بیش از ۴۰۰ سال پیش بود که ویلیام شکسپیر در نمایش «ژولیوس سزار» هشدار داد: «مواظب عید میانه ماه مارس باش.» اما انگار منظورش اسرائيل سال ۲۰۲۰ بود.
در پی سومین انتخابات پیاپی اسرائیل در سال گذشته روزنهای برای شکست بنبست سیاسی ایجاد شده است. بنی گانتز، رهبر حزب «آبی و سفید»، حالا در آستانه تشکیل دولت اقلیت است، کاری که تنها با حمایت ۱۶ نماینده «فهرست مشترک» ممکن شد، فهرستی به رهبری احزاب متعلق به شهروندان فلسطینیِ اسرائیل. تا به اینجا برسیم، سیاست اسرائیل فراز و فرودهای زیادی داشت. مثلا حزب ناسیونالیستِ «بلد» که بخشی از «فهرست مشترک» است، در آغاز حاضر نبود از گانتز حمایت کند، در نهایت اما پشتیبان استراتژی رهبر فهرست شد: ایمن عوده از حزب کمونیست اسرائيل، حزبی که اکثریتش عرب هستند اما اعضای یهودی هم دارد (در انتخابات گذشته حدود ۲۰ هزار یهودی به «فهرست مشترک» رای دادند.)
از سوی دیگر، درست دو روز پیش از روزی که قرار بود فهرست رسمی اعضای حامی گانتز به رووی ریولین، رئیسجمهوری اسرائیل فرستاده شود، یکی از اعضای شاخص آن فهرست اعلام کرد که حاضر به شرکت در دولتی که پشتیبانش «نیروهای ضدصهیونیستی» باشند، نیست. این عضو شاخص، اورلی لوی، تنها نماینده حزب «گشر» (پل) در مجلس إسرائيل بود. خانم لوی قبلا نماینده حزب راستگرای سکولار «اسرائیل، خانه ما» به رهبری آویدور لیبرمن بود، اما در آن مقطع نفر دوم فهرست مشترک سه حزب بود: حزب کارگر، حزب چپگرای مرتز و حزب خودش، گشر.
تصمیم خانم لوی، لرزهای بر قامت سیاست اسرائيل افکند. البته لرزههای بزرگتری همچون ویروس کرونا و ماجرای محاکمه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر راستگرا، به جرم فساد، نیز پیش از آن آن پیکر را لرزانده بودند. به نظر میرسید که حرکت لوی موقعیت «بیبی» را مستحکم میکند و او شروع کرده بود به تعیین اعضای کابینه جدیدش.
گانتز اما شکست را نپذیرفت. زمانی که نتانیاهو از او خواست تا در دولت وحدت «اضطراری» شرکت کند، رهبر اپوزیسیون پاسخ داد که تنها به این شرط آن درخواست را خواهد پذیرفت که «تمام احزاب» در آن سهیم باشند. با آن تدبیر، دست بیبی رو شد. گانتز میدانست که پایگاه راستگرای حزب حاکم لیکود هرگز حضور وزرای فلسطینیتبار «فهرست مشترک» را نخواهد پذیرفت.
فشارها بر ژنرال گانتز از سوی جناح راست افزایش یافت. طرفه آنجا که نفتالی بنت، وزیر دفاع، از او خواست به «حزببازی» پایان دهد. پایگاه سیاسی آقای بنت عموما ساکنان شهرکهای غیرقانونی یهودینشین در کرانه غربی هستند.
در نهایت اما ژنرال گانتز، فرمانده کل سابق ارتش اسرائیل (که در سه انتخابات پیاپی به او به عنوان «ضعیف و ابله» حمله کرده بودند) کاری کرد که هیچ کس موفق به انجامش نشده بود: جلب نظر امطانس شحاده، رهبر بلد، و پیوستن او به حامیان نخستوزیر شدن ژنرال گانتز.
این رویدادها را باید زمینلرزهای بزرگ در سیاست اسرائيل خواند. تازه در انتخابات قبلی در ماه سپتامبر بود که ایمن عوده، رهبر «فهرست مشترک»، با اعلام اینکه حاضر است به ائتلاف وسیع ضدنتانیاهو به رهبری گانتز بپیوندد، تاریخساز شده بود. پیش از آن رهبران احزاب عرب/فلسطینی هرگز چنین نکرده بودند و یهودیان هم به دنبال اتحاد با آنها نمیرفتند. یعنی ۲۰ درصد از شهروندان اسرائیل از چرخه اصلی تشکیل دولت غایب بودند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دلیل حمایت آقای شحاده از گانتز، عملگرایی اوست. حزب او ژنرال گانتز را که در زمان جنگ ۲۰۱۴ در نوار غزه، فرمانده کل ارتش بود، مجرم جنگی خوانده است. اما یکی از سخنگوهای این حزب در گفتوگو با «اورشلیم پست» چنین گفت: «نتانیاهو مدتها است مردم را علیه شهروندان عرب تحریک میکند و ما او را مانع بزرگی بر سر راه ادغام کامل عربها در جامعه میدانیم. از طرف دیگر امیدواریم که دولت تحت رهبری گانتز سیاست جدید و بهتری نسبت به عربها اتخاذ کند.»
این عملگرایی که ناگهان در گوشهای از سیاست اسرائيل سر بر آورده است، ریشه در حرکات آقای عوده دارد که نشان داده موثرترین واصیلترین رهبر سیاسی امروز اسرائيل است. او را مقایسه کنید با امیر پرتز، رهبر حزب کارگر، که نتوانست جلو خانم لوی را بگیرد، یا حتی آقای گانتز، که بعضی از اعضای حزب او هم راضی به هیچگونه همکاری با «فهرست مشترک» نبودند. آقای عوده اما توانست نیرویی از دل جامعه عربتبارانِ اسرائیل بر آورد که هویتش در ۲۵ سال گذشته، ضدصهیونیستی و انزواگرا بود.
عملگرایی را از سوی گانتز هم دیدهایم که اکنون در یک سوی ائتلافش زنی محجبه و اسلامگرا قرار دارد، در سوی دیگرش حزب خودش که سه نفر از رهبرانش (منجمله خود او) سابقه فرماندهی کل ارتش را دارند، و در یک جانب دیگر، آویدور لیبرمنی که سالها به سیاستهای ضد عرب مشهور بوده است. امروز اولویت اکثریت عظیم جامعه اسرائیل، هم یهودیان و هم عربها، خلاص شدن از شر نتانیاهو و حامیان فاسد او است.
در روز یکشنبه، ۱۵ مارس (یعنی همان عید میانه مارس که ژولیوس سزار عاقبت در آن به قتل رسید) اکثریت نمایندگان کنست، مجلس اسرائیل، اعلام کردند که خواهان نخستوزیر شدن گانتز هستند. فردای آن روز (دوشنبه) نمایندگان منتخب بیست و سومین مجلس اسرائیل سوگند یاد کردند. این کار طبق مقررات وزارت بهداشت، در چهل گروه سه نفره و بدون حضور اقوام و خویشان انجام گرفت.
گانتز حالا برای تشکیل دولت ۲۸ روز وقت دارد. پس از آن هم البته میتواند ۱۴ روز وقت اضافه بگیرد. ریولین از گانتز و «تمامی مقامات منتخب» خواست هر چه سریعتر به سوی تشکیل دولت گام بردارند، چرا که برگزاری «انتخابات چهارم در این زمان بحران غیرممکن است.»
رهبر اپوزیسیون میداند که برای تشکیل دولت اقلیت کار بسیار دشواری پیش رو دارد. برنامه اعضای بلوک ضدنتانیاهو چنین است: نخست، برکناری یودی ادلشتاین، رئیس مجلس، که تعیین میکند کدام لوایح به صحن کنست میرسند. آقای ادلشتاین گفته است اجازه نخواهد داد که مجلس رئیس جدیدی انتخاب کند، چون این کار او، تشکیل دولت وحدت را مختل خواهد کرد. او اختیار قانونی ایجاد انسداد در این زمینه را دارد. اما مقامات حزب «آبی و سفید» گفتهاند که در این مورد به دیوان عالی اسرائيل شکایت میبرند.
ادلشتاین که کنار رفت، بلوک دو لایحه جدید به مجلس میآورد: اولین لایحه برای ممانعت از نخستوزیر شدن هر کسی که با اتهام جنایی روبهرو باشد، و دومین لایحه خواهد کوشید مثل گذشته، شیوه انتخاب مستقیم نخستوزیر با آرای مردم را برقرار کند.
در میانه این أوضاع، با شیوع ویروس کرونا هم طرفیم. شیوع ویروس باعث شده است که کار تمامی نهادها در جامعه و حکومت به تاخیر افتد؛ از جمله محاکمه نتانیاهو. در چنین شرایطی، مجلس چطور خواهد توانست تشکیل جلسه دهد؟ مذاکرات سیاسی گسترده برای پیشروی أوضاع، چگونه ممکن خواهند شد؟
نتیجه پیشِ رو هنوز، هر چیزی میتواند باشد. شاید هم گانتز و نتانیاهو راه سادهتر تشکیل دولت وحدت با یکدیگر را انتخاب کنند. «فهرست مشترک» طبیعتا بخشی از چنین دولتی نخواهد بود. با این همه اما رویدادهای چند روز گذشته تغییری شگرف در سیاست اسرائیل پدید آورده است. ژنرال گانتزی که چهار دهه عمرش را در ارتش اسرائیل گذرانده و پیشترها میگفت غزه را جوری بمباران میکند که به عصر حجر برگردد، مجبور شد با ایمن عوده و امطانس شحاده پشت یک میز بنشیند. و این رهبران فلسطینی نیز دست به عملی کمسابقه زدند؛ حمایت از دولتی صهیونیستی. بدین سان، راه ائتلاف یهودیان و عربها در آینده اسرائیل گشوده است. اینگونه هم راست ناسیونالیستی رودست خورد و هم چپ منزهطلب. جنبشهایی مثل جنبش تحریم اسرائيل موسوم به «بی دی اس» نیز بیربطی خود را به اوضاع نشان دادند. واقعیت نشان داد که ائتلافسازی، با کنار گذاشتن ایدئولوژی و همکاری بر سر اهداف مشخص ممکن میشود.