به نظر میرسید نتایج از پیش مشخص بوده است. اما موضوعی که در این میان جلب توجه میکند، ورود گروههای مختلف اصولگرا، با اختلاف نظرهای بعضا گسترده، به مجلس است.
واقعیت این است که از اصولگرایان نباید توقع تغییر داشته باشیم. به هر روی آنها نزدیکترین گروه به هسته سخت حاکمیت هستند و نشان دادند هیچگاه در برابر تصمیمات رهبر و نهادهای انتصابی، مقاومت نمیکنند.
به همین دلیل این بار شورای نگهبان نیز جاده را برای حضور آنها هموار کرد تا حتی علیرغم کمترین حضور مردم در تاریخ پس از انقلاب، خود را در مجلس ببینند. مجلسی که در نگاه افکار عمومی، دیگر آن جایگاه سابق را ندارد و به علت نادیده گرفته شدن توسط نهادهای انتصابی نظیر رهبری، سپاه، شورای نگهبان و مجلس تشخیص مصلحت نظام، عملا از محتوای خود خالی شده و توان تصویب هیچ قانونی را به دور از منویات آیتالله خامنهای ندارد.
در میان طیفهای مختلف اصولگرا که به مجلس راه یافتهاند، نام بسیاری از مدیران سابق دولت احمدینژاد نیز به چشم میخورد.
این افراد که نام آنها با محمود احمدینژاد گره خورده است، حال قرار است شانس خود را در مجلس امتحان کنند. این موضوع در حالی رخ میدهد که طیف موسوم به «بهار» (نامی که احمدینژاد و حامیانش برای خود برگزیدند) لیست انتخاباتی ارائه نکردند. وحید هروآبادی، فعال سیاسی نزدیک به طیف بهار، پیش از انتخابات از عدم ارائه لیست توسط محمود احمدینژد سخن گفته بود.
نهتنها دکتر #احمدی_نژاد و جریان بهار در انتخابات در تهران و شهرستانها کاندیدایی ندارد، بلکه از کاندیدایی حمایت هم نمیکند، نه لیست دارد و نه از لیستی حمایت میکند، شما هم حساب کنید در این حالت کسانی که با تصویر دکتر #احمدی_نژاد لیست منتشر میکنند چقدر میتوانند شیاد باشند
— وحید هِرُوآبادی (@vahidhdi) February 17, 2020
با این حال ۱۴ نفر از مدیرانی که سابقه حضور در پستهایی نظیر استانداری، فرمانداری و حتی وزارت در دولتهای نهم و دهم را، در کارنامه خود دارند ، وارد مجلس شدند.
برای مثال علی نیکزاد (وزیر راه در دولت دهم)، اسدالله عباسی (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت دهم)، عبدالرضا مصری (وزیر راه در دولت نهم)، شمس الدین حسینی (وزیر اقتصاد در دولتهای نهم و دهم)، حمیدرضا حاجی بابایی ( وزیر آموزش و پرورش در دولت دهم) در این دوره مجلس، حضور خواهند داشت. به این افراد باید چند نفر از استانداران دولت نهم و دهم را نیز اضافه کرد. علیرغم اینکه این لیست میتوانست از این هم بلندتر باشد، اما سد شورای نگهبان، اجازه کاندیداتوری برخی دیگر از نامهای منتسب به محمود احمدینژاد را نداد.
منبع: خبرآنلاین
طی سالهای اخیر فشار بر محمود احمدینژاد و نزدیکان او افزایش یافته است. قوه قضاییه در دوران صادق لاریجانی با دستگیری اسفندیار رحیممشایی و حمید بقایی، عملا او را خلع سلاح کرد.
در دوران ابراهیم رئیسی، احمدینژاد امیدوار بود که رویکرد قوه قضائیه تغییر کند، اما رد صلاحیت و دستگیری عبدالرضا داوری، مشاور رسانهای او، نشان داد که در همچنان بر همان پاشنه قبلی میچرخد و چیزی تغییر نکرده است. البته بنا به ادعای خود احمدینژاد و اطرافیانش، در پس این مقابلهها، حسین طائب، مسئول فعلی اطلاعات سپاه قرار دارد.
پس از این دستگیریها، بسیاری از افراد نزدیک به رییس جمهور سابق ایران، سعی کردند از او فاصله بگیرند تا آینده سیاسی خود را از زیر سایه احمدینژاد خارج کنند.
در دورهای انتساب به احمدینژاد به مثابه یک جرم تلقی می شد که شانس دستگیری و رد صلاحیت را بالا میبرد. از این رو بسیاری از مدیران سابق وی، از همکاری با او اعلام برائت کردند.
کسانی که جایگاه سیاسی خود را مدیون احمدینژاد بودند، در برابر رسانهها از جریان انحرافی، تبری میجستند. جریان انحرافی اصطلاحی است که مخالفان احمدینژاد به حلقه نزدیکان او میگفتند و رهبر آن را نیز رحیم مشایی میدانستند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از نظر آنها این جریان ضد مذهب است و به ولایت فقیه اعتقاد ندارد. این اصطلاح توسط جبهه پایداری که زمانی سنگ احمدینژاد را به سینه میزد، بیش از سایرین مورد استفاده قرار گرفته است
در انتخابات مجلس امسال، اکثر مدیران دوران احمدینژاد، با حضور در لیستهای دیگر اصولگرا، وارد مجلس شدند. اصولگرایان معتقدند این افراد دیگر بخشی از بدنه طیف بهار نیستند. با این حال به نظر میرسد آنها میخواهند از پایگاه اجتماعی احمدینژاد استفاده کنند و به مجلس بروند و پس از آنکه وارد مجلس شدند، از او فاصله بگیرند.
پس از آنکه علی نیکزاد، ریاست ستاد انتخاباتی ابراهیم رئیسی را بر عهده گرفت، روشن شد که با تغییر شرایط و سنگینتر شدن کفه ترازوی رئیسی در ساختار قدرت، نزدیکان رئیس جمهور سابق ایران ترجیح میدهند در میان حلقه او قرار بگیرند.
به عبارت دیگر، آنها با بالا رفتن از نردبان رئیسی، مجددا سعی داشتند به قدرت بازگردند. پاداش آن همکاریها در ستاد رئیسی، رد شدن از فیلتر شورای نگهبان و بازگشت به عرصه قدرت بود. ریزشیهای طیف بهار ، با تلاش بسیار سعی کردند تا بر گوشهای از سفره قدرت بنشینند. قدرتی که به دلیل وجود رانت نفت در دست حکومت، یقینا امکان دسترسی به منابع ثروت را نیز به همراه خواهد داشت.
صحنه سیاسی امروز ایران حاکی از آن است که افرادی که زمانی در دولت محمود احمدینژاد مدیر بودهاند و امروز در مجلس حضور دارند، در واقع هیچ ارتباطی با جریان بهار ندارند. آنها برای ورود به مجلس هیچ نام و نشانی از رئیس سابق خود به زبان نیاورند و با قرار گرفتن در سایر لیستهای انتخاباتی، عملا مسیر خود را از رئیس جمهور پیشین ایران جدا کردند. وحید هروآبادی، نیز به شکل کنایهآمیز، عدم انتساب این افراد به احمدینژاد را گوشزد میکند.
اینها که از رأیآوردن وزرا و استانداران دولتهای نهم و دهم به وجد آمدهاند، روزهای آتی که #علی_لاریجانی جایی منصوب شود، باز میخواهند ذوق کنند که: انتصاب دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت نهم در فیلانجا؟!
— وحید هِرُوآبادی (@vahidhdi) February 22, 2020
عبدالرضا داوری، مشاور رسانهای محمود احمدی نژاد، پیش از دستگیری، با استناد به نظرسنجیها کاهش مشارکت در انتخابات را پیشبینی کرده بود. از این رو به نظر میرسد طیف بهار با هوشمندی سعی کرد تا مسیر خود را از این شکست بزرگ جدا کند.
برخلاف اصلاحطلبان، طیف بهار با عدم انتشار لیست یا حمایت از حضور در انتخابات، سعی کرد از ناامیدی حاکم بر ایران بهترین بهرهبرداری را بکند و پایگاه اجتماعی خود را هزینه این بازی شکست خورده نکند.