تا کنون اکثر مردم - و حتی دولت- این واقعیت را پذیرفتهاند که ویروس کرونا فشار شدیدی بر سیستم سلامت همگانی وارد خواهد آورد. اما به عنوان پزشکی که در سرویس سلامت همگانی به درمان بیماران ویروس کرونا مشغول است، بگذارید به شما بگویم که هیچ دریافتی از این که اوضاع چقدر میتواند بدتر شود، ندارید.
بدون این که بخواهم بیمورد زنگ خطر را به صدا درآورم، باید بگویم که (افزایش) شمار مبتلایان، واقعیتی غیرقابل اجتناب است.
یک هفته پیش ما تنها ۴۰ مورد ابتلا در بریتانیا داشتیم. هیچ تمهید عمومی و مشخصی برای جلوگیری از شیوع ویروس اتخاذ نکردیم، جز ردیابی افرادی که با مبتلایان شناسایی شده در تماس بودند. روز گذشته آمار مبتلایان به بیش از ده برابر آمار مذکور رسید و هنوز جز آزمایش بیمارانی با وضعیت وخیم، وضعیت آزمایشگیری ما تغییر مهمی نکرده است. هنوز اگر کسی به خارج از کشور سفر نکرده است یا با مبتلایان شناسایی شده ارتباطی نداشته بوده باشد، حتی اگر علایم ویروس کرونا را از خود نشان دهد، او را آزمایش نخواهیم کرد. موارد بستری شده در بیمارستان تازه همین هفته شروع به آزمایششدن کردند و این کار فقط با نظر و صلاحدید پزشک معالج آنها انجام خواهد شد.
هنوز هم فردی مشکوک به ابتلا اجازه آزمایش شدن برای ویروس کرونا ندارد، مگر به کشورهایی خاص سفر کرده باشد یا با بیماران مبتلا تماس داشته بوده باشد. من خودم حداقل سه نفر را با بیماریهایی وخیم دیدهام که اجازه آزمایش شدن نیافتند، و دهها مورد مشابه دیگر را هم شنیدهام. تغییر این سیاست که باید خیلی قبلتر انجام میشد، احتمالا ظرف ۲۴ تا ۴۸ ساعت آینده به شکل افزایشی شدید در شمار افراد مبتلا منعکس شود.
برای آن که متوجه شوید نرخ افزایش شمار مبتلایان میتواند چقدر سریع به حد انفجار برسد، کافی است نگاهی به ایتالیا بیندازید. یک هفته بعد از آن که شمار مبتلایان در آن کشور به ۳۲۰ نفر رسید، ایتالیا تعداد مبتلایان را ۲۰۳۶ نفر گزارش کرد و یک هفته بعد از آن، این شمار به حدود ۱۰ هزار نفر رسید. هفته آینده این تعداد احتمالا به ۵۰ هزار نفر یا بیشتر خواهد رسید. هیچ مدرکی دال بر این نیست که اتفاق کاملا مشابهی در بریتانیا هم رخ ندهد. ما تنها حدود ۴ هزار تخت واحدهای مراقبت ویژه (ICU) در انگلستان داریم که حدود ۸۰ درصد آنها همینک اشغال است. اگر ما هم به سرنوشت ایتالیا دچار شویم که ده درصد مبتلایانش به مراقبت ویژه نیاز دارند، هفته بعد به ۲۰۰ تخت و هفته بعد از آن به ۱۰۰۰ تخت نیاز خواهیم داشت. تا همینجا تمام ظرفیت تختهای واحدهای مراقبت ویژه پر شده است. بعد از این هم هر دو روز، به دو برابر تخت برای مبتلایان جدید نیاز خواهیم داشت.
و بعد، نوبیت به صدمات جانبیای میرسد که ویروس کرونا ایجاد خواهد کرد. مدتی است که ما صرفا آمار مرگهای حاصل از کووید۱۹ را دنبال میکنیم، اما موارد غیرمرگآور ویروس کرونا است که باید ما را نگران کند. برای هر مبتلا به ویروس کرونا که در تخت واحد مراقبتهای ویژه بستری است، یک بیمار غیرمسری دیگر، احتمالا فردی مسن و بدون هر گونه نیاز به مراقبت پزشکی ویژه دیگری، از بستری شدن ناکام خواهد ماند. اگر به بستری شدن در واحد مراقبت ویژه نیاز داشته باشید و نتوانید به آن دست یابید، به احتمال زیاد شانسی برای زنده ماندن نخواهید داشت.
روشن است که این بحران با پایان یافتن شیوع ویروس کرونا خاتمه نخواهد یافت. ما هماینک نیز بعضی از درمانگاهها و بیمارستانهای سرپایی را تعطیل کردهایم و فکر میکنم تا پایان این هفته، همه آنها را تعطیل خواهیم کرد. الآن بسیاری از جراحیهای غیراضطراری و مراقبت از بیماران سرطانی به تعویق انداخته شده است و بسیاری از آنها، برای مقابله با ویروس کرونا به کل لغو خواهند شد. تاثیرات تکمیلی این بحران در سالهای آینده احساس خواهد شد.
اگر این موج فرو ننشیند، تا یک ماه آینده ممکن است شاهد یک میلیون مورد ابتلا به ویروس کرونا باشیم و من هیچ نمیدانم بعد از آن چه خواهد شد. با این وجود، چیزی که میدانم این است که نرخ مرگ در ایتالیا بسیار بیشتر از چین است؛ حدود ۷ درصد در برابر ۴ درصد. این واقعیت حاکی از آن است که چگونه مقامات محلی نظام بهداشتی ایتالیا به ورطه فروپاشی رسیدهاند. خواندن نظرات پزشکان ایتالیایی که به مصاف شیوع این بیماری فراگیر رفتهاند، مانند خواندن خاطرات افراد مناطق جنگزده است. بیمارستانها تمام کارمندان خود را وقف مراقبت از بیماران تنفسی کردهاند. این دیگر نظام بهداشتی نیست، بلکه «درمان فاجعه» است، گونهای که در میدان جنگ با آن مواجهایم: هر که را میتوانی نجات بده و دیگران را رها کن.
چین ظرفیت ساخت بیمارستانهایی دو هزار تخت خوابی داشت و توانست ۷۵۰ میلیون نفر را قرنطینه کند و هزاران پزشک و کارشناس بهداشتی را به کشور خود دعوت کرد. ایتالیا، علیرغم آن که نظام بهداشتی برخوردار و سرشار از منابعی دارد، در برابر بحران به زانو درآمده است. ما که اکنون ۱۰۰ هزار نفر از کارمندان نظام پزشکی، ۱۰ هزار پزشک و ۴۰ هزار پرستارمان ناپدید شدهاند و حدود سه میلیارد پوند از بودجه سالانه گم شده است، نه نظام بهداشتی سرشار از منابع ایتالیا و نه ظرفیت چین را برای مقابله با ویروس داریم.
خانواده من همه پزشک و پرستار هستند و خانه من اکنون به وضعیتی مانند آماده شدن برای جنگ شبیه شده است. من و شوهرم درباره وصایای خود صحبت کردهایم. صدها کارمند سرویسهای پزشکی تا کنون در خط مقدم مقابله با بحران جان باختهاند. با این وجود، من جوان و سلامت هستم و به همین خاطر در معرض خطر کمی قرار دارم. اما این نکته درباره سایر همکارانم که همگی با به جان خریدن خطر در سر کار خود مشغول مراقبت از بیماران هستند، صادق نیست.
طرحهایی مطرح شده است تا از پزشکان بازنشسته درخواست شود که به سر کار و خط مقدم مبارزه بازگردند، یا دانشجویان سال آخر پزشکی برای مقابله با ویروس تعلیم داده شوند. دولت این دو طرح را هفته پیش مطرح کرد که هر یک طرفدارانی داشت، ولی هنوز هیچ اقدام جدی درباره هیچ یک از آنها انجام نشده است. هنوز هیچ طرحی در زمینه برگرداندن پزشکان بازنشسته، نظارت و آموزش دانشجویان، یا تقسیم اساسی نقشها و انتظارات تنظیم نشده است. من امروز از یک دانشجوی پزشکی از آموزش درباره آمادگی برای ویروس کرونا پرسیدم؛ او فقط مات و مبهوت نگاهم کرد.
اگر قرار است تا دو هفته دیگر از تمام امکانات خود برای مقابله با ویروس استفاده کنیم، چرا هنوز آموزش دانشجویان را شروع نکردهایم؟ باید بلافاصله از هر ظرفیتی که داریم، برای مقابله با این ویروس بهره جوییم. ریشی سوناک قول «بودجه نامحدود» برای مقابله با این بیماری فراگیر را داد، اما هنوز شاهد هیچ وجه نقدی نبودهایم. باید هر پزشک و پرستاری که میشناسیم، به سر کار بخوانیم، به سرعت کارمندان فعلی را آموزش دهیم و بیمارستانهای مرکزی را پر از ابزار ایمنی کنیم و هر تجهیزات تهویهای که مییابیم، برای آنها بفرستیم. باید به مدیران بیمارستانها گفته شود هر کار که میتوانند انجام دهند و نگران محدودیتهای بودجهای یا جریمههای مالی نباشند. دولت باید عموم مردم را از وسایل مورد نیاز برای جلوگیری از شیوع بیماری برخوردار سازد؛ مواردی نظیر مناطق شستوشوی دست در ایستگاههای وسائط حمل و نقل عمومی، مواد غذایی در بانکهای غذا و ضدعفونی کردن گسترده اماکن و وسائط عمومی. ما به شدت از برنامه عقبیم و هر ثانیهای که از دست بدهیم، به قیمت جان آدمها تمام خواهد شد.
واقعا افراطی نیست و کاملا متناسب است که وضعیت فعلی را با جنگ مقایسه کنیم: یک بحران ملی با احتمال از دست رفتن جانهایی فراوان. به خاطر سالها غفلت، ارتش ما اکنون سر و سامان چندانی ندارد و رهبران ما متاسفانه اصلا آماده نیستند. اکنون زمان آن است که دولت دست به کار شود و واقعا ما را از منابع مورد نیاز برخوردار سازد. دیگر جای تاخیر نیست و زمان اقدام همین حالا است. جانهای بیشماری در معرض خطر است.
نویسنده این مقاله پزشکی است که در سرویس سلامت همگانی مشغول است.
© The Independent